علامه دهخدا در لغت نامه خویش در مورد معنای قفل می گوید : آلتی که بدان در خانه ،صندوقچه ،دولابچه و غیر آنرا ببندند ، کلید دان . بر اساس شناختی که از معنای کلمه قفل داریم احتمالا نخستین قفل باید همان گره باشد که انسان آن را از پیچش دو گیاه در جهات مختلف الهام گرفته است یا بنا به ضروریات زندگی آن را ابداع نموده است.
فهرست
تاریخچه قفل سازی در ایران
مطابق شواهد موجوود ، ایرانیان از دیر باز با کار قفل سازی آشنایی داشته و از جمله مللی هستند که در تکوین و تکمیل این رشته سهم عمده ای ایفا کرده اند ، اما در منابع غربی کمتر ذکری از آنها رفته است .اولین قفل دست ساز بشر از جنس چوب بود و استفاده آن در هزاره دوم پیش از میلاد در منطقه خاورمیانه رواج داشته است . نمونه هایی از این قفلها و کلون ها در بین النهرین ، فلسطین و مصر پیدا شده است . قدمت قفل سازی در ایران را به ۱۸۰۰ ق.م نسبت داده اند . بر اساس کاوش های باستان شناسی از تپه سیلک ، دست بندی سنگی به دست آمده که از چهار قطعه مجزا ساخته و سپس به وسیله نوعی بست به هم وصل شده است .
قفل قدیمی دیگری متعلق به ۱۳۰۰ ق. م بوده و از حفاری های چغازنبیل شوش به دست آمده است . بر روی درب سنگی متعلق به مقبره اردشیر سوم که در موزه تخت جمشید نگهداری می شود ، نیز سوراخی به قطر حدود شش سانتی متر وجود دارد که ممکن است محل داخل کردن کلید برای به عقب راندن دسته کلون باشد .قفل هایی که ذکر آن رفت همه قفل های بزرگ روی درب هستند و در ایران به کلون معروفند . کلون مختص درهای بزرگ و سنگین از جمله ورودی خانه ها ، باغ ها ، معابر و معابد و دروازه ها است و جزو قفل های ثابت محسوب می شود .البته از قفل های ثابت برای درب صندوق ها و صندوقچه ها نیز استفاده می کردند . این نوع قفل ها معمولا از فلز ساخته می شدند . قدیمی ترین قفل ثابت به دست آمده متعلق به دوره ساسانیان یا پیش از آن است و متعلق به یک صندوق چوبی بوده است . یک کلید برنزی مربوط به قفل های ثابت صندوقی نیز از قرن اول تا سوم میلادی ، یعنی اواخر دوران اشکانیان و اوایل ساسانیان پیدا شده که شباهت زیادی به کلیدهای رومی و یونانی دارد . این امر نشان می دهد که ایرانیان ، دست کم همزمان با رومی ها به مراحل پیشرفته ای از انواع قفل ثابت رسیده بوده اند .
آمدن اسلام به ایران در رواج کار قفل سازان موثر بوده است ، زیرا اصولا جنگ ها و انقلاب ها ناامنی در پی می آورد و نبود امنیت فرصت بیشتری به دزدان و سوء استفاده گران می دهد و مردم به خاطر حفظ جان و مال شان به سراغ قفل مطمئن تر می روند . متاسفانه از قفل های قرون اولیه اسلامی شواهد چندانی در دست نیست ، یک نمونه از قفل هایی که ممکن است مربوط به قرون اولیه اسلامی باشد ، قفی است مفرغی با سوراخ کلیدی شبیه قفل های امروزی ، همچنین چند کلید از دوره های اولیه اسلام به دست آمده است . قفل دیگر مربوط به اوایل اسلام ، قفلی است با بدنه ای چهار پهلو و قوطی مانند که پوشیده از تزیین و نوشته است .
از جمله قفل های رایج در ایران دوره اسلامی قفل های تصویری است که برگرفته از باورهای دوره ساسانی است . اولین نمونه قفل های تصویری اسلامی به قرن چهارم هجری تعلق دارد ، اما تولید آنها در قرن پنجم تا هفتم ، که هم زمان با سلطه سلجوقیان است ، به مراتب افزایش می یابد . از نوع مصرف قفل های تصویری خبری در دست نیست ، شاید بتوان گفت که مصرف آن ها مانند ادوار بعدی برای درب و صندوق بوده است . رواج قفل های تصویری در این زمان به سبب تحریم پیکره سازی بود که صنف پیکره ساز از بین برد ، اما این هنر در سایر صنایع به رشد خود ادامه داد . یکی از این صنایع قفل سازی بود که می توان گفت قفل سازان این دوره مضامین ریشه داری است که از روزگار باستان مورد توجه ایرانیان بوده است .
ایرانیان از آغاز تاریخ و حتی پیش از آن ، نقش حیوانات و پرندگان را به هیات انسان ترجیح می دادند و این روال را در دوران اسلام نیز دنبال کردن ، امری که در کار قفل سازان به خوبی مشهود است . از جمله قفل های ایران از آغاز ورود اسلام تا قبل از دوره صفوی می توان به این موارد اشاره کرد : اسب ، شیر ، گاو ، گاو میش ، بز کوهی ، خرگوش ، پرنده و ماهی .
از جمله مراکز مهم قفل سازی در ایران پیش از عهد صفوی و بویژه قبل از حمله مغولان میتوان از اصفهان ، یزد ، اردبیل ، جهرم و همدان نام برد .با روی کار آمدن سلسله صفویه تغییرات همه جانبه ای در اوضاع کشور پدید آمد؛ یکپارچه شدن ایران و گسترش مذهب شیعه موجب تحولاتی در برخی مسائل فرهنگی و هنری شد ، تعداد مساجد و تکایا بیشتر شد و مرمت و نوسازی امامزاده ها توسعه یافت . صنعتگرانی که کارشان با اماکنمقدسه مربوط می شد بیشتر از دیگران کارشان توسعه یافت ، یکی از این گروهها قفل سازان بودند .
اتفاق دیگری که در قفل سازی ایران تاثیر کذاشت ، ورود سیاحان اروپایی در دوره صفویه به ایران است . این امر سبب تاثیر در هنر ایرانی شد که اصطلاحا به فرنگی سازی معروف است و بسیاری از هنرها، از جمله فقل سازی را تحت تاثیر قرار داد . عامل دیگری که در قفل سازی صفوی تاثیر داشت و آن را متحول کرد استفاده از فولاد بود . این کالا که تا پیش از صفویه فلزی کمیاب و گرانبها محسوب می شد با کوشش شاهان صفوی وفور بیشتری یافت و علاوه بر منابع داخلی از خارج نیز وارد می شد .
به سبب تحولات مذکور ، قفل ساز در عهد صفویه بسیار تویعه یافت و مضامین جدیدی در کار قفل سازی به مضامین قبلی اضافه شد و کار قفل سازان نیز پیچیدگی و تنوع گروه قفل های تصویری و هندسی دسته بندی کرد . اشکال رایج قفل های این دوران عبارتند از انواع حیوانات ، پرندگان ، کیف و صندوق ، کشکول ، دل ، رمل و سرمه دان و شبه کلید جهانی دوم به بعد گسترش تجارت ایران با سایر کشورها و ورود قفل های جدید خارجی به یکباره صنف قفل ساز را از میدان به در کرد. امروزه نمی توان تصور کرد که دوباره این قفل ها بر در خانه ها و صندوقچه ها برگردد ، اما می توان کارکردی جدید برای هنرهایی از این دست ارائه کرد و از هنرنمایی صنعتران این عرصه و شگردهایشان در جهت پیکره سازی بهره برد . از جمله مراکز مهم قفل سازی در ایران که تاکنون نیز قفل سازی در آن رواج دارد چالشتر بیشتر در اندازه های کوچک و به صورت تزیینی ساخته شده و به عنوان آویز گردن بند استفاده می شود .
انواع قفلهای ایرانی از لحاظ فنی و صنعتی
قفلهای ایرانی را از دیدگاه فنی میتوان در ردههای زیر تقسیمبندی کرد:
۱- قفلهای ثابت درب (کلیدون خانه) که شامل:
کلون دان (قفل رومی)
کلون
قفل فنر پخششو.
۲- قفل آهن که شامل:
قفل فنری با کلید پیچی
قفل فنری با کلید فشاری
قفل لوله با کلیدپیچی
قفل رمز (حرفی بی کلید)
قفل نافی
قفل با پیکره حیوانی.
از آنجایی که قفلهای ثابت در گذشته بسیار کاربرد داشتهاند در اینحا مختصر اشارهای به برخی از آنها میشود:
قفل رومی یا کلون دان: عبارت است از قفل کلون چوبی محکمی است که داخل بدنه قفل واقع شده است. بدنه قفل با گلمیخهای آهنی دستساز، به یک لنگه در وصل شده است.
قفل کلون: اینگونه قفل در تمام ایران پیدا میشود و از لحاظ ساخت جزء کهنترین آنهاست. کلید این نوع قفلها که قدمت آن به ۲۰۰ سال ق. م. میرسد در خرابههای خورسآباد نزدیک شهر باستانی نینوا پیدا شده است. پروفسور گریشمن در چغازنبیل نزدیک شوش قفل و کلونی سنگی از زیر خاک بیرون آورده که آن را مربوط به قرن سیزدهم ق. م. میداند. به نظر وی کشوی سنگی با قلابهای مفرغی به در وصل میشده است. کلون دارای چندین دندانه است که شیطانک آن، وقتی قفل بسته میشود روی آن میافتد و بدین ترتیب ضامن آن میشود. برای باز کردن در، کلید را از شکافی که در داخل بدنه قفل است و کلید خور نامیده میشود، وارد میکنند. پرهها یا برجستگیهای روی کلید نظیر بریدگیهای روی کلون است. کلید در آن موقع بلند میشود و بدین ترتیب شیطانک را بالا میبرد. وقتی که کلید کشیده میشود قفل عقب میرود و با تغییرات زیادی که در تعداد شیطانکها و موقعیت آنها داده شده است قفل باز میشود.
کلونها که از جمله قفلهای چوبی هستند از زمرۀ قفلهایی محسوب میشوند که بر روی در ثابت میشوند (تصویر شماره ۳). از این قفلها برای بستن درهای اصلی، دروازههای باغها، دروازههای شهرها و… استفاده میشده است. این قفل متشکل از یک کلون چوبی محکم است که درون بدنه قفل قرار میگیرد و بدنه قفل با گل میخهای بزرگ آهنی روی در وصل میشود. ابعاد درهای چوبی خانهها معمولآ به این اندازه بوده است که عرضشان از یک متر کمتر و از دو متر بیشتر نبوده و طولشان بین ۲ متر و ۱۰ سانتی متر و ۲ متر و ۲۰ سانتی متر بوده است. محلّ قرار گرفتن کلون به اندازه ۸۰ سانتی متر بالاتر از پاشنۀ در قرار میگرفته است که این اندازه متناسب با قد انسان بوده است.
قفلهای کلوندار به چند دسته تقسیم میشوند: ۱-۲-۱): نوع ساده که کلید ندارد.۱-۲-۲): نوع دیگری که برای باز کردن آن نیاز به کلید احساس میشود و کشوی آن را به شکل دندهای میسازند.
این نوع کلونها خود به چند دسته تقسیم میشوند:
الف) کلونهای نوع اول: که کلید چوبی داشتند و نوک کلید ۲ یا ۳ دنده برایش قرار میدادند و این دندهها هم راستای ۲ یا ۳ سوراخی قرار میگرفتند که درون کلون قرار داشتند و آن را عقب میکشاندند و باعث باز شدن قفل میشدند، یعنی ۳ دنده درون ۳ سوراخ کشو قرار میگرفت، آن را عقب میکشید و آزاد میکرد تا قفل باز شود. این نوع قفلها حدود ۸۰ تا ۱۰۰ سال پیش در شهرکرد ساخته میشدند.
ب) کلونهای نوع دوم: بعدها بوجود آمدند و کشویی صاف داشتند که قسمت زیرین ۲ یا ۳ سوراخ داشت و قسمت رویین نیز به همان تعداد سوراخ دارای دنده بود و دندهها به شکل آزاد وجود داشتند و سر آنها گویهایی قرار داشت و هنگامی که قسمت زیرین سوراخ دار جلو میآمد دندهها بالا رفته و هنگامی که با شیارها هم راستا میشدند؛ دندههای بالایی که آزاد بودند درون شیارهای زیرین میافتادند و به این صورت کار قفل شدن انجام میشد هنگام باز کردن قفل، کلید درون قسمت زیرین شده و دندهها را که تا پایینترین قسمت شیار زیرین آمده بود به بالا میراند و آنها را آزاد کرده، قفل را باز میکرد. اگر کلید یک سانتیمتر مربع حجم داشته باشد؛ قسمت درونی کشویی زیرین کلون دو سانتی متر مربع حجم دارد سابقه ساخت این نوع کلونها در شهر کرد به ۷۰ تا ۸۰ سال پیش میرسد.
ج) آخرین نوع کلونهای مورد استفاده به گونهای توسط استاد «احمد محمدیان دهکردی» ساخته شده که فقط کلید مخصوص به کلون قادر به باز کردن آن میباشد
کاربردهای قفل
قفل در طول تاریخ کاربردهای مختلفی داشته که به طور مختصر به این موارد اشاره می شود .
۱- حفاظت در و صندوق
مهمترین انگیزه به کار بستن قفل ، حفاظت و امنیت است . هر گاه بشر بنایی ساخته و دری بر روی آن نهاده و یا صندوقی درست کرده ، در فکر قفل و بست آن نیز بوده و در این زمینه برای انواع درها ، صندوق ها و جعبه ها قفلی ساخته است . در ایران نیز همین روال وجود داشت و قفل از ضروریات ایمنی زندگی محسوب می شد و برای درب ورودی خانه ، دکان ، کاروانسرا و دروازه شهر قفلی مناسب با آن ساخته می شد .
۲-باورهای عامیانه
در فرهنگ باورهای ایران ، قفل وسیله ای در مقابل حوادث بد و دست یابی به آرزوهاست و در پس هر باور و عقیده ، قفل خاصی وجود دارد . یکی از این قفل ها ، قفل نظر قربانی است . روی این گونه قفل ها انواع دعاها و نوشته های مذهبی حک می شد . قفل به لباس صاحب قفل ، سنجاق و یا با بندی روی سینه وی قرار می گرفت . این گونه قفل ها اغلب از فولاد یا نقره ساخته می شد که از نظر عوام دارای اثرات خاصی بود. قدرت نوشته های روی قفل بر خواص اثرات آن می افزبود ؛ مثلا قفل های نظر قربانی را برای زنان باردار استفاده می کدند تا آن ها را از سقط جنین مصون دارند و همچنین مادران برای حفاظت از کودکان خود در برابر چشم زخم از آنها استفاده می کردند .
یکی دیگر از استفاده های این گونه قفل ها برای دوشیزگانی بود که موفق به یافتن همسری برای خود نمی شدند . این دوشیزگان قفلی را به زنجیری می بستند و شب پیش از چهارشنبه سوری به گردنشان می آویختند . این قفل باید روی سینه قرار می گرفت ،با طلوع آفتاب این دوشیزگان به گوشه خیابان رفته و از اولین سیدی که از آجا می گذشت درخواست می کردند که قفل را برای آنها بگشاید تا اقبالشان باز شود و به ویژه بتوانند با یک سید ازدواج کنند .
۳- مرقد ، مسجد ، سقاخانه
در نقاط مختلف ایران اماکن مقدسی چون مساجد ، امامزاده ها و سقاخانه ها وجود دارد . حضور بیشتر مردم در زیارتگاهها و اماکنی از این دست علاوه بر عرض احترام تقاضا برای بر آوردن حاجات و نیازهایشان است . مردم هنگام التماس و دعا قفلی را که به ضریح بسته شده به دست می گیرند تا هر چه بیشتر به صاحب مقبره نزدیک شوند . این قفل ها بیشتر از جنس فولاد و نقره است . برخی عقیده دارند که قفل ضریح اثرات شفا بخش دارد. بیمارانی که نیاز به درمان دارند مقداری آب روی قفل در ضریح ریخته و آنرا می نوشند .
۴- مراسم محرم
یکی از مراسم عزاداری که در ایران با شکوه فراوان انجام می شود ، مراسم عزاداری محرم است . در گذشته مردم علاوه بر نوحه خوانی و سینه زنی مراسم دیگری به نام قفل زنی را انجام می دادند . گروه قفل زنان تاثر بر انگیزترین گروه در میان عزاداری بودند . آن ها با سوراخ روز پنجم محرم چند ساعت را توی خاکستر حمام می خوابیدند تا پوستشان به اندازه کافی نرم شود تا بتوانند پوست را راحت سوراخ کرده و قفل ها را از بدن خود عبور دهند .
۵- اسارت
کاربرد دیگر قفل برای اسیر کردن افراد است . از همان زمان که بشر دست به تجاوز و چنگ زد و به اسارت در آوردن دشمنان خود پرداخت ، در صدد قفل و بست آنها نیز برآمد . البته قفل و زنجیر فقط برای اسیران و بردگان نبود بلکه برای خاطیان و مجرمان نیز استفاده می شد .
مواد و ابزار قفل سازی
برای قفل سازی از ابزار و وسایلی به شرح زیر استفاده میکنند:
سوهان: سوهان را در زبان محلی سوون (souvoun) میگویند. سوهان برای ساییدن و شکل دهی قطعات فلزی در اندازههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
برقو: از جهت طولی، برقوها انواع مختلف دارند و تعداد کمی از آنها با سطح مقطع سایش دهنده وجود دارند و هر کدام کار خاصی انجام میدهند.
مته: مته برای سوراخ کردن قسمتهای مختلف قفل از جمله پایه و دسته مورد استفاده قرار میگیرد که با گذراندن میخی از درون پایه و دسته به آن حالت چرخنده میدهند. مته هم بصورت برقی و هم بصورت دستی وجود دارد.
گیره: از دو فک تشکیل شده که توسط دستهای باز و بسته میشود. گیره برای ثابت نگه داشتن قطعهای از قفل که استاد کار در حال انجام کار بر روی آن است بکار برده میشود (تصویر شماره ۴).
گیره دست: گیره دست را در زبان محلی گیره دس میگویند. گیره دست برای گرفتن و نگه داشتن قطعات کوچک قفل استفاده میشود.
چکش: برای ضربه زدن، مسطح کردن و شکل دادن به ورقههای فلزی برای قسمتهای گوناگون قفل، پرچ کردن و جدا کردن سیمهای چسبیده به قفل به هنگام جوش دادن قفل و… به کار میرود.
سندان: سندان را در زبان محلی سندون میگویند. سندان قطعه فلز فولادی محکمی است که چند سوراخ روی آن قرار داده شده و قسمتی از آن حالت کشیدگی دارد که به صورت مثلث باریک میباشد و هر قسمت آن شکل و کاربرد ویژهای دارد (تصویر شماره ۵).
کوره: کوره محفظهای است که در آن بوسیله حرارت بالا، قطعات مختلف قفل را به هم جوش میدهند.
اسکنه: هم عمل تراش دهنده را انجام میدهد و هم برشهای مختلفی را ایجاد میکند. اسکنه نوعی قلم است که توسط ضربه چکش وسط کار ایجاد برش یا تراش مینماید.
انبر دست: انبر دست را در گویش محلی «امبردس» میگویند. این ابزار برای نگه داشتن آهن داغ شده و ضربه زدن به آن به کار میرود، که در این مورد دسته اش باید پلاستیکی (عایق حرارتی) باشد.
حدیده: وسیلهای است برای ساخت پیچهای کوچک که برای قسمتهای داخل قفل مورد استفاده قرار میگیرد.
قلاویز: از قلاویز برای ساخت پیچهای بزرگ استفاده میشود.
مراحل ساخت قفل
قفلها را معمولاً از مس، آهن، برنز و برنج و فولاد میسازند که فولاد رواج بیشتری دارد. برای ساختن قفل، فلز اولیه را سه برابر وزن قفل ساخته شده انتخاب میکنند. مراحل ساخت قفل به اختصار به شرح زیر است:
۱ – بریدن ورق فلزی به شکل چلیپا
۲ – پیچیدن ورقه فلزی دور یک مفتول فلزی با مقطع دایره
۳ – گذاشتن آن روی سندان و زدن چکش تا به شکل استوانهای برسد.
۴ – قرار دادن طبلک داخل استوانه (طبلک ورقهای دایره شکل است که قطرش با قطر داخلی دهانۀ بدنه یکی است و درون بدنه قرار میگیرد)
۵ – گذاشتن درپوش در قسمت انتهای استوانه (قفل)
۶ – ساختن پایهها که دو تا بوده و باید هم شکل و هم اندازه درست شوند که اندازه آنها یک سوم ارتفاع کل قفل در نظر گرفته میشود و تقربیاً مربعی شکل بوده و یک سوی آنها نیم دایره در نظر گرفته میشود.
۷ – استفاده از نوارهای بسیار باریک برنج برای جوش دادن قسمتهایی که بهم اتصال داده میشوند.
۸ – انداختن قفل در آب و اضافه کردن کمی پودر جوش -که در چالشتر به آن تنه کار گفته میشود- روی برنجهایی که در قسمتهای اتصال قفل قرارداده شده است.
۹ – بیرون آوردن قفل از آب و چفت کردن تمام قطعات با سیم به هم
۱۰ – قراردادن قفل در کوره تا برنج ذوب شده و دورتادور بدنه و دسته را بپوشاند (درجه حرارت کوره باید به اندازهای باشد که بدنه ذوب نشود)
۱۱– جوش دادن قسمت انتهایی قفل و طبلک و پایه.
۱۲ – آرام درآوردن قفل از کوره و سوهانی کردن آن
۱۳ – ساخت دسته از میلگرد یا ورقههای ۵، ۶ یا ۸ میلیمتری به شکل نعل اسب (اگر قفلی مسی باشد باید دسته هم مسی باشد و به همین ترتیب فلزات دیگر هم باید قفل و دسته شان هم جنس باشند)
۱۴ – رد کردن میخی از درون سوراخ تعبیه شده در دسته و رد کردن آن از سوراخ پایه تا اینکه باهم یک محور چرخنده بوجود آوردند.
۱۵ – سوهان کاری دسته و دادن نقوشی مثل اسلیمی و … روی آن
۱۶ – ساختن پیچ و زبانه که مهمترین مرحلۀ ساخت است و تمایز قفلهای چالشتری از بقیۀ قفلها در این مرحله مشخص میشود، چون این مرحله تماماً با دست انجام میشود و هیچ نوع کلیدی نمیتواند قفل دیگری به جزء قفل خودش را باز کند. (پیچ با سوهان کاری درست میشود)
۱۷ – ساخت در پوش رویی قفل که از دو تکه تشکیل میشود
۱۸ – سوهان کاری قفل
۱۹ – حک کردن نقوش روی بدنۀ قفل
۲۰ – ساخت کلید.
قفل چالشتر
قفل چالشتر عرصۀ چالش ظرافت و احساس با فولاد و آهن است، چالشی که نهایتاً به همنشینی زیبا و تأملبرانگیزی میانجامد. در قفل چالشتر ظرافت و روحیۀ هنرورزی، چون همیشه بر مادۀ سخت فائق آمده و بر همین اساس است که جنبۀ کاربردی آن را تحت الشعاع بارقههای هنری سازندگان این ابزار کاربردی قرار داده است. یکی از شگردهای این هنرنمایی بر پیکرۀ فولاد و آهن تعامل فرم گرایانه فضای خالی با فرم مثبت است. همان ارزش و معیار زیبایی که هنرمندان سنتجوی سقاخانه را به جستاری دوباره در این هنر- صنعت قدیمی راغب کرده است. آنچه نگارندگان این مقال را به بازجویی ارزشهای بصری این هنرـ صنعت ترغیب کرده است، همان اعجاب و شگفت انگیزی است که در این گونه هنرـ صنعت خودنمایی میکند. وجهی که در آن خردورزی و جدال زیبایی بر سر اثبات خویش، هر مخاطبی را تکان داده و متحیر میکند. آن ارزشی که میتواند در بستری جدید و بر کارکردی نوین مورد بازبینی قرار گیرد.
البته این نکته بدین معنا نیست که متوقع و متصور باشیم مجدداً از این قفلها بر در خانهها و صندوقچهها، با وجود تکنولوژی جدید، استفاده شود، بلکه این هنر- صنعت جدید را که در مقابل تکنولوژیهای پیشرفته در این عرصه مقاومت کرده و احساس میشود رسالتی را به ما گوشزد میکند و آن اینکه کارکردی جدید تعریف کرده و ارائه نماییم. مثلاً از هنرنمایی صنعتگران این عرصه و شگردهایشان در جهت پیکرهسازی و بُعد زیباییشناسی در حیطۀ مجسمه سازی بهره گرفته شود. اساساً این تغییر کارکرد (function) شاید تنها راه نجات هنرهای سنتی باشد که رفته رفته به خاطر جایگزینی محصولات جدید عرصۀ تکنولوزی بر وجه کاربردی آنها به یاد فراموشی سپرده میشوند. هرچند همان رویکردهای سنت گرا که در جریانات هنری و اجتماعی پست مدرن نیز خود عرصهای است قابل تأمل برای احیای این هنر – صنعتها و تداوم روند تولیدی آنها.
زیباییهای قفل چالشتر
قفل سازان چالشتر در گذشته قفلهای منطقۀ چهارمحال و بختیاری و بخشی از اصفهان را تأمین میکردند. در این شهر کوچک، صد سال پیش، حدود ۷۰ قفل ساز از این طریق امرار معاش میکردهاند. قفل چالشتر در دو نمونه ساخته میشود (تصویر شماره ۶):
۱-قفلهای زیره دار که برای جعبهها و گنجهها و وسایل تزئینی استفاده میشود.
۲-قفلهای قلوهای یا معمولی که در مقیاس بزرگ برای درهای مغازهها و … ساخته میشوند. قفلهای فرمدار و نقش دار که از پایان دوره ساسانیان تا اواخر قاجاریه ساخته میشد، جزء زیباترین قفلها هستند. از این نمونه قفلها با وجود رکود و عدم استقبال سازندگان و مشتریان در مقیاس اندک هماینک در چالشتر ساخته میشود. در ساخت اینگونه قفلها از تصاویر حیوانات و گاه انسان برای زیبایی شکل قفل استفاده میشده است، ولی نقشی که از گذشته تا به امروز بسیار بیشتر از فرمهای دیگر بر روی قفل چالشتر استفاده میشود نقش اسلیمی است که بر روی قفل حک شده و با طلا مزین میشود (تصویر شماره ۷). علاوه بر نقش اسلیمی بعضاَ از نقوش هندسی چهار گوش و هشت گوش نیز بر روی قفل استفاده میکنند. روی دسته قفل، اسلیمیهای کوچک و روی بدنه به نسبت کل قفل اسلیمیهای بزرگتر و در گوشههای بدنه قفل سراسلیمی حک میشود و نقوش تقریباً تمامی بدنهی قفل را دربر میگیرد.
فرم بسیاری از این قفلها خصوصا آنجائی که دسته از بدنه جدا میشود، از حجاریهای تخت جمشید (یک اسب بالدار) وام گرفته شده است. شیارهای روی بدنه قفل نیز مشابه ستونهای تخت جمشید میباشد که با سوهان روی قفل ایجاد میگردد تصویر شماره ۸).
قفلسازان برای ساختن قفل، همانطور که گفته شد فلز اولیه را سه برابر وزن قفل مذکور انتخاب میکنند. این مسئله باعث میشود تا قفل از لحاظ زیبایی دقیق و در تمامی مراحل کار دارای تناسب باشد.
از لحاظ زیبایی ظاهری پایههای قفل را هم شکل و هم اندازه میسازند و اندازه آنها را یک به سه ارتفاع کل قفل در نظر میگیرند تا هماهنگی و تناسب بین پایه و بدنه برقرار شود.
دستههای قفل هم به شکل نعل اسب ساخته میشود که هم سهولت در استفاده را ممکن میسازد و هم بر وزن و شکل نعل اسب و استر بوده و اینچنین توجه ایشان را به فرم ابزار دمدستی پیرامونشان را منعکس مینماید. در قفلهای چالشتر دسته و بدنهی قفل هم جنس ساخته میشوند تا همانند پایه و بدنه هماهنگی لازم از لحاظ زیبایی ظاهری برقرار گردد. در مرحلۀ نقشاندازی هنرمند قفلساز با هنرهای همچون قلم زنی، طلا کوبی، نقره کوبی و منبت کاری روی فلز نیز مأنوس است.
از جمله استادان بنام قفلساز چالشتر آقایان نگهدار خواجه علی و حیدر صفاری هستند، که آقای خواجه علی هنوز هم در کارگاه کوچک خود مشغول به کار است (تصویر شماره ۹). بنا به گفتۀ آقای خواجه علی مکانیزم قفلشدن قفلهای اصفهان و نجف آباد به نسبت قفلهای چالشتر برعکس است که به راحتی باز میشوند و از نظر حفاظتی سطحیتر میباشند. بهصورتی که حتی با چوب هم میشود این قفلها را باز کرد، ولی درون قفل چالشتر پیچی وجود دارد که به غیر از کلید خود با هیچ کلید یا وسیلۀ دیگری باز نمیشود. آقای خواجه علی قفل کوچکی به اندازۀ یک لوبیا با مقیاس ۷۸۰ سوت (۳ گرم) با ۱۷ قطعه به طول ۸ میلیمتر به آستان قدس رضوی هدیه کردهاند. این قفل در نوع جزء کوچکترین قفلهای دستساز جهان محسوب میگردد. ایشان همچنین یک قفل بزرگ به اندازۀ یک کیلو و ۳۰۰ گرم نیز به آستان قدس رضوی هدیه کردهاند. بنا به گفتۀ ایشان خریداران قفلهای چالشتر دلالان هستند که این قفلها را به کشورهای فرانسه، آلمان، هلند و … صادر میکنند.
آسیب شناسی قفل چالشتر
ورود زندگی انسان معاصر به دنیای ماشینی و صنعتی در هر صورت باعث فراموشی و اضمحلال صنایع دستی کهن و سنتی میگردد. این محصولات بیشتر جنبه مصرفی داشته و کمتر از آنچه پیشتر اهمیت داشته، از بارقههای هنری و ظرافت و تزئین بهرهبردهاند. قفلسازی یکی از گونههای صنایع دستیست که اشباع بازار از محصولات جدید راه استمرار و احیاء این شاخه از هنرهای سنتی را به مخاطره انداخته است:
موارد ذیل عمده دلایل انزوای این هنر-صنعت دیرینه سال گردیده است:
الف) جایگزین شدن قفلهای دوکلیدی فرنگی به جای قفل چالشتر به علت ارزانتر بودن این قفلها و کاربرد ساده و آسان و همچنین داشتن رمزهای بازگشائی مختلف.
ب) کمبود هزینه و صرف وقت زیاد: به دلیل گران بودن آهن، مس، نقره، طلاو… کمتر کسی به انجام این هنر روی میآورد. همچنین درآمد اندک قفلسازان از این حرفهپرمشقت است که همیشه قادر به خرید این فلزات نیستند. هم چنین برای درست کردن اینگونه قفلها از آنجائی که تمام مراحل کار با دست انحام میگیرد وقت زیادی صرف میشود.
ج) کمبود نیروی انسانی: به دلیل مشکلات و مسائلی که در موارد بالا ذکر شد کسی به این هنر- صنعت زیبا و کم بدیل روی نمیآورد و این هنر با کمبود نیروی انسانی مواجه میشود.
د) عدم استقبال و وجود علاقه جوانان به یادگیری این هنر-صنعت: با ماشینی شدن و صنعتی شدن زندگی انسانها و رویآوری ایشان به جاذبههای تکنولوژیک دیگر از روی آوردن جوانان به هنرهای سنتی که فراگیری حرف در آن بصورت روند استاد و شاگردی میسور میگردد، خبری نیست.
هـ) مصائب و مشکلات مراحل تولید.
و) عدم توجّه مردم به هنرهایسنتی و محصولات آن: این هنر –صنعت به علت عدم توجه و استقبال عامه رو به اضمحلال است.
ز) وجود دلالان و واسطه گران در این جریان رکود بیتاثیر نیست.
نتیجه گیری
تعارض فرهنگ ماشینی و دستاوردهای آن به مثابه یورشیست که در صدد نسیان کامل همهی ارزشها و تشتت اصول و آداب رفتاری و زیستی سنتی خصوصا هنرهای صناعی میباشد. در دوران گذر از نظام سنتی به دنیای مدرن که سمبل و افتخارش تکنولوژی و ماشین است هنرهای سنتی خاصههنرهائی که وجه صنعتی آن در رقابتی نابرابر با تکنولوژی و تولید انبوه قرار میگیرد، در معرض تهدید و خطر میباشند. لاجرم فرآیندهای سنتی و مورد حمله، از ثبات پیشین خود به لحاظ برکندهشدن همان چارچوب و نظام سنتی، بیبهرهاند و نسبتاً قادر به رویاروئی با آن نیستند. چرا که دیگر نیروهائی که پیشتر از این نظام حاکم (ویژگیها و آداب) صیانت میکرده و در مقابل نفوذ بیگانه مقاومت میکرد، وجود ندارد و هم از سوئی دیگر تجانس عمیقی که سابقاً موجب تداوم نبض حیات آن ترکیبات موفق بود، دیگر وجود ندارد.
از سوئی دیگر جاذبههای فریبنده تکنولوژی و دلمشغولیهایش ما را از میراث گذشتگان به کلی دور ساخته و الحان خاطرات قومی را به باد نسیان سپردهایم. هنرهای سنتی میراث گرانقدر ظفرمندیهای تمدین ماست که اگر دریغ ورزیم به فراموشی و اضمحلال رفتهاند.
قفلسازی با بهرهمندی از معیارهای هنری و ارزشمند از جمله صنایع سنتیست که عدم توجه به آن و حمایت از صنعتگران این عرصه که انگشتشماراند در حال احتضار است.
قفل چالشتر عرصۀ چالش ظرافت و احساس با فولاد و آهن است، چالشی که نهایتاً به همنشینی زیبا و تأملبرانگیزی میانجامد. در قفل چالشتر ظرافت و روحیۀ هنرورزی، چون همیشه بر مادۀ سخت فائق آمده و بر همین اساس است که جنبۀ کاربردی آن را تحت الشعاع بارقههای هنری سازندگان این ابزار کاربردی قرار داده است. یکی از شگردهای این هنرنمایی بر پیکرۀ فولاد و آهن تعامل فرم گرایانه فضای خالی با فرم مثبت است. همان ارزش و معیار زیبایی که هنرمندان سنتجوی سقاخانه را به جستاری دوباره در این هنر- صنعت قدیمی راغب کرده است. اعجاب و شگفت انگیزی در این گونه هنرـ صنعت همان وجهیست که در آن خردورزی و جدال زیبایی بر سر اثبات خویش، هر مخاطبی را تکان داده و متحیر میکند. آن ارزشی که میتواند در بستری جدید و بر کارکردی نوین مورد بازبینی قرار گیرد.
البته این نکته بدین معنا نیست که متوقع و متصور باشیم مجدداً از این قفلها بر در خانهها و صندوقچهها، با وجود تکنولوژی جدید، استفاده شود، بلکه این هنر- صنعت جدید را که در مقابل تکنولوژیهای پیشرفته در این عرصه مقاومت کرده و احساس میشود رسالتی را به ما گوشزد میکند و آن اینکه کارکردی جدید تعریف کرده و ارائه نماییم. مثلاً از هنرنمایی صنعتگران این عرصه و شگردهایشان در جهت پیکرهسازی و بُعد زیباییشناسی در حیطۀ مجسمه سازی بهره گرفته شود. اساساً این تغییر کارکرد (function) شاید تنها راه نجات هنرهای سنتی باشد که رفته رفته به خاطر جایگزینی محصولات جدید عرصۀ تکنولوزی بر وجه کاربردی آنها به یاد فراموشی سپرده میشوند. هرچند همان رویکردهای سنت گرا که در جریانات هنری و اجتماعی پست مدرن نیز خود عرصهای است قابل تأمل برای احیای این هنر – صنعتها و تداوم روند تولیدی آنها.
قفل چالشتر در زمانهای گذشته به ویژه دوران صفویه از رواج و رونق فراوانی برخوردار بوده است و قفل سازان نیز همانند سایر هنرمندان از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار بودند و از آنحایی که با مسئله حفاظت از اموال مردم رو به رو بودند اکثراً از بین افراد امین و درستکار انتخاب میشدند، به خاطر احترام والا و ارزشی که به کار آنها داده میشد و به علت حمایت بالای خوانین از صنعتگران و هنرمندان اکثر آنها از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار بودند و با فراغت و آسودگی خیال میتوانستند دست به خلق و آفرینش قفلهای هنری بزنند. البته، چون قفل سازان آن دوران کار خود را در نهایت دقت و ظرافت انجام میدادند و بیش از آنکه به سود و منفعت بیندیشند کمال هنری را سرلوحۀ کار خویش قرار داده بودند موجب شده بود تقاضای خرید از سوی گردشگران خارجی نیز افزایش یابد و دلیلی باشد برای شهرت منطقه و قفلهای چالشتری در بین جهانیان. ولی امروزه به دلیل گسترش فرآیند تکنولوژی و ناکافی بودن کارایی قفل سنتی برای حراست از اموال و… باعث کمرنگ شدن نقش قفل سنتی شده است و به همین دلیل قفل سازان چالشتری اکثراً به قفل سازی به عنوان شغل دوم یا هنری برای پر کردن وقت فراغت خویش مینگرند.
اهم راهکارهای پیشنهادی این تحقیق برای توسعه این هنر-صنعت پس از بررسی آسیب شناسی که در این پژوهش بدان پرداخته شد به شرح ذیل میباشد:
• متولیان این هنر- صنعت باید از افراد خبره استفاده کنند.
• حمایت مسئولین مهمترین اصل برای توسعه این هنر در استان میباشد.
• بازاریابی و اشاعه کالاهای این هنر-صنعت.
• تلاش برای افزایش آگاهی مردم از ارزشهای این هنر-صنعت و تقویت رابطه ایشان با این هنر.
• فراهم نمودن شرایط لازم برای ایجاد تشکلهای غیردولتی علاقهمند به این هنر.
• ایجاد علاقه در جوانان برای تولید این هنر –صنعت.
• توجه به پتانسیلهای اقتصادی موجود در این هنر-صنعت برای رفع تنگناهای مالی.
نظر کاربران :
هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید.