پیش از آغاز تشکیل رسمی کشور ایران، در دوران کورش بزرگ فرمانروای هخامنشی، حکومتهای در جایجای ایرانزمین فرمانروایی داشتند. (پادشاهی در پرده ابهام) کیانیان در شرق، اورارتوها و ماناناییها در شمالغرب، تمدن جیرفت در مرکز، قبایل نیمه مستقل ماد در غرب و ایلامیان در جنوب غرب و کرانههای خایج فارس. این حکومتها در دوران هخامنشیان هسته اصلی یک امپراتوری شکوهمند از کشورهای مشترکالمنافع را پایهگذاری نمودند.فرمانروایان ماد خلیج فارس را تحت فرمان داشتند و کشتیهای ایشان بر آن دریاپویی مینموده است. اما از آنجا که در آن زمان کشور ایران درگیر جنگهای بزرگ با همسایگان متجاوز غربی به ویژه آشوریان بود، بدیهی است که تاریخ نگاران کمتر به دریاپیمایی ایشان اشاره کرده باشند. البته در مقایسه با نیروی دریایی ایران در دوران هخامنشی، نیروی دریایی ایران در دوران ماد بسیار نوپا و ساده مینمایاند.
اما همین نیروی دریایی کوچک هسته اصلی نیروی دریایی توانمند ایران در زمان هخامنشیان گردید که رزمناوهای آن لرزه بر اندام هر متجاوز خام اندیشی میانداخت. موخان یونانی تا مدتها هخامنشیان را به نام مادها (مَدیا) مینامیدند و به جنگهای ایران و یونان جنگهای مَدی میگفتند. به گفته برخی مورخان، واژه مدیترانه به معنای دریای مادها یا دریای ایرانیهاست.
خلیج فارس یک آبراه ارزشمند از ابتدای تاریخ و به عنوان نقطه تلاقی شرق باستان با تمدنهای بزرگ جهان و دارای یک سابقه چند میلیون ساله بوده که قرنها پیش عیلامیها از بندر بوشهر و جزیره خارک برای سکونت و حمل و نقل و با حاکمیت بر سواحل خلیج فارس جهت معامله با دنیای غرب و دره نیل استفاده میکردند. نوشتهاند که خلیج فارس جایگاه بشر اولیه بوده است و انسانهای نخستین برای اولین بار در این دریا به قایقرانی پرداختهاند و سپس هنر قایقسازی را همراه قایقهای خود به آبراهها و دریاهای دیگر بردند و رموز کار را به همه انسانهای ساحل نشین آموختند.
در کتاب وادالا نایب کنسول فرانسه در بوشهر آمده است: به طوری که مشهور است تاریخ بشر از کرانههای خلیج فارس آغاز شده است. بنابراین خلیج فارس اولین دریایی است که انسانها روی آن با قایقهای کوچک بحرپیمایی میکردند. به هر حال اولین دسته انسانهای دوران کهن (فنیقیان، بابلیان، کلدانیان، سومریان) و نیز (یونانیان، ایرانیان و تازیان) در آبهای خلیج فارس کشتیرانی کردهاند. بقایای ویران گورهای دیرین در بحرین و ایلام و کاوشهای مقدماتی دیرین شناسی که پیرامون بوشهر به عمل آمده ثابت میکنند که در آنجا بیش از هزار سال پیش از میلاد مسیح تاسیسات کشتیرانی وجود داشته است. قبل از شکل گیری حکومت هخامنشی چند پادشاهی ایرانی کوچکتر مانند اورارتوها و ماناناییها هم در بخشهایی از ایران زمین حکومتهای مستقلی داشتند. فرمانروایان ماد خلیج فارس را تحت حاکمیت داشتند و کشتیهایشان بر آن دریاپویی میکرد. اما از آنجا که در آن زمان کشور ایران درگیر جنگهای بزرگ با همسایگان متجاوز غربی به ویژه آشوریان بود، بدیهی است که تاریخ نگاران کمتر به دریاپویی ایشان اشاره کرده باشند، البته در مقایسه با نیروی دریایی ایران در دوران هخامنشی، نیروی دریایی ایران در دوران ماد بسیار نوپا و ساده مینمایاند، اما همین نیروی دریایی کوچک هسته اصلی نیروی دریایی توانمند ایران در زمان هخامنشیان شد که رزمناوهای آن لرزه بر اندام هر متجاوز خام اندیشی میانداخت.
اسب در ایران همواره موقعیت و منزلت ویژهای داشته است. بسیاری از نامهای ایرانی واژه اسب را در خود نهان دارند. نامهایی مانند ساتاسپ، گشتاسب، ویشتاسپ، گرشاسپ، بیوراسپ، سیاووش و بسیاری دیگر از اهمیت و گرامیداشت اسب در ایران حکایت دارد. مادها، بهویژه در منطقة نسا و ارمنستان کوچک، بزرگترین پرورشگاههای اسب را در جهان باستان در اختیار داشتند و به سواره نظام نیرومندی مجهز بودند. تجارت اسب مادی و ارمنی در آسیای صغیر و جزیرههای دریای مدیترانه، بطور غیر مستقیم رواج دریانوردی را در این دوران نشان میدهد.
در منابع یونانی از تابعیت ایرانی مردمان دریانورد سواحل کرمان و جزیرههای خلیج فارس، ناحیة سکاها (سیستان) و منطقة پاریکانیان و دراویدیان (مکران و بلوچستان) زمان ایختو ویگو (آستیاگ شاهِ ماد) صحبت شده است. همچنین مادها در معماری چوب سدر، چوب سرو و قیر، که مواد پایه کشتیسازی هستند را به کار میبردند. همزمان فنیقیها، بابلیها، هندیان، مصریان و یونانیان بازرگانی دریایی جهان را در دست داشتند. فعالیت های کاخ سازی اورارتوها در کنار دریاچة وان، با توجه به ارتباطات رودخانهای آنجا با جهان پیرامون، نیز در استورههای ارمنی یاد شده است.
“آگاثارخیدس” مورخ یونانی مینویسد:« اریثراسپ، که حاکم بخشی از سواحل خلیج فارس بوده است، نخستین بار به دنباله گله اسبان خود که از شیری ترسیده و از تنگة هرمز گذشته و به جزیرة قشم گریخته بودند، به آنجا قدم گذاشته است» . این داستان با وجود اینکه واقعی به نظر نمیرسد، اما بیانگر این حقیقت است که ایرانیان دریای پارس را در حاکمیت داشتند و گلههای خود را برای چرا به جزیرههای آن میبردند.
تنیچند از مورخان یونانی نوشتهاند که که آرامگاه اریثراسپ در جزیرة اُراکتا oracta (یا اگوریس ogyris = جزیره قشم) قرار دارد. و از آن رو خلیج فارس را دریای اریتره مینامیدند. اما آگاثارخیدس مینویسد که «اریثراسپ زمستانها را در پاسارگاد میگذرانده است». البته لازم به توضیح است که منظور وی از پاسارگاد منطقه تحت حاکمیت قبایل پاسارگاد و نه پاسارگاد کنونی بوده که در زمان کورش بزرگ ساخته شده است.
به گفته مورخان یونانی، در آن زمان زندگی جامعه ایرانی دریای پارس بر پایه ماهیگیری، صید مروارید، بازرگانی و دریانوردی بوده است. در بندرهای آن روز ایران هم کالا و خدماتی همچون ساخت و تعمیر بادبان، تعمیر کشتی، طناببافی و … به کشتیهای رهگذر ارائه میشده است.
در زمان اژیدهاک یک کشتی ایرانی حامل مقادیر فراوانی طلا در خلیج فارس غرق شد. ماموریت بیرون آوردن طلاها بر عهده چند غواص خبره ایرانی خلیج فارس گذارده شد. اژیدهاک خود در عرشه کشتی بر این عملیات نظارت دشت.
نظر کاربران :
هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید.