موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان مازندران با حدود ۲۴ هزار کیلومترمربع مساحت بین ۴۷ دقیقه تا ۳۸ درجه و ۵ دقیقهٔ عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۵۶ درجه و ۱۴ دقیقهٔ طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار گرفته است. دریای مازندران در شمال، استان تهران و سمنان در جنوب و استانهای گیلان و گلستان به ترتیب در غرب و شرق آن قرار گرفته است. براساس آخرین تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۵ و با توجه به تفکیک استان گلستان از استان مازندران، این استان در حال حاضر ۱۴ شهرستان، ۳۸ شهر، ۳۴ بخش و ۱۰۰ دهستان دارد. شهرستانهای این استان عبارتند از: آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنکابن، ساری، سوادکوه، قائمشهر، رامسر، محمودآباد، نکا، نور، نوشهر و چالوس.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
موقعیت و وضعیت طبیعی استان مازندران نشانگر دو ناحیهٔ عمدهٔ جلگههای ساحلی و کوهستانی البرز است. امتداد و جهت رشتهکوههای البرز به صورت دیواری مرتفع و طولانی، نوار ساحلی و جلگههای کنارهای دریای مازندران را محصور کرده است. در سراسر استان مازندران، شیب و ارتفاع زمین از ارتفاعات به سوی جلگه و به سمت دریای خزر کاهش مییابد. در محل تلاقی جلگه و کوهپایههای شمالی البرز، به علت شدت فرسایش و تراکم آبرفت، قسمتی از ناهمواریهای قدیمی با رسوبات جدیدتر پوشیده شده و در بعضی نقاط به صورت تپه درآمده است. تحت تأثیر نسیم دریا و بادهای محلی، در جلگههای سواحل جنوبی و شرقی دریای خزر، تپههای ماسهای ساحلی تشکیل شده و سدی طبیعی و کم ارتفاع بین دریا و جلگه پدید آوردهاند. همچنین در قسمت شرقی جلگهٔ مازندران رسوباتی ضخیم به صورت تپهماهورهای نسبتاً مرتفع وجود دارد که حداکثر گسترش غربی آنها تا شهرهای بهشهر و نکا محدود میشود.
طبیعت استان مازندران تحت تأثیر عرض جغرافیایی، ارتفاعات البرز، ارتفاع از سطح دریا، دوری و نزدیکی به دریا، وزش بادهای محلی و ناحیهای، جابهجایی تودههای هوای شمالی و غربی و حتی پوشش متراکم جنگلی قرار دارد. به همین جهت و با وجود وسعت اندک، (و برخلاف تصور عموم که آب و هوای آن را یکسره معتدل میدانند)، این ناحیه از تنوع آب و هوایی ویژهای برخوردار است. دو جریان بزرگ نقش تعیینکنندهای در آب و هوای استان ایفا میکند:
یکی جریان هوایی شمال و شمال شرقی که از سیبری و قطب شمال به سوی جنوب و جنوب غربی پیشروی میکند و موجب سردی هوا، یخبندان و ریزش برف و باران میشود. این تودهٔ هوا در تابستان به سوی شمال رانده میشود و تأثیر چندانی در آب و هوای مازندران ندارد. دیگری جریان وزش بادهای غربی است که در زمستان از اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه و دریای سیاه عبور میکند و پس از ورود به ایران، بارندگیهای شدید و مداوم را باعث میشود. در ماههای تابستان قدرت بارانزایی این بادها کاهش مییابد و فقط رطوبت و هوای شرجی را افزاش میدهد و شرایط زیستی نامناسبی را پدید میآورد. علاوه بر باد و جابهجایی تودههای اصلی هوا، بادهای محلی دیگری نیز مانند باد سورترک (شاخهای از سیبری در زمستان)، باد خوش آباد درهٔ نور، باد اورزروا (باد سرد زمستان از شرق به غرب)، باد گیلوا (از مازندران به گیلان) و باد سام (بادی در بهار و تابستان از جنوب به شمال) وجود دارد که به طور محلی و فصلی در شرایط آب و هوایی استان مازندران مؤثر واقع میشوند. آب و هوای استان مازندران با توجه به دما و بارش، به چند نوع تقسیم میشوند که عبارتند از:
– آب و هوای معتدل خزری: جلگههای غربی و مرکزی استان تا کوهپایههای شمالی البرز و امتداد آن در نوار باریکی به سوی شرق، که از شمال به مسیر اصلی گرگانرود محدود میشود، آب و هوای معتدل خزری دارد. این نواحی به علت نزدیکی به دریای خزر از یک طرف و دیوارهٔ کوهستانی البرز و فاصلهٔ اندک کوه و دریا از طرف دیگر، دمای معتدلی دارد که دامنهٔ گرمای آن محدود است. تابستانهای گرم و مرطوب و زمستانهای معتدل و مرطوب از ویژگیهای عمدهٔ این نوع آب و هواست و لذا آب و هوای بخشهایی از این ناحیه، مشابه آب و هوای معتدل مدیترانه است.
– آب و هوای معتدل کوهستانی: با افزایش تدریجی ارتفاع اراضی جلگهای به سوی ارتفاعات البرز و دوری از دریای خزر، در نواری به ارتفاع تقریباً ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متر، شرایط آب و هوای معتدل کوهستانی شکل میگیرد. به طوری که زمستانهای سرد، طولانی و یخبندان دارد و تابستانهای آن معتدل و کوتاه است. از ویژگی اصلی این محدوده، کاهش میزان بارندگی سالانه و دمای هوا و افزایش ریزش برف است، که در نتیجه قسمتی از ریزشهای جوی این نواحی به صورت برف تا اوایل دوره گرم در سطح زمین انباشته میشود.
– آب و هوای سرد کوهستانی: در قلل کوهستانهای مرتفع دامنهٔ شمالی البرز و در ارتفاع بالای ۳۰۰۰ متر، دمای هوا به شدت پایین میآید و یخبندانهای طولانی ایجاد میشود و لذا این نواحی زمستانهایی سرد و طولانی و تابستانهایی کوتاه و خنک دارد. ریزشهای جوی این نواحی غالباً به صورت برف است که در دورهٔ سرما روی هم انباشته میشود و تا اواسط دورهٔ گرما نیز دوام میآورد، به همین دلیل در قلل مرتفع منفرد مانند علم کوه، تخت سلیمان، دماوند، شاوار و پیر گردکوه شرایط تشکیل یخچالها و انباشت دائمی برف فراهم است، به طوری که حتی در گرمترین ماههای تابستان نیز ذخایر برف و یخ این نقاط باقی میماند.
جغرافیای تاریخی استان
دربارهٔ تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی در دست نیست و اساساً وضع اقلیمی آن اجازه نمیدهد ابینه و آثار معماری پایدار بمانند. در جلگههای ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام (دورهٔ پادشاهان طبرستان و دیلم) هم به جز آمل و ساری یادگاری به جا نمانده است.
بعد از غلبهٔ آریاییهای مهاجم و مهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها ظاهراً زیر فرمان هخامنشیان قرار گرفتند. در کتیبهٔ بیستون سرزمین مازندران به نام «پشتخوارگی» و در اوستا «پذشخوارگر» آمده است و به نظر میرسد که مازندران جزو قلمرو اشکانیان بوده است. همزمان با فتوحات مسلمانان از سلسلههای پادوسبانان، آلباوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتی از آن حکومت میکردهاند و استقلال نسبی داشتهاند. مورخان دربارهٔ اولین حملهٔ مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند. بنا به قول عدهای از نویسندگان در سال ۳۰ هجری قمری – زمان خلافت عثمان – اولین بار سعد بن عاص حاکم کوفه درصدد فتح طبرستان برآمد و سرانجام سواحل طبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود در آورد. در زمان مروان بن محمد (۱۳۲-۱۲۶ هـ. ق) آخرین خلیفهٔ بنیامیه، اهالی طبرستان علیه حکام عرب سر به شورش برداشتند.
در دوره خلافت ابوالعباس سفاح (۱۳۶-۱۳۲ هـ. ق) – اولین خلیفه عباسی – یکی از عاملان وی رهسپار طبرستان شد و با اهالی آن منطقه از طریق صلح و مدارا کنار آمد، لیکن در دورهٔ خلافت ابوجعفر منصور (۱۵۸-۱۳۶ هـ. ق) – دومین خلیفهٔ عباسی – مردم طبرستان برای چندمین بار سر به شورش برداشتند. سرانجام طبرستان کاملاً تحت اطاعت اعراب درآمد، ولی بعد از آن نیز در سرزمین طبرستان مانند سابق، مسکوکاتی با خط پهلوی ضرب شد. سرانجام در سال ۱۶۷ هجری قمری «ونداد هرمز» سلسلهٔ مستقلی در طبرستان تأسیس کرد. در قرن چهارم و پنجم هجری، طبرستان میدان کشمکش سلسلهٔ آلزیار و آلبویه از یک طرف و سامانیان و غزنویان از طرف دیگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت ادارهٔ امرای آلزیار بود. در سال ۴۲۶ هجری قمری، سلطان مسعود غزنوی از طریق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابهها ترمیم نشده بود که طغرل اول مؤسس سلسلهٔ سلجوقی به گرگان و طبرستان حملهور شد.
در سال ۶۰۶ هجری قمری طبرستان از جمله «کبود جامه» به دست سطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد کبود جامه به نام «رکنالدین کبود جامه» و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی که سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فرار میکرد، رکنالدین، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت کرد و بر اثر این خوش مدمتی، از طرف مغولان به حکومت کبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حکمرانی آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور، سادات مرعشی با کسب اجازه از شاهرخ میرزا (۸۵۰-۸۰۷ هـ.ق) به مازندران برگشتد و به عنوان امیران باجگزار این نواحی سلطنت کردند. سرانجام در زمان سلطنت شاهعباس اول به طور کلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت.
پس از برچیده شدن بساط حکومت ملوکالطوایفی طبرستان که تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری ادامه داشت، این منطقه در زمان حکومت شاهعباس اول و سلاطین بعدی سلسلهٔ صفوی به یکپارچگی حکومت محلی دست یافت. شاهان صفوی در طول هر سال به کرات به عنوان شکار و یا پس از احداث فرحآباد جهت استراحت به این منطقه سفر میکردند. نادرشاه افشار برای مقابله با دشمنان، به ویژه دشمنان شمالی و روسها، در مازندران یک کارخانه کشتیسازی دایر کرد و بر رونق هر چه بیشتر منطقه افزود. از دورهٔ فتحعلیشاه قاجار، به منطقهٔ سرسبز و زیبا و دلانگیز مازندران، به عنوان یک منطقهٔ استراحتی – تفریحی توجه گردید و ناصرالدینشاه طی دو سفر دستور تعمیر راهها و کاروانسراها را صادر کرد. در دوران سلطنت پهلوی منطقهٔ مازندران مانند سایر مناطق کشور از راههای ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب و هوای معتدل، چشماندازهای زیبا و نزدیکیاش به تهران، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم کشور شد.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
مطابق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبانماه ۱۳۷۵، جمعیت استان اندکی بیش از ۰۰۰۶۰۰۲ نفر است که از این تعداد ۴۵/۸۹ درصد در نقاط شهری و ۵۴/۱۰ درصد در نقاط روستایی سکونت داشته و بقیه غیرساکن بودهاند. در همین زمان، از کل جمعیت استان، ۸۴۱۲۹۶۱ نفر مرد و ۱۶۷۳۰۵۱ نفر زن بودهاند. نسبت جنسی جمعیت استان برابر ۹۹ است، به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۹۹ نفر مرد وجود داشته است. از جمعیت این استان ۳۶/۳۳ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ ساله، ۵۸/۹۳ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ ساله، ۴/۶۹ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بالاتر قرار داشتهاند و سن بقیهٔ افراد نیز نامشخص بوده است.
در آبان ۱۳۷۵، از جمعیت استان ۹۹/۷۰ درصد را مسلمانان تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۹۹/۵۷ درصد و در نقاط روستایی ۹۹/۸۰ درصد بوده است. در فاصلهٔ سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ تعداد ۲۴۶۳۴۷ نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلی ۲۵/۸۰ درصد مهاجران سایر استانها، ۲۰/۱۰ درصد شهرستانهای دیگر همین استان و ۵۳/۳۸ درصد در شهرستان محل سرشماری بوده است. محل اقامت قبلی بقیهٔ افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده است. در آبان ۱۳۷۵، از ۴۸۶۳۱۹۲ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر استان، ۸۰/۷۸ درصد باسواد بودهاند. در سال مذکور، از شاغلان ۱۰ ساله و بالاتر ۳۱/۳۱ درصد در گروه کشاورزی، ۲۳/۸۷ درصد در گروه صنعت، ۴۰/۱۴ درصد در گروه خدمات فعالیت داشتهاند و ۱/۷۷ درصد اظهار نشده و نامشخص گزارش شده است.
مازندران از نظر کشاورزی، دامپروری، صید ماهی، جنگلداری و صنایع و معادن، وضعیت نسبتاً ممتازی دارد. بیش از ۹۰۰ هزار هکتار از مساحت استان، زیرکشت برنج، پنبه، گندم، جو، دانههای روغنی (سویا)، مرکبات و چای قرار دارد. حدود نیمی از محصول مرکبات کشور از مازندران تأمین میشود. سیب، آلوی قطره طلا و گلابی از سایر میوههای استان هستند. در استان مازندران پرورش دام و انواع طیور هم به شکل سنتی و به هم به صورت صنعتی رواج دارد. مرتع قشلاقی، میانبند و ییلاقی آن از کانونهای عمدهٔ رمهگردانی و زنبورداری است. در نوار ساحلی و حاشیهٔ اراضی باتلاقی، پرورش گاومیش نیز رواج دارد. پرورش کرم ابریشم و تولید پارچههای ابریشمی نیز یکی دیگر از فعالیت اقتصادی در استان است. مجاورت استان مازندران با دریای خزر و جریان رودخانههای متعدد در آن، زمینهٔ مساعدی را برای پرورش، تکثیر و صید انواع ماهی و توسعه شیلات فراهم آورد است. زغالسنگ، سرب، سنگآهک، سنگ مرمریت، نمکآبی، پوکهٔ معدنی فلورین، بوکسیت و سیلیس از ذخایر معدنی استان هستد که برخی از آنها به طور وسیعی بهرهبرداری میشود. در استان مازندران صنایع نساجی، غذایی، ساختمانی و الکتریکی توسعهٔ قابل توجهی یافتهاند. گسترش صنایع وابسته به کشاورزی، جنگل و تولید مواد غذایی نیز زمینههای بسیار مناسبی دارند، ولی از استقرار صنایع سنگین، به ویژه صنایع آلودهکننده به دلیل حساسیت محیط استقبال چندانی به عمل نیامده است. صنایع دستی استان مازندران شامل قالیبافی، گلیمبافی، حصیربافی، چادر شب و جوراب پشمی، نخریسی، پارچهبافی، نمد، زیلو، جاجیم، ظروف گلی و وسایل چوبی است که مواد خام آنها در محل تهیه میشود.
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
نظر کاربران :
استان زيبا و سرسبز با ورزشكاران نامي و مشهور با تاريخي غني و جالب با جاذبه هايي طبيعي وديدني