رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه
۸ آذر ۱۳۹۵

جشن خزان

لینک این مطلب کپی شد!

گویا دوجشن تحت عموان خزان برگزار میشد.جشن خزان نخستین و جشن خزان دوم. اولی در روز دی بآذر یعنی روز هشتم شهریور ماه انجام میشد و دومی هر مزد روز از مهرماه، یعنی روز اول مهر ماه. این جشن به انگیزه پایان تابستان و آغاز تغییر هوا به سرما بر پا میشد. خلف تبریزی آورده:«… خزان رئز هشتم باشد از شهریور ماه قدیم و این روز جشن کغان است بنابر قاعده کلیه  کخ میان ایشان معمول بوده است که چون نام ماه و روز موافق آید جشن کنند، و بعضی گویند نام روز هیجدهم است از شهریور ماه وبعضی  نام روز سیم گفته اند.

البته مولف مذکور اشتباه کرده چون نام هشتم دی بآذر وروز سوم اردیبهشت و روز هیجدهم از هر ماه شمسی رشن میباشد و روز چهارم شهریور نام دارد. اما ابوریحان بیرونی  از دوخزان به گونه خزان خاه در هجدهم شهریور وخزان عامه در دوم مهر ماه یاد میکند. گردیزی میگوید اول تیرماه خزان اول و پانزده روز بعد خزان دوم باشد که آنرا خزان خاص وخزان عام نیز گویند.  و این به شمار تقویم قدیم است گویا که آغاز آن، یعنی اول بهار در آغاز آذر مدتی ثابت مانده بود.  اما با توجه به شروحی که ابوریحان بیرونی در التفهیم ذیل خزان و در  آثار الباقیه ذیل شهریورگان یا آذرجشن و گردیزی ذیل گهنبار پنجم و خلف تبریزی ذیل واژه مرداد آورده است، همه حاکی از عدم احتساب کبیسه ها وگرفتن سال ناقص شمسی است.

احتمال بسیار می رود که در دوره هخامنشیان به جشن مهرگان اهمیت خاصی داده باشند زیرا که پادشاهان این سلسله مهر را خدای بسیار بزرگی دانسته اند و به آن سوگند خورده اند.نیز در دوره هخامنشی یکی از مهم ترین مراسم مهرگان دادن بارعام بوده چنان که در نوروز می کرده اند و نیز در مهرگان مانند نوروز از نواحی مختلف کشور برایشان هدایایی می فرستاده اند. کتزیاس مورخ معروف یونانی که خود به عنوان پزشک در دربار هخامنشی بوده است صریحاً می نویسد که شاهنشاهان ایران نمی بایست هرگز سست شوند مگر در روزی که برای ستایش مهر جشن برپا می کردند و شاهان در این روز جامه ارغوانی می پوشیدند. از بردن هدایای مختلف به وسیله نمایندگان ملل مختلف به دربار ایران که تصاویر آن در نقش های برجسته تخت جمشید باقی مانده است پیدا است که مانند دوره ساسانی در نوروز و مهرگان برای پادشاهان پیشکش می فرستاده اند. چنان که ترابون مورخ معروف یونانی هم می گوید که ساتراپ یعنی شهردار ارمنستان هر سال هزار کره اسب برای شاهنشاه هخامنشی می فرستاد که می بایست در جشن مهرگان به نظرش برسانند.

دوریس از نویسندگان یونانی قرن چهارم پیش از میلاد گفته است که در جشن مهرگان شاهنشاه هخامنشی خود می رقصید. در این روز گیاهانی مخصوص برای شاه می بردند که احتمال می رود سیسنبر یا یکی دیگر از سبزی های خوشبو باشد.پس از استیلای یونانیان و مقدونیان بر ایران تقویم اوستایی تا مدتی از دوره اشکانی در ایران متروک مانده و تقویم دیگری رواج داشته که ایرانیان به آن تاریخ اسکندری گفته اند. درباره مبداء این تاریخ اختلاف است. بعضی آن را از جلوس اسکندر در ۳۳۶ پیش از میلاد، برخی از مرگ او در ۳۲۳ یا سال هفتم پادشاهی او و پیروزی بر داریوش سوم در ۳۳۰ و یا جلوس سلوکوس ینکاتر موسس سلسله سلوکی در ۳۱۲ پیش از میلاد دانسته اند و این قول اخیر درست تر می نماید. در هر صورت در این دوره ناچار جشن های تقویم اوستایی متروک مانده است زیرا که ماه های مقدونی را رعایت می کرده اند. چنان می نماید که اشکانیان هم تا مدتی همان تقویم مقدونی را به کار برده اند و ظاهراً تنها در زمانی خسرو پسر فیروز اشکانی دوباره تقویم اوستایی در ایران رواج یافته است چنان که در کتاب غرراخبار دکرانوس آمده است که این شاهنشاه اشکانی در روز مهرگان بار می داد و بزرگان کشور برای او هدایا می بردند و موبد موبدان نیز همین کار را می کرد و شاید پیشکش های او زودتر از اعیان دیگر به شاه می رسید.

از سوی دیگر در روی سکه های برخی از شاهان اشکانی و اسناد دیگر این دوره ماه های تقویم اوستایی دیده می شود چنان که در همین دوره در زمان بعدش به تدوین کتاب اوستا نیز اقدام کرده اند. اما در دوره ساسانیان نوروز و مهرگان اهمیت خاصی داشته اند و همواره تقویم اوستایی را به کار برده اند. در این دوره بار عام دادن پادشاهان تنها در جشن نوروز و مهرگان بوده است. پیدا است که در مهرگان سرودها و آهنگ های مخصوصی بوده که در آن روز می زده اند چنان که در میان نام های پرده های موسیقی دوره ساسانی «مهرگانی» و «مهرگان بزرگ» و «مهرگان خردک» را ذکر کرده اند. در مهرگان و نوروز، مردم ایران مشک، عنبر و عود هندی به یکدیگر هدیه می دادند و پادشاهان روغن بان بر خود می مالیدند. پادشاهان در این روز تاج بر سر می گذاشتند که صورت آفتاب در آن بود و عقیده داشتند که در این روز خورشید آشکار شده است. مراسم دیگر این جشن همان است که در نوروز متداول بود. در دوره اسلامی هم چنان که مراسم نوروز اهمیت داشت مراسم مهرگان را نیز ایرانیان اهمیت می دادند و برخی از کارهایی را که در نوروز می کردند در مهرگان هم می کردند و از آن جمله دادن هدایای مهرگانی بود چنان که در سال ۱۲۰ هجری اسدبن عبدالله حکمران تازی در بلخ بود، دهقانان از جشن مهرگان برای او هدیه بردند و دهقان برات هم پیشکش نزد او برد. همین کار را با خلفا می کردند و حسن بن دهب در مهرگان جامی زرین برای متوکل خلیفه فرستاد که در آن هزار مثقال عنبر بود و اشعاری در تهنیت برای او سرود.

دیگری از شاعران هم برای متوکل اشعاری به همین مناسبت سروده است. در دربارهای ایرانی هم چنان که نوروز را جشن می گرفتند مهرگان را نیز برپا می کردند و شاعران در مهرگان نیز مانند نوروز قصایدی در ستایش ممدوح خود می آوردند دواوین شعرای ایران پر از این گونه اشعار است و گاهی آن را در شعر «جشن خزان» گفته اند. پیداست که پادشاهان در جشن مهرگان به زیردستان خود هدیه و خلعت می داده اند و از آن جمله جامه خز و سکه بوده است، چنان که منوچهری در قصیده ای که به همین مناسبت در ستایش منوچهربن قابوس پادشاه زیاری سروده است می گوید: ای رئیس مهربان این مهرگان خرم گذار/ فر و فرمان فریدون را تو کن فرهنگ هنگ / خز بده اکنون برزمه می ستان اکنون برطل مشک ریز اکنون بخرمن عودسوز اکنون پیداست که در این جشن می می خورده و عود می سوخته اند. نیز پادشاهان به لشکریان خود در مهرگان جامه زمستانی داده اند و ابوالریحان گفته است که در زمان وی چون مهرگان به اول پاییز افتاد پادشاهان خراسان به لشکریان خود جامه پاییز و زمستان دادند.گاهی که مهرگان با یکی از اعیاد مذهبی مسلمانان مصادف می شد می خوردن و  نشاط کردن را ترک می کردند چنان که بیهقی می گوید در روز چهارشنبه ۹ ذالحجه که جشن مهرگان بود چون روز عرفه بود و مسعود روزه داشت کسی زهره آن را نداشت نشاط کند.

جای دیگر به مناسبت جشن مهرگان سال دیگر می گوید در این روز که دوشنبه بود که مسعود به جشن نشست و نثار و برید و ظروف و ستور به اندازه ای آورده بودند که حد نداشت و برای صاحب دیوان معروف بسیار هدیه فرستاده بود و بزرگان دیگر چون خوارزم شاه و ایران، چنانیان و گرگان و مازندران و قصدار و مکران نیز هدایای دیگر فرستاده بودند و روز چهارشنبه عید کردند. از اینجا پیدا است که از دوشنبه تا چهارشنبه سه روز جشن گرفته اند. در این مراسم مکرر از آیین جشن مهرگان یاد کرده و گفته است که رسولان عراق و ترکستان به حضور امیر می رفتند و اولیا و بزرگان در برابرش می نشستند و شعرا پیش می آمدند و شعر می خواندند و پس از ایشان مطربان می آمدند و می زدند و شراب می خوردند و بر سر خوان امیر و خوان سرهنگان و فرماندهان لشکریان می نشستند، شراب می خوردند و مشرب های بزرگ به کار می بردند چنان که مست به خانه می رفتند و امیر به شاعران صلت می داد چنان که یک بار به علوی پنجاه هزار درم داده که با پیل به خانه او برده اند و به عنصری هزار دینار داده و به شاعران کوچک تر هر یک بیست هزار درم داده است و به مطربان هزار درم بخشیده است. این توجه فوق العاده به جشن مهرگان تا استیلای مغول بر ایران برقرار بوده و پس از آن دیگر این جشن از رونق افتاده است.

جشن خزان جشن خزان

           
 

نظر کاربران :

  • رها مسعودی

    ممنون بابت اطلاعات خوبتون چقدر خوب میشد حداقل جشن مهرگان رو داخل تقویم ایرانیان جا می دادند هیچ کار ایرانیان باستان بی حکمت نبوده و تمام جشنها معانی و مفاهیم خاص خودشو داشته. ای کاش تمام این مراسمات رو به خوبی پاس می‌داشتیم

    ۹ دی, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *