جستجوی شهر به شهر :
رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه

چاروادارها ؛ تورلیدرهای قجری بودند

تاریخ بروزرسانی :
۱۵ تیر ۱۳۹۳

خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی – معمولا طبقات پایین اجتماعی ادوار مختلف، سهم چندانی را در کتاب‌های تاریخی به خود اختصاص نداده و نقش و جایگاه‌شان نادیده گرفته شده است. قشر چاروادارها در این زمینه یکی از بهترین نمونه‌ها هستند؛ قشری که جزء فرودست‌ترین طبقات اجتماعی جامعه ما به شمار می‌آمدند و در عین حال ایفاگر نقشی مهم و تاثیرگذار در گذشته ایران‌زمین بودند.

چاروادارها چه کسانی بودند؟
واژه چاروادار یا مکاری که گاهی آن را با قاطرچی یا ستوربان نیز یکی گرفته‌اند، شکل دگرگون شده واژه چهارپادار(چهارپادارنده) است. چاروادار به فردی می‌گفتند که حیوانات بارکشی مثل قاطر و اسب در اختیار داشت و با کرایه دادن آنها برای مسافربری و حمل بار روزگار می‌گذراند.

چاروادارها در عهد قاجار اعتبار و جایگاه اجتماعی بسیار پایینی داشتند، طوری که شغل آنها را جزء مشاغل پست شمرده‌اند۱ و حتی برخی از نویسندگان آن عصر وقتی به دنبال ذکر مثالی از طبقات پایین اجتماعی بودند از آن ها نام می‌بردند۲. با وجود چنین جایگاهی چاروادارها در نظام اجتماعی عصر قاجار نقش‌های مهمی برعهده داشتند.

در عهد قاجار مسافرانی که قصد انجام سفر در جاده‌های ناهموار آن زمان را داشتند معمولا دو راه پیش روی خود می‌دیدند: مسافرت با اسب‌های چاپار یا مسافرت با کاروان و چاروادارها. تفاوت عمده این دو راه در سرعت سفر بود.

راه نخست که سختی‌های خود را داشت به مراتب روش سریع‌تری بود و بیشتر برای افرادی که کاری ضروری و فوری داشتند کاربرد داشت.

راه دوم اما روش رایج مسافرت در عصر قاجار و انتخاب عمده مسافران بود. در این روش مسافران با کرایه کردن چهارپایانی از چاروادارها و همراه شدن با کاروانی که عازم مقصدی مشخص بود، اقدام به سفر می‌کردند. به این ترتیب نقش و اهمیت چاروادارها را باید در نوع رایج مسافرت در عصر قاجار یعنی مسافرت با کاروان جستجو کنیم.

شغل چارواداری در آن زمان دستمزد چندان مشخصی نداشت و میزان دستمزد چاروادارها معمولا به صورت توافقی در ابتدای هر سفر میان آنها و مسافران معین می‌شد. روال پرداخت هم به این صورت بود که مقداری از دستمزد پیش از حرکت و مقداری هم در پایان سفر پرداخت می‌شد۳.

روشن است که در چنین روشی به طور بالقوه امکان بروز اختلاف وجود داشت و به همین دلیل در گزارش‌های متعددی به شکل‌گیری درگیری میان چاروادارها و مسافران بر سر حق و حقوق دو طرف اشاره شده است۴.

از بارزترین صفاتی که به چاروادارها نسبت داده‌اند می‌توان به صفت درستکاری و امانت‌داری۵ اشاره کرد که برای آن‌ها که با اموال و کالاهای قیمتی مسافران سر و کار داشتند ضروری به نظر می‌رسید. همین‌طور باید به بنیه قوی۶ آنها نیز اشاره کرد که آن هم لازمه سفرهای درازمدت و طاقت‌فرسای آن عهد بود.

تورلیدرهای قجری
چاروادارها را باید مهم‌ترین رکن نظام حمل و نقل عهد قاجار بدانیم. مسافران غیرایرانی که در آن عصر به دلایل سیاسی، اقتصادی، گردشگری، تحقیقاتی و… قدم به این سرزمین می‌گذاشتند، برای جابه‌جایی خود و اموال، باروبنه و حتی کالاهای قیمتی‌شان ناگزیر از به کارگیری چاروادارها بودند.

به این ترتیب می‌توانیم بگوییم چاروادارها و چهارپایان‌شان در روزگاری که هنوز خبری از وسایل مسافربری و باربری امروزی مثل انواع اتوبوس، قطار، هواپیما و همین‌طور کامیون و وانت‌بار نبود، یک تنه وظیفه مسافربری و باربری آن عصر را بر دوش می‌کشیدند. با این وصف اگر آنها را پدران معنوی صنعت حمل و نقل ایران خطاب کنیم به بیراهه نرفته‌ایم.

البته بستن بارها پشت چهارپایان برای خود داستانی داشت و کار وقت‌گیر و پرزحمتی بود که گاهی چند بار در طول سفر تکرار می‌شد و به حوصله و مهارت زیادی نیاز داشت. رعایت ظرایف این کار مثل حفظ توازن دو طرف بار روی حیوان طوری بود که آن را در حد خود یک هنر شمرده‌اند۷.

چاروادارها به دلیل وظیفه جابه‌جایی کاروان‌های تجاری و البته نقل و انتقال سرمایه بازرگانان به ویژه خارجی، در توسعه اقتصاد بازرگانی آن عصر نیز نقش‌آفرین بودند.

یکی از سفرنامه‌نویسان فرانسوی در آن روزگار با اشاره به اینکه کلیه تجارت آسیای میانه در دست چاروادارها متمرکز بود، می‌نویسد: «آنان قاطرچیانی هستند که کالاها را از مدیترانه تا هند، ترکستان و مرز چین حمل می‌کنند و تنها کسانی هستند که عربستان، بلوچستان و سند را به مرزهای روسیه مرتبط می‌سازند. بنابراین کارگزاران چنین نقل و انتقال عظیم مواد غذایی و کالا اشخاص بی‌اهمیتی نیستند.»۸

چاروادارها در کنار وظیفه مسافربری و باربری در جریان سفر در دوره قاجار نقش‌های دیگری نیز برعهده داشتند. به عنوان مثال گرچه در بسیاری مواقع فردی به نام جلودار کاروان‌ها را هدایت می‌کرد اما این چاروادارها بودند که در موارد متعددی برای مسافران نقش راهنما را نیز بازی می‌کردند.

آن‌ها که عمری را در جاده‌های پست و بلند آن عهد سپری کرده بودند شاید بهتر از هر کس دیگری مثل یک راه‌بلد زیر و بم‌های مسیر را می‌شناختند. در نتیجه پاسخگوی بسیاری از سوالات مسافران در طول مسیر بودند.

در این زمینه در سفرنامه‌های غیرایرانیان ‌نمونه‌های مختلفی را می‌توان پیدا کرد. به عنوان مثال یکی از هنرهای چاروادارها در این زمینه این بود که مسافت باقی مانده تا مقصد را برای مسافران تخمین می‌زدند۹ یا راه‌های دسترسی به غذا را در طول مسیر به مسافران نشان می‌دادند و یا نام اماکن بر سر راه و همین طور دشواری‌های مسیر را به آنها می‌گفتند۱۰.

در عصری که هنوز سر و کله کتاب‌های راهنمای گردشگری، سایت‌های اینترنتی، نقشه‌های دقیق و مکان‌یاب‌های دیجیتالی نبود، چاروادارها راهنمایی مسافران را برعهده داشتند. با این وصف آنها را می‌توانیم تورلیدرهای عصر قاجار هم بنامیم که از این طریق در توسعه گردشگری ایران در آن عهد سهم قابل توجهی داشتند.

جاده‌های عصر قاجار از جنبه‌های مختلف آبستن حوادث متعددی بودند و از مشکلات طبیعی مثل راه‌های با شیبب تند و پر پیچ و خم و گودال‌های در مسیر و حتی معضلاتی مثل خطر راهزنان در رنج بودند. در غلبه بر چنین خطراتی چیزی که در بسیاری موارد به یاری مسافران می‌آمد، حضور چاروادارها بود.

در این زمینه هم گزارش‌های متعددی می‌توان یافت. به عنوان مثال ممکن بود مسافر یا چهارپایی در باتلاقی در مسیر گیر کند. در چنین مواقعی این چاروادارها بودند که به کمک آنها می‌آمدند۱۱. یا در مسیرهای خطرناک با تدبیر چاروادارها، مسافران از خطر سقوط جان سالم به در می‌بردند۱۲.

در مواجهه با حیوانات وحشی نیز چاروادارها حمایت خود را از کاروان دریغ نمی‌کردند۱۳. همین‌طور آرام کردن قاطرهای سرکشی که حامل مسافر یا بار بودند و ناگهان ممکن بود رم کنند، بر عهده این دسته بود۱۴. به این ترتیب نقشی که چاروادارها در حمایت از کاروان‌ها برعهده داشتند را نمی‌توان نادیده گرفت و باید به فهرست نقش‌هایی که آنها بر عهده داشتند، امدادگری را نیز اضافه کنیم.

حاکمان بلامنازع جاده‌ها
مجموع نقش‌هایی که به آنها اشاره شد در کنار هم حکایت از اهمیت چاروادارها در جاده‌های آن عصر دارند. به جز این‌ها حتی مواردی مثل تنظیم برنامه سفر کاروان هم تا حد زیادی به دست این قشر بود.

چرا که آنها زمان حرکت و توقف و حتی زمان بیدار شدن مسافران برای شروع حرکت را تعیین می‌کردند. آن زمان کاروان‌ها با توجه به گرمای آفتاب معمولا به جای روز، نیمه‌های شب حرکت خود را آغاز می‌کردند. نحوه بیدار کردن مسافران توسط چاروادارها هم که با سر و صدای زیادی همراه بود، خودش داستانی داشت. به خصوص که به قول یکی از سفرنامه‎‌نویسان اروپایی آنها در این زمینه بین آقا و نوکر فرقی نمی‌گذاشتند۱۵.

در واقع مسافرانی که هر کدام برای خود از نظر اجتماعی دارای شأن و مرتبه‌ای بودند در زمان سفر وابسته به این گروه و به ناچار تسلیم اوامر آنها بودند! به این ترتیب چاروادارها البته فقط در طول سفر، نسبت به مسافران به اصطلاح دست بالاتر را داشتند و می‌توانستند در کم و کیف مسافرت تاثیرگذار باشند. با توجه به جایگاه اجتماعی چاروادارها ایفای چنین نقشی از سوی آنها در عصر قاجار قابل توجه به نظر می‌رسد.

پی‌نوشت:
۱- اوبن، اوژن(۱۳۶۲)، ایران امروز، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، تهران: کتابفروشی زوار، ص ۲۶۱.
۲- شیل، لیدی(۱۳۶۲)، خاطرات لیدی شیل، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران: نشر نو، ص ۸۴ ؛ گروته، هوگو(۱۳۶۹)، سفرنامه گروته، ترجمه مجید جلیلوند، تهران: مرکز، ص ۳۰۰.
۳- نیکیتین، بازیل(۱۳۵۶)، خاطرات و سفرنامه، ترجمه علیمحمد فره‌وشی، چ دوم، تهران: کانون معرفت، ص ۲۵۸.
۴- براون، ادوارد‌گرانویل(۱۳۸۱)، یک‌سال در میان ایرانیان، ترجمه مانی صالحی‌علامه، تهران: ماه‌ریز، ص ۱۸۶ ؛ بروگش، هینریش(۱۳۶۷)، سفری به دربار صاحبقران، ترجمه حسین کردبچه، ج۲، تهران: اطلاعات، ص ۵۱۲.
۵- موزر، هنری(۱۳۵۶)، سفرنامه ترکستان و ایران، ترجمه علی مترجم، به کوشش محمد گلبن، تهران: سحر، ص ۲۳۳ ؛ گوبینو، ژوزف‌آرتور(۱۳۸۳)، سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ‌مهدوی، تهران: قطره، ص ۱۰۱.
۶- جکسن، ابراهم‌و.ویلیامز(۱۳۶۹)، سفرنامه جکسن؛ ایران در گذشته و حال، ترجمه منوچهر امیری- فریدون بدره‌ای، چ سوم، تهران: خوارزمی، ص ۳۹۷- ۳۹۸ ؛ سرنا، کارلا(۱۳۶۲)، آدم‌ها و آئین‌ها در ایران، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، تهران: زوار، ص ۳۰.
۷- نیدرمایر، اسکارفن(۱۳۸۰)، خاطرات نیدرمایر؛ زیر آفتاب سوزان ایران، ترجمه کیکاووس جهانداری، ویرایش دوم، تهران: اساطیر، ص ۵۸.
۸- گوبینو، ژوزف‌آرتور(۱۳۸۳)، سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ‌مهدوی، تهران: قطره، ص ۱۰۰.
۹- دیولافوا، ژان(۱۳۳۲)، سفرنامه مادام دیولافوا، ترجمه علیمحمد فره‌وشی، تهران: کتابفروشی خیام، ص ۶۹.
۱۰- فلاندن، اوژن(۱۳۵۶)، سفرنامه اوژن فلاندن به ایران، ترجمه حسین نورصادقی، چ سوم، تهران: اشراقی، صص ۲۲۴ و ۳۴۰.
۱۱- نیکیتین، بازیل(۱۳۵۶)، خاطرات و سفرنامه، ترجمه علیمحمد فره‌وشی، چ دوم، تهران: کانون معرفت، ص ۲۶۳ ؛ بروگش، هینریش(۱۳۶۷)، سفری به دربار صاحبقران، ترجمه حسین کردبچه، ج۲، تهران: اطلاعات، ص ۷۰۸.
۱۲- سرنا، کارلا(۱۳۶۲)، آدم‌ها و آئین‌ها در ایران، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، تهران: زوار، ص ۲۴۷ ؛ بروگش، هینریش(۱۳۶۷)، سفری به دربار صاحبقران، ترجمه حسین کردبچه، ج۲، تهران: اطلاعات، ص ۷۰۶.
۱۳- سرنا، کارلا(۱۳۶۲)، آدم‌ها و آئین‌ها در ایران، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، تهران: زوار، ص ۲۶۴.
۱۴- جکسن، ابراهم‌و.ویلیامز(۱۳۶۹)، سفرنامه جکسن؛ ایران در گذشته و حال، ترجمه منوچهر امیری- فریدون بدره‌ای، چ سوم، تهران: خوارزمی، ص ۳۹۵.
۱۵- بروگش، هینریش(۱۳۶۷)، سفری به دربار صاحبقران، ترجمه حسین کردبچه، ج۲، تهران: اطلاعات، ص ۳۳۲.

میثم غلامپور، کارشناس ارشد رشته تاریخ ایران دوره اسلامی
IMAGE635401638950296468 چاروادارها ؛ تورلیدرهای قجری بودند

به این مطلب چه امتیازی می دهید؟
[امتیاز: 0 میانگین: 0]
           
برو بالا
 

نظر کاربران :

هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تخت جمشید روستای کندوان زیبایی های گیلان سد شاه عباسی طبس اماکن دیدنی یزد