موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان زنجان که آن را فلات زنجان نیز مینامند، در ناحیهٔ مرکزی شمال غربی ایران واقع شده است. این استان در ۴۷ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۵ دقیقهٔ طول شرقی و ۳۵ درجه و ۲۵ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۱۰ دقیقهٔ عرض شمالی خط استوا، با مساحتی نزدیک به ۳۶۹۳۹ کیلومترمربع قرار گرفته است.
استان زنجان از شمال به استانهای اردبیل و گیلان؛ از شرق به استان قزوین؛ از جنوب به استان همدان؛ از جنوب غربی و غرب به استانهای کردستان و آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی محدود است و از جملهٔ استانهایی است که به تنهایی با ۷ استان کشور همسایه و همجوار است.
استان زنجان براساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای ۳ شهرستان، ۱۳ بخش، ۸ شهر، ۴۴ دهستان و ۹۸۱ آبادی دارای سکنه است. شهرستانهای این استان عبارتاند از : زنجان، ابهر و خدابنده.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان زنجان دو منطقهٔ کوهستانی و جلگهای تشکیل یافته است. مناطق کوهستانی این استان اغلب دارای قلههای مرتفعی هستند و در نواحی شمالی شهرستان زنجان، بخشهای مرکزی، طارم علیا، طارم سفلا، ماهنشان، ایلات قاقازان و در غرب و جنوب غربی آن، شهرستان خدابنده (قشالاقات افشار) قرار گرفتهاند. سایر نقاط استان از مناطق جلگهای یا دشتهای آن را در بر میگیرند.
دشت زنجان با وسعت قابلتوجهی از شمال به ارتفاعات طارم و از جنوب به ارتفاعات سلطانیه که در حدود ۱۷۰۰ تا ۲۹۰۰ متر ارتفاع دارند، محدود شده است. این دشت مانند یک نوار طولانی از سهراهیِ تاکستان تا نزدیک میانه کشیده شده است و رودخانههای زنجانرود در قسمت غرب، و خرمدره در جهت شرق آن جریان دارند. در ناحیهٔ جنوب زنجان نیز دشت آبرفتی نسبتاً مسطح و وسیعی گسترده است که به ارتفاعات سلطانیه در شمال، و ارتفاعات قیدار در جنوب محدود میشود. رودخانهٔ سجاسرود در این ناحیه از حوالی روستای سجاس به سوی غرب جاری است. در استان زنجان رودخانههای متعددی جریان دارند که مهمترین و پرآبترین آنها، رودخانهٔ قزلاوزن با شاخههای فراوان است.
استان زنجان با توجه به تأثیر ناهمواریها، و تماس غیرمستقیم با تودهٔ هوای مرطوب غربی و شمال، و صرفنظر از خصوصیات محلی و عرض جغرافیایی، دو نوع آب و هوای متفاوت دارد:
– آب و هوای کوهستانی که نواحی قیدار زنجان و ابهر را در بر میگیرد و زمستانهای سرد و پربرف و تابستانهای معتدل از ویژگیهای آن است.
– آب و هوای گرم و نیمهمرطوب منطقهٔ طارم علیا که تابستانهای گرم و زمستانهای ملایم دارد و از درجهٔ رطوبت و میزان بارندگی قابلتوجهی نیز برخوردار است.
براساس دادههای ایستگاه هواشناسی استان زنجان، میانگین میزان بارندگی در این استان، سالانه ۳۲۳ میلیمتر و میانگین تعداد روزهای یخبندان آن در طول سال، ۱۱۵ روز است. حداکثر مطلق دما در شهر زنجان ۴۰ و حداقل آن ۲۹/۶- درجهٔ سانتیگراد ثبت شده است. فصلهای بهار و پاییز این استان نسبتاً کوتاهاند، و عبور از فصل زمستان به تابستان و از تابستان به زمستان نسبتاً سریع صورت میگیرد. فصل سرمای منطقه از اوایل آذرماه با بارش برفهای پیاپی که سراسر استان و به ویژه ارتفاعات را میپوشاند، آغاز میشود و معمولاً تا اواخر فروردینماه ادامه مییابد. بارندگیهای استان عمدتاً در فصلهای پاییز، زمستان و بهار به وقوع میپیوندد و میزان بارندگی در بهار و زمستان بیشتر از دیگر فصلها است. مدت ماههای خشک استان نسبتاً زیاد است؛ به طوری که معمولاً حدود ۵ تا ۶ ماه طول میکشد.
مهمترین بادهای استان مشتمل بر باد سرمه (مه) و باد گرم است. باد مه از جانب شمال و شمال غربی میوزد، و باد گرم که از جانب شرق استان میوزد، موجب افزایش تبخیر، کاهش رطوبت و افزایش دمای هوا در تابستان و بهار میشود. با وجود این، فصلهای بهار و تابستان مناسبترین زمان سفر جهت گذراندن اوقات فراغت در این استان است. سرسبزی و زیبایی طبیعت استان زنجان در این دو فصل وصفناپذیر است.
جغرافیای تاریخی استان
استان زنجان یکی از نواحی تاریخی سرزمین ایران است و کاوشهای باستانشناختی و آثار باقیماندهٔ تاریخی، دیرینگی و قدمت آن را نشان میدهند. پیشینهٔ تاریخی این استان را میتوان در چهار دوره به شرح زیر مورد مطالعه قرار داد:
– دوران پیش از تاریخ (هزارهٔ هفتم تا اوایل هزارهٔ سوم پیش از میلاد):
چگونگی سیر این دورهٔ تمدنی به علت کمبود اطلاعات و مدارک، تاریک و مبهم است. قدیمیترین آثار دوران پیش از تاریخ که در این منطقه یافته و بررسی شدهاند، احتمالاً به دورهٔ «بَردوستیَن» تعلق دارند. این یافتهها که شامل ابزارهای کوچک جماعتهای آغارین بشری است، در حدود سی هزار سال قدمت دارند. مشخصترین زیستگاه این جماعت در زنجان، غار تاریخی «گلجیک» است.
– دوران تاریخی (اوایل هزارهٔ سوم تا اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد):
یافتههایی که از این دوره در منطقهٔ ایجرود به دست آمدهاند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. پراکندگی زیستگاههای انسانی منطقهٔ ایجرود در هزارهٔ سوم و دوم پیش از میلاد، در هشت کانون باستانی و تداوم حیات آنها تا هزارهٔ اول پیش از میلاد، حکایت از شکوفایی و دیرپایی تمدن فلات مرکزی ایران در این ناحیه دارد. آثار این دوران در روستاهای ضیاءآباد، آقکند، گلتپه، چایرلو، قلتون و اوغولبیگ به دست آمدهاند. ارزیابی و مطالعهٔ آثار نقشهای سیاهرنگ بر روی سفالهای نخودیِ کشفشده از این کانونهای تاریخی، پیوند تمدنهای تپهٔ حصار دامغان، تپهٔ سیَلک کاشان، تپهٔ زاغهٔ دشت قزوین و ایجرود زنجان را نشان داده است.
دو اثر از این دوره در جنوب غربی شهرستان خدابنده شناسایی شدهاند: یکی در تپهٔ تاریخی «یارمجه» (تکمهتپه) در قشلاقهای افشار، و دیگری در تپهٔ تاریخی «امان ارغینبلاغی» منطقهٔ بزینهرود شهرستان خدابنده، که هر کدام بخشی از نادرترین آثار زیستگاههای انسانی دوران هزارهٔ سوم و دوم پیش از میلاد را در خود جای دادهاند.
– دوران تاریخی جدید (اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد تا اوایل قرن هفتم میلادی):
از این دوره نیز یافتههایی در منطقهٔ زنجان به دست آمده است که بارزترین آن نوعی سفال سادهٔ خاکستریرنگ است که یادگار زمان مهاجرت اقوام آریایی به این منطقه است.
پایه و اساس این اطلاعات، نتایج بهدست آمده از بررسی سفالهایی است که بیشتر به طور اتفاقی از گورستانها و تپههای قدیمی منطقهٔ کشف شدهاند. تکنیک، فرم و نقش سفالینهها، مطمئنترین ابزار شناسایی تمدنهای پیش از تاریخ هستند.
یکی از قابلتوجهترین ظرفهایی که در تمامی مراکز استقرار انسانی این دوره مورد استفاده قرار میگرفته است، ظرفهای سفالی قوریمانندی با لولهٔ نسبتاً بلندی است که در مراسم به خاکسپاری مردگان مورد استفاده قرار میگرفته است و در همهٔ گورهای شکافتهشدهٔ این دوره دیده شده است. نقشهای روی سفالینههای تپهٔ سیلک کاشان و مجسمههای باستانی لرستان، ارتباط این نوع ظرف با مردگان را نشان میدهند. قوریهای این منطقه که عموماً بینقشاند و با آثار بهدستآمده از خوروین و املش قابل مقایسهاند، احتمالاً دلیل دیگری بر پیوند این اقوام، در اوایل هزارهٔ اول پیش از میلاد است.
شواهد تاریخی موجود نشان میدهند که تا اوایل نیمهٔ اول هزارهٔ اول پیش از میلاد، دستگاه فرمانروایی معینی در منطقه وجود نداشته و حکومت «اورارتویی» نیز به علت دوری مسافت نتوانسته بود بر این نواحی چیرگی یابد. همچنین کمی ابزار و جنگافزارهای بهدستآمده از گورهای باستانی نشان میدهد که برخلاف تمدنهای فلات مرکزی ایران که اقوامی جنگجو بودهاند، مردمان این منطقه به علت فراوانی چشمهسارها و آبهای سطحی عمدتاً به دامداری و کشاورزی مشغول بودهاند و به همین جهت، امنیت نسبی بر منطقه حاکم بوده است. طبق اسناد آشوریها، این منطقه در قرن نهم پیش از میلاد «آندیا» نام داشته است و به احتمال ضعیف، اقوام ساکن آن با اقوام لولوبی و گوتی دامنههای زاگرس پیوندهایی داشتهاند.
این منطقه از لحاظ جغرافیایی تاریخی، در آغاز هزارهٔ اول پیش از میلاد، از شمال با کادوسیان و کاسپیان، از مغرب با لولوبیان و گوتیان و از طرف جنوب شرقی و شرقی با پدیدهٔ تاریخی ماد همسایه بوده است. در دورههای بعد مادها، این اقوام را زیر فرمان آوردهاند.
طبق اسناد آشوری در قرن هفتم پیش از میلاد، منطقهٔ زنجان «مادای» نام داشته است. آنچه این ادعا را درست مینمایاند، کشف آثاری از هزارهٔ اول پیش از میلاد در روستای مادآباد زنجان است. اما به علت رویدادن جنگهای ممتد منطقهای (در قرنهای هفتم و هشتم پیش از میلاد) تمدن در این منطقه به شکوفایی درخور دست نیافته است.
از قرن هفتم پیش از میلاد تا اواخر هزارهٔ اول پیش از میلاد؛ یعنی در تمام دوران شاهنشاهی هخامنشی، تاریخ منطقه با ابهام بیشتری همراه است. از میان آثار کشفشدهٔ دورهٔ هخامنشی، سکهٔ «دریک» و «ریتون» در خدابنده و گردنبندهای طلایی با بُنمایه (موتیف) «گل لوتوس» که نقشهای آنها با کندهکاریهای تختجمشید قابل مقایسهاند و همچنین چهرک (نقاب) طلایی مردگان گورها با آرایش مو و کلاه دوران هخامنشی را میتوان نام برد.
یادگارهای باستانی از جمله آتشگاه عظیم تختسلیمان در غرب، عبادتگاه بهستان در جنوب و آتشکدههای ساسانی در طارم نشان میدهند که در دوران اشکانیان و ساسانیان، درههای زنجانرود و قزلاوزن از رونق بیشتری برخوردار بودهاند. گزارشهای جغرافیادانان آغاز دورهٔ اسلامی نیز این موضوع را تأیید میکنند.
از پانزده کانون باستانشناسی بررسی شدهٔ این دوره، ۹ کانون در درهٔ رود قزلاوزن و در طارم علیا واقع شدهاند که از شکوه و آبادانی این بخش از منطقه، در قرنهای دوم تا پنجم میلادی حکایت میکنند. از مهمترین آثار آن دوره به آتشکدهٔ تشویر میتوان اشاره کرد که در روستای تشویر در میان گورستانی تاریخی، با سنگ و ساروج و با طرح چهار طاقی در ابعاد ۴×۴ مترمربع با پوشش گنبدیشکلی ساخته شده است.
ترکیب بنا، یادآور سبک معماری آتشکدههای دوران ساسانی است و با آتشکدهٔ نیاسر کاشان قابل مقایسه است؛ با این تفاوت که این بنا، سنگی است و در ساختن آن از آجر استفاده نشده است. این آتشکده برخلاف آتشکدههای عظیم دوران ساسانی که جنبهٔ دولتی و تشریفاتی داشتند، به عنوان آتشکدهٔ محلی مورد استفاده قرار میگرفته است و با گذشت زمان، پیرامون آن به گورستان تبدیل شده است.
– دوران اسلامی (از قرن ۷ تا ۱۹ میلادی برابر با قرن اول تا ۱۴ هجری):
این دوره از تاریخ زنجان، با فتح آن در زمان خلافت عثمان و به دست «براءبن عازب» سردار مشهور آغاز میشود.
به استناد مدارکی که از ۶۲ کانون باستانشناختی منطقه به دست آمده است، به استثنای دره طارم علیا در رودخانهٔ قزلاوزن و شهر زنجان، در بقیهٔ نواحی، نقل و انتقال قدرت سیاسی و مذهبی به آرامی صورت گرفته و با خرابی و درگیری همراه نبوده است.
متنها و اثرهای موجود تاریخی نشان میدهند که این منطقه در سرتاسر دوران اسلامی، به ویژه از قرنهای چهارم تا هشتم هجری (در دوران حکومت کنگریان، سلجوقین و ایلخانیان) از شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و هنری برخوردار بوده است. از آثار این دوره میتوان مسجدهای جامع قِروه، سجاس، قلابر؛ کاروانسراهای نیکپی، سرچم؛ آثار تاریخی عظیم سلطانیه، خدابنده، ابهر و سایر آثار تاریخی را نام برد.
اصولاً یکی از دلایل انتخاب سلطانیه به پایتختی، رونق اقتصادی این منطقه در قرن هفتم و هشتم هجری بوده که توجه ایلخانان مغول را به خود جلب کرده است. کاشیهای مطلایی که از تپهٔ نور و سفالهای سلطانآبادی بسیار جالبی که از تپهٔ نورآباد خدابنده به دست آمدهاند، گواهی بر رونق اقتصادی و فرهنگی آن دورهاند.
پس از برچیده شدن حکومت ایلخانی به دست سربداران در قرن نهم هجری، منطقهٔ زنجان نیز دچار فتنهٔ خانمانسوز تیمورلنگ شد و به شدت ویران گردید.
تنشهای سیاسی و کشمکشهای نظامی تا قرن دهم هجری شمسی، مانع رشد و اعتلای اقتصادی و فرهنگی در این منطقه شده است. در دوران حکومت صفویه و قاجاریه، به ویژه در دوران حکومت شاهطهماسب، شاهعباس و آغامحمدخان قاجار، رونق نسبی اقتصادی و فرهنگی در منطقه برقرار بوده است. قسمت اعظم روستاهای بخشها و شهرهای کنونی، با توجه به نظام ارباب و رعیتی، تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری تکوین و تکامل یافتهاند و در طول دهههای اخیر، به سرعت در حال رشد و گسترش بودهاند.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال۱۳۷۵ مرکز آمار ایران، جمعیت استان زنجان ۸۹۰۹۰۰ نفر بوده است که از این تعداد ۴۷/۶۲ درصد در نقاط شهری و ۵۲/۳۷ درصد در نقاط روستایی سکونت داشته، و بقیه غیرساکن بودهاند. از کل جمعیت استان در همین سال ۳۸۱۴۵۳ نفر مرد، و ۵۰۹۴۴۷ نفر زن بودهاند. لذا نسبت جنسی جمعیت این استان برابر ۱۰۱/۳ زن در برابر ۱۰۰ مرد میباشد. از جمعیت این استان ۴۱/۳۸ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ ساله، ۵۳/۹۳ درصد در گروه سنی ۱۵-۶۴ ساله و ۴/۶۹ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بالاتر قرار داشتهاند و سن بقیهٔ افراد نیز نامشخص بوده است.
در آبانماه ۱۳۷۵، از جمعیت استان ۹۹/۹۱ درصد را مسلمانان تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۹۹/۸۷ درصد، و در نقاط روستایی ۹۹/۹۴ درصد بوده است.
در فاصلهٔ سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، در حدود ۱۶۸۷۷ نفر به استان وارد شدهاند، یا در داخل این استان جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلی ۳۰/۸ درصد مهاجران، سایر استانها، ۵/۶۵ درصد در شهرستانهای دیگر همین استان، و ۶۲/۷۷ درصد در شهرستان محل سرشماری بوده است. محل اقامت قبلی بقیهٔ افراد، خارج از کشور و یا اظهارنشده بوده است. مقایسهٔ محل اقامت قبلی مهاجران با محلی که در آن سرشماری شدهاند، نشان میدهد که ۳۵/۳۷ درصد از روستا به شهر، ۳۴/۶۴ درصد از شهر به شهر، ۱۵/۸۶ درصد از روستا به روستا ۱۲/۶۸ درصد از شهر به روستا – در طی ۱۰ سال قبل از سرشماری آبان ۱۳۷۵ – مهاجرت کردهاند.
در آبانماه ۱۳۷۵، از ۸۱۷۷۷۳ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر استان، ۷۴/۵۳ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۶-۱۴ ساله ۹۵/۲۱ درصد، و در گروه سنی ۱۵ ساله و بالاتر ۶۵/۲۳ درصد بوده است. در میان افراد لازمالتعلیم (۶-۱۴ ساله)، نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۷/۷۵ درصد و در نقاط روستایی ۹۳/۰۳ درصد بوده است. در این استان، نسبت باسوادی در میان مردان ۸۱/۶۸ درصد، و در میان زنان ۶۷/۷۹ درصد بوده است. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب ۸۷/۹۷ درصد و ۷۷/۵۴ درصد، و در نقاط روستایی ۷۵/۶۱ و ۵۸/۹۲ درصد بوده است.
در این سال، از جمعیت ۶-۲۴ سالهٔ استان، ۶۳/۳۹ درصد در حال تحصیل بودهاند. این نسبت در نقاط شهری ۷۴/۴۷ درصد، و در نقاط روستایی ۵۳/۶۷ درصد بوده است. در این استان ۹۲/۳۸ درصد از کودکان، ۸۰/۹۳ درصد از نوجوانان و ۳۲/۹۳ درصد از جوانان به تحصیل اشتغال داشتهاند. در آبانماه ۱۳۷۵، در این استان افراد شاغل و افراد بیکار (جویای کار)، در مجموع، ۳۵/۰۵ درصد از جمعیت دهساله و بالاتر را تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۳۳/۹۴ درصد، و در نقاط روستایی ۳۶/۱۲ درصد بوده است. از جمعیت فعال این استان، ۹۰/۱۱ درصد را مردان و ۹/۸۹ درصد را زنان تشکیل میدادهاند. استان زنجان دارای دانشگاه معتبر منطقهای است که در سطوح عالی، به تربیت نیروی انسانی میپردازد.
براساس نتایج همین سرشماری، از شاغلان دهساله و بالاترِ استان، ۳۹ درصد در گروه عمدهٔ کشاورزی، ۳۱/۲۵ درصد در گروه عمدهٔ خدمات، ۲۸/۸۳ درصد در گروه عمدهٔ صنعت اشتغال به کار داشتهاند و شغل ۰/۹۳ درصد از افراد نامشخص بوده است. این نسبت در نقاط شهری، به ترتیب ۷/۷۳ درصد، ۵۴/۱۰ درصد، ۳۷/۱۰ درصد و ۱/۰۷ درصد؛ و در نقاط روستایی به ترتیب ۶۶/۸۶ درصد، ۱۰/۸۹ درصد، ۲۱/۴۴ درصد و ۰/۸۱ درصد بوده است. بدینترتیب ملاحظه میشود که بیشترین تعداد شاغلین در نقاط شهری در گروه عمدهٔ خدمات، و در نقاط روستایی در گروه عمدهٔ کشاورزی اشتغال داشتهاند.
شرایط جغرافیایی مشتمل بر تنوع آب و هوایی، برخورداری از منابع آب و حاصلخیزی خاک، این استان را به صورت یک منطقهٔ مناسب کشاورزی درآورده است.
بعضی از محصولات کشاورزی و باغی استان، از نظر مقدار سطح زیرکشت و تولید، از جمله انگور، با ۱۳۶ هزار تن در سال، مقام اول را در کشور دارد.
کشاورزی به صورتهای دیمی و آبی انجام میگیرد و در حدود ۶۵ درصد زمینهای زیرکشت استان را زمینهای دیم تشکیل میدهند که بیشتر در نواحی کوهپایهای و دامنهٔ کوهها قرار دارند.
در حال حاضر، استان زنجان یکی از قطبهای مهم کشاورزی و دامداری غرب کشور به شمار میآید. انواع فعالیت در هر دو بخش به دو شیوهٔ صنعتی و سنتی انجام میشود. از دیگر بخشهای دامپروری، رمهگردانی عشایری در این استان است. استان زنجان در زمینهٔ دامپروری صنعتی و تولید گوشت و شیر، در سطح کشور، جایگاه درخور توجهی را احراز نموده و یکی از مهمترین مراکز مرغذاری کشور محسوب میشود.
در بخش صنعت و معدن نیز استان زنجان موقعیت ممتازی دارد؛ به ویژه آنکه به دلیل همجواری و نزدیکی به استانهای تهران و گیلان که با محدودیتهای قانونی و جغرافیایی در توسعه و گسترش واحدهای صنعتی روبهرو هستند، از امکانات توسعهٔ صنعتی برخوردار شده و زیربناهای لازم نیز برای آن فراهم شده است. معادن فعال استان عبارتاند از : کائولن، فلدسپات و سیلیس. در بخش صنعت، صنایع کارخانهای فلزی، شیمیایی، دارویی، غذایی، ریسندگی و بافندگی، ساختمانی، الکتریکی، چوبی و سلولزی فعال هستند. صنایع دستی استان نیز قابلتوجه و از اهمیت ویژهای در سطح کشور برخوردار است.
۱۳ بهمن ۱۳۹۲
نظر کاربران :
از غذاهای سنّتیِ و خوشمزه این استان میتوان به جغور بغور و آش ترش وکله جوشکاله جوش اشاره کرد. و هنر چاقو سازي و ظروف مس معروف
يكي از استانهاي زيبا با هوايي تقريبا سردتر از پايتخت با مردماني مهربان و رنج كشيده و دوست داشتني
من از ساكنان شهر قيدار نبي در اين استان بسيار مهمان نوازي ديدم و سپاسگزارم