آب، رمزی از جاودانگی و بیمرگی انسان است که در نماد اساتیری این عنصر بازنمود شده است. تیشتَر یا خدای باران یکی از خدایان در ایران باستان می باشد که واحد است و هیچگونه دوگانگی در شخصیت او راه ندارد. جالب اینکه در منابع مختلف او را با نامهای متفاوتی میشناسند. برای مثال، در زبان پهلوی نام این خدا بهصورت تیشتر یا تیشتره، در کتاب اوستا، تشتر یا تیر و در منابع زرتشتی ایزد و ستارهی باران بیان شده است. خدای باران همیشه در جنگ و ستیز با دیو خشکسالی بوده است. پیروان زرتشتی این دیو را با عنوان اَپوشَه میشناسند؛ چراکه دیو خشکسالی بهتدریج باعث تباهی زندگی بشر میشود.
فهرست
تیشتر یا ستاره آریایی
تیشتر، ایزد و ستاره بارانزای آریاییهاست، ستارهای كه در اوستا فرانام «زایومند» دارد كه نشانگر اهمیت این ستاره برای نژادگان آریایی است. مردمان آرین تیشتر را ستاره آریایی میخوانند. در باوررمندی آریایی تیشتر زهدان زنان پارسا را برای زایش فرزندان نیک و تخمهای مردان آریایی هموار میکند. به دلیل خشکی ایران و برای اینکه ایزد باران دیو خشکسالی را از میان میبرد و خوشی و روزی فراوان به سرزمین آریایی میآورد برای ایرانی که خشک و بیآب است ستاره رایومند بارانزا بزرگترین داده اهورایی است؛ از این روی این ستاره برای ایرانیان گرامی است.
تیشتر در نبرد میان خشکسالی و باران همنبرد دیو خشكسالی «اپوش» است كه به سه نبرد میپردازند. در نبرد نخست اپوش تیشتر را شكست میدهد و هزار «هاسر» (میزان اندازهگیری به زبان پهلوی) به عقب میراند. تیشتر به نیایش درگاه اهورامزدا میپردازد كه مردمان وی را چنانچه درخور ستایش است، ستایش نمیكنند. اهورامزدا خود به نیایش تیشتر میپردازد این بار تیشتر اپوش را هزار هاسر از دریای «فراخكرت» (دریای بزرگ) دور میسازد. در نبرد سوم ایزد بارانزا بر دیو خشکسالی پیروی نهایی مییابد.
ماجرای ایجاد دریای گیهانی توسط تیشتر
این خدای باستانی متعلق به چهارمین ماه از سال یعنی ماه ژوئن (تیر) است. او در اولین دهه از این ماه در لباس مردی ۱۵ساله ظاهر میشود. جالب توجه است که در تفکر ایرانی ۱۵سالگی سن آرمانی به حساب میآید.
پس از آن و در دههی دوم از ژوئن، تیشتر بهصورت گاوِ نر و در دههی سوم بهشکل اسب ظهور میکند. در کتاب پهلوی «بُندَهِش»، بنا به روایتی، خدای باران در آغاز آفرینش با درآمدن به پیکرههای پیشگفته (مرد ۱۵ ساله، گاو نر و اسب) باران ایجاد میکند. سپس، هر قطره از آن باران بهاندازهی تَشتِ آبی میشود و بدینترتیب، آب باران بهاندازهی قامت مردی افزایش مییابد و سطح زمین را فرامیگیرد.
بعد از بارش باران، جانوران موذی بهناچار به سوراخهای زمین پناه میبرند. سپس، روح باد (مینوی) آبها را به کرانههای زمین هدایت میکند. در نتیجهی این عمل، دریای گیهانی (وروکَشَه یا فراخکَرت) به وجود میآید.
شرح نبرد میان تیشتر و اپوش
شرح نبرد میان خدای باران و دیو خشکسالی در سرودی آمده است. در این سرود، خدای باران در شکل اسب سفید زیبا و زرینگوش با سازوبرگ زرین به زیر دریای گیهانی فرو میرود. سپس، در آنجا با دیو اپوش روبهرو میشود که بهشکل اسبی سیاه با گوش و دم سیاه و ترسناک حضور دارد. پس از آن، در طی سی روز نبرد، اپوش خدای باران را شکست میدهد.
پس از آن ماجرا، خدای باران با غم و اندوه به نزد اهورامزدا میآید و به او گله میکند که ناتوانی او برای شکستدادن اپوش به این دلیل است که مردم از نیایش او و تقدیم قربانیهای شایسته به او خودداری میکنند. اهورامزدا خود یک قربانی تقدیمش میکند تا نیرویی معادل نیروی ده اسب، ده شتر، ده گاو نر، ده کوه و ده رود را به خود بگیرد.
تیشتر این بار با نیرویی مضاعف به نبرد اپوش میرود و او را شکست میدهد. در نتیجه، آبها بدون برخورد با هیچ مانعی بهسمت چراگاهها و مزارع حرکت میکنند. باد، ابرهای بارانزای برخاسته از دریای گیهانی را به اینسو و آنسو میراند و با برخورد آنها به یکدیگر و بارش باران، هفت اقلیم زمین را سیراب میشود.
پیروزی خدای باران
پس از آن، خدای باران گرز خود را بر آتش مقدس موجود در ابرها (آتش وازیشته) میکوبد و همکار اپوش را هلاک میکند؛ به این صورت که در طی برخورد گرز، آتش شراره میکشد و از وحشت آن، همکار دیو اپوش، یعنی «دیو سپنجروش»، با برآوردن خروشی به هلاکت میرسد. این بار بارانی به بزرگی سر گاو و سر انسان بر هفت کشور میبارد.
خدای باران دستور میدهد که باران هفت شبانهروز بر زمین بریزد. بهواسطهی آن باران، زهر باقیمانده از جانوران موذی در زمین با آب ترکیب و به دریا میریزد. گفته میشود که شوری و تلخی آب دریاها نیز به همین دلیل ایجاد شده است. بعد از گذشت سه روز، بادِ ایزدیِ دیگری با حرکتدادن آبها به انتهای زمین، از آنها سه دریای بزرگ، سی دریای کوچک و دو چشمه و دو رود پرآب تشکیل میدهد.
در کتاب «بندهش» نیز توصیف عمل زندگیبخش تیشتر از جنبههای گوناگون، در سرودی مختص به او آمده است. این کتاب، او را ایجادکنندهی اولیهی باران و دریاها و دریاچهها میداند؛ درحالیکه در «تیشتریَشت»، خدای باران در گردش سالانهی طبیعت، سرچشمهی دائمی آبها عنوان شده است. همچنین، او بهعنوان عطاکنندهی فرزند، درهم شکنندهی جادوگران، سرور همهی ستارگان و حامی سرزمینهای آریایی معرفی میشود.
«تیشتریشت» خدای باران را بهمثابهی موجود یا ستارهای ناظر بر بارش باران میداند. بنابراین، بدون حضور او سرزمینی با بیابانهای گسترده به وجود میآید که ناشی از گرمای تابستان و خشکسالی است.
ایزد باران از نژاد آپام نَپات از ایزدان کهن در میان مردمان هندواروپایی یا بَرزایزد محسوب میشود. از صفات او میتوان به سفیدی، درخشانی، بلندی و نوردهندگی از دور اشاره کرد. او در نبرد همیشگی با شهاب ثاقِب است. گفته میشود که جشن تیرگان که در سیزدهم تیر برگزار میشود منتسب به ایزد باران است.
برداشت ایرانیان از اسطورهی نبرد تیشتر و دیو خشکسالی
طبق اسطورهی نبرد اپوش با ایزد باران میتوان به عقیدهی ایرانیان دربارهی مراسم آیینی پیبرد. ایرانیان بر این باورند که در صورت تقدیم قربانیهای ارزشمند به خدایان، قدرت آنها افزایش مییابد. افزون بر آن، قربانیهای تقدیمشده به خدایان، سبب نیرومندی آنها و حفظ نظم فصول مختلف سال میشود.
بنا به باور ایرانیان، چنانچه هنگام قربانیدادن از تیشتر یاری بخواهند، خشکسالی مغلوب و زندگیبخشی باران به زمین آغاز میشود. بهبیان دیگر، اعتقاد آدمی به وظایف آیینی خود است که نتیجهی نبرد گیهانی میان نیروهای زندگی و مرگ را تعیین میکند.
با توجه به این نکته که آب مایهی تازگی و زندگانی جاوید شناخته میشده است، الگوی بنیادی و اسوهی آب، آب زندگی است که اندیشههای جدید گاه آن را به جایگاهی از آسمان پیوند داده است. آب جاری چشمهسارها و آب زندگانی نسخههای اساتیری واقعیتی فراتر از عالم طبیعی و مابعدالطبیعی، یگانه و مذهبی هستند؛ طبیعی است هر کسی به این آب دسترسی ندارد و به هر راهی نیز نمیتوان آن را به دست آورد. پیمودن راهی که به سرچشمهی آب حیات میرود و به دست آوردن آن، دربردارندهی نذرها و نیازها و آزمونهایی است.
دیدگاه ها :
*اگر نظری دارید یا این مطلب نیاز به اصلاح دارد و یا عکس یا ویدئوی مرتبط با آن دارید لطفا اینجا برای ما ارسال کنید.