در توصیف شهرهای ایران به ریشه نامگذاری آنها پرداخته ایم و لی جالبترین آنها ماجرای نامگذاری تهران ، یزد و کرمان است که در این مطلب به آن می پردازیم . شاید شنیدن نام شهری که در آن سکونت داریم و حتی در شناسنامه محل تولدمان است را ازکودکی شنیده باشیم ولی هیچ وقت به معنای آن و دلیل نامگذاری آن دقت نکرده ایم . داستانها و ماجراهای نامگذاری می تواند بسیار جالب باشد . این که تاکنون چه تغییراتی در این اسامی بوجود آمده و چه کسانی نام شهرها را می گذاشتند خواندنی است .
تهران
تهران پیش از رونق گرفتن، روستایی در کنار ری بوده. آن زمان ری برای خودش رفت و آمدی داشته و از مراکز مهم تجاری ایران بوده است. نام تهران یا طهران از همان ابتدا بر آن روستا قرار داشته است . پژوهشگران حدسهای مختلفی برای معنی نام تهران زدهاند. اول از همه لازم است بدانیم که عدهای معتقدند تهران روستایی زیرزمینی بوده و نامش هم برگرفته از همین سبک زندگی روستاییان بوده! زیرا بعضی حدسیات به همین مسئله بازمیگردد.
عدهای میگویند واژه تهران در حالت عامیانه از ۲بخش «ته» به معنی انتهای عمق و «ران» به معنای راندن تشکیل میشود. بنابراین معنای این لغت یعنی فردی که حیوانات یا افراد دیگر را پیش میراند. معنای دیگر واژه تهران را افرادی که در زیر زمین خانه دارند، تعبیر میکنند و معتقدند مردم تهران به دلیل گرمای هوا خانههایشان را زیر زمین ساخته بودند. «یاقوت حموی» در کتاب «معجم البلدان» و «زکریا قزوینی» در کتاب «آثار البلاد و اخبارالعباد» نقل کردهاند: «تهرانیها در خانههای زیرزمینی زندگی میکنند.»
بعضی از پژوهشگران ۲ واژه تهران و شمیران را مقابل هم گذاشتهاند . تهران را مکانی مسطح و دشت، شمیران را مکانی که در آن برکه یا مخزن آب وجود دارد معنا کردند. با این اوصاف «شمی» را به معنی مکان آبدار گرفتهاند و «ته» را به معنی مکان مسطح یا دشت که با «ران» پسوند مکان ترکیب شدهاند و ۲ واژه شمیران و تهران را ساختهاند. بر این اساس شمی یا «ته» با پسوند ران ترکیب میشود. در روایت دیگری تهران به جایگاهی گرم و شمیران به جایگاهی سرد معنا شده است.
بعضی جغرافیدانان هم گفته بودند که نام تهران در ابتدا «بهزان» یا «بهنان» بوده که این تفسیر بعدها توسط پژوهشگران دیگر رد شد و گفتند نام روستا از ابتدا تهران یا طهران بوده است.
یزد
نام دقیق یزد هم مشخص نیست امّا بر اساس فرضیاتی که مطرح شده، برای علت نامگذاری آن چند دلیل مشخص کردهاند. عدهای آن را به معنی «یزدان» میگیرند که یعنی شهری که به فرمان خداوند بنا شده است .
فرض دیگر هم این است که چون یزدگرد (پادشاه ساسانی) این شهر را بنا نهاد به یزد معروف شد. امّا بعضی منابع هم میگویند اسکند مقدونی این شهر را ایجاد کرد و در آن زندان اسکند را ساخت، به همین نام زندان اسکندر هم معروف بوده.
البته در بعضی منابع آمده که اسم یزد قبلاً ایساتیس و پس از آن فرافیژ بوده و قریهای به نام هرفته فعلاً باقی است که شاید همان فرافیژ باشد. خلاصه نظرات مختلفی برای معنی و وجه تسمیه شهر یزد بیان شده که هر کدام به صورت مجزا، داستان خودش را دارد.
یکی از علتهای این متفاوت بودن منابع شاید این باشد که تا دوره اسلامی، شهر یزد چندان اهمیّتی برای حکومتهای ایرانی نداشته و اطلاعات پراکندهای از آن باقی مانده است.
کرمان
معنای کرمان هم یک بعد تاریخی و هم یک بعد اساطیری دارد. یعنی بر اساس یافتههای تاریخی، معانی مختلفی برای آن در نظر گرفتهاند. امّا اگر نگاهی به داستانهای اساطیری و قصههای میان مردم بیندازیم با روایات دیگری طرف میشویم. گفته شده نام کرمان در تاریخ ما را به سنگ نوشته عصر داریوش هخامنشی میرساند. به این صورت که از آن ناحیه، مصالحی برای ساخت کاخهای هخامنشی میآمده است. در آثار یونانیان هم کرمان با همین نام به گروهی از پارسیان اطلاق شده است.
امّا برای علت نامیدن این شهر به کرمان، دلایل مختلفی ارائه شده است. مثلا بعضی آن را از ریشه سانسکریت به معانی مختلف گرفتهاند که چندان درست به نظر نمیآید. اما از میان حدسیاتی که زدهاند، اینکه کرمان در اصل کارمان (کار به معنی تلاش و سازندگی، و مان به معنای محل و مکان) بوده است. به نظر پژوهشگران، دور از انتظار نیست. مخصوصا اگر جغرافیای کویری کرمان و سخت کوشی مردمانش را هم درنظر بگیریم.
بعضی جغرافیدانان کرمان را به صورت «کر» به معنی کوه و «مان» به عنوان پسوند مکان گرفتهاند و آن را جایگاهی بر فراز کوه دانستهاند. دهخدا هم کرمان را به حصار و قلعه، ارجمندی و کرامت ترجمه کرده است.
نامهای دیگر کرمان
بعضی منابع نوشتهاند که کرمان و ایالت آن در طول حیات تاریخی خود با نامها و لقبهای بسیاری از جمله جرمانیا، ژرمانیا، کارمانیا، کرمانیه، کریمان، شهر کوران، دارالامان و… نامیده شده است. در تفسیر دیگری هم آمده که نام دیگر این ناحیه برابر کتیبههای هخامنشی بوتیا بوده و جزو ساتراپی چهاردهم به شمار میرفته است. بعدها به کارامانیا تبدیل شده و کمکم به شکل واژه کرمان درآمده است .
امّا از این فرضیات معنا شناسی نام کرمان بر اساس تاریخ و اسناد که بگذریم، داستان اساطیر و فولکلور این شهر میان مردمان هم جالب است. از بین داستانها، داستان کرم هفتواد از همه معروفتر است. داستان به صورت مختصر از این قرار است که روزی دختر هفتواد (فرمانروای کرمان) با دیگر دختران مشغول ریسندگی بود. سیبی برداشت بخورد امّا از میانش کرمی بیرون آمد، آن کرم را بین دوکدان قرار داد و آن روز به برکت کرم، رشتههای بیشتری بافت و این کرم باعث رونق کارشان شد. به همین دلیل از کرم نگهداری کرد و باعث خیر و برکت دربار هفتواد شد. شهرت همین کرم در دوران هفتواد، باعث نامگذاری این منطقه به کرمان شد. حالا این داستان و فرمانروایی هفتواد را همزمان با پایان حکومت اشکانی و آغاز کار ساسانیان میدانند. البته این داستان به شکلهای مختلفی روایت شده.
بر اساس آنچه از اسناد تاریخی گفتیم، نام کرمان از همان دوران هخامنشیان در منابع آمده و قصه کرم هفتواد به چندین سال بعدش برمیگردد. بنابراین احتمالا از نظر تاریخی چندان صحیح نباشد و صرفا شکلی اسطورهای برای مردم کرمان دارد.
مطالب مرتبط :