در این مطلب می خواهیم با هنر تذهیب و تشعیر آشنا شویم .طراحی، رنگآمیزی، طلا اندازی، پرداخت و قلمگیری ظریف انواع طرحها با نقوش گیاهی و هندسی برای تزئین کنارهها و سطوح مختلف را «تذهیب» میگویند. تذهیب در لغت به معنای زراندود کردن، زر گرفتن و طلاکاری اوراق کتاب، قطعات خوشنویسی و حاشیه آثار نگارگری و به ویژه سورهها و آیات قرآن کریم است.این هنر در پیش از اسلام نیز رواج داشته است که به آن زرنگاری گفته میشد و نمونههای آن را میتوان در آثار مانی مشاهده کرد. پس از ظهور اسلام، در ایران برای تزئین و آراستن قرآنها به کار گرفته شد. قرآنهای خوشنویسی و تذهیب شدهی قرون اولیهی اسلام شباهت به نقوش تزیینی دورهی ساسانی دارد.
تذهیب در قرآن کریم ابتدا به منظور تعیین سر سورهها و تقطيع آیات و جزءها به کار گرفته شد و دارای طرحها و نقوش سادهی هندسی بود. همچنین در صفحات آغازین و پایانی قرآنها نیز مورد استفاده قرار میگرفت. سر سورهها اغلب دارای نقوش تزئینی ساده و شامل یک ترنج در حواشی سر سورهها بود و عناوین عدد آیات را با قلم زرین و اعراب و اعجام را با رنگهای شگرف از عنوان مشخص میساختند. در دورههای دیالمه، صفاریان و سامانیان تذهیب در کنار سایر صنایع مستظرفه پیشرفت قابل ملاحظهای کرد اما زیباترین تذهيبها بين قرون ۴ تا ۶ هجری قمری و در دورهی سلجوقیان انجام شدهاند. در عصر صفوی اصفهان مرکز هنر تذهیبکاری و خوشنویسی شد و در این مرکز با استفاده از رنگهای طلایی، زرد و سفید در زمینهی تذهیب تغییرات زیبایی در این هنر پدید آوردند. در اواخر دوره صفویه و در دورههای زندیه و افشاریه و قاجار رشد این هنر به کندی گرایید ولی قطع نشد.
ابزار کار تذهیبکار شامل قلممو، خطکش، ترلینگ، گونیا و مهره میباشد. رنگهای مورد استفاده در تذهیب شامل لاجورد، شنگرف، جیوه، گوگرد حرارت داده شده، زنگار (رنگ مس)، سفید آب قلع، صمغ عربی، آب طلا، زرنیخ (سبز و مشکی) برنج (نارنجی) میباشد. اگر در تذهیب به غیر از رنگهای نام برده شده از رنگهای زعفرانی و رنگ سبز سیلو و غیره نیز استفاده شده باشد و نقش و نگارها حالت رنگارنگ و برجسته داشته باشند، به آن مرصع میگویند.
روش کار در نگارگری شامل مراحل زیر است:
۱. طراحی: در ابتدا طرح مورد نظر را روی کاغذ پوستی یا کالک با مداد رسم میکنیم.
۲. طرح اندازی: کاغذ پوستی یا کالک را روی مقوا یا کاغذ مورد نظر با چسب کاغذی میچسبانیم و بعد به وسیله مهره که بهتر است از سنگ عقیق باشد روی طرح میکشیم تا طرح روی کاغذ اصلی منتقل شود.
٣. قلمگیری قهوهای: به وسیله قلمموی بسیار باریک که از موی گربه ساخته شده روی طرح مدادی را با خطوط بسیار ظریف و نازک میکشیم و بعد از اتمام کار تمام طرح اصلی را که با مداد است، با پاککن پاک میکنیم.
۴. رنگگذاری نگاره: تمام طرح را با رنگهای روحی یا جسمی رنگآمیزی میکنیم.
۵. قلمگیری سیاه: بعد از اتمام رنگگذاری تمام طرح را با قلمموی نازک و مرکب اصفهان (نوعی مرکب دستساز سنتی مخصوص) قلمگیری میکنیم یعنی دور تا دور طرح را که هر کدام رنگ شده است با قلمموی نازک و مرکب میکشیم.
۶. ساختوساز: یعنی سایه و روشن کردن طرح. در این مرحله به وسیله آبرنگ روی طرح پرداز میشود و با نوک قلمموی نازک روی طرح را با حالت نقطه نقطه بسیار ظریف و محو میکشیم و همان حالت سایه و روشن را ایجاد میکنیم. گفتنی است که این مرحله به صورت سليقهای صورت میگیرد و ضروری نیست.
رنگهای مورد استفاده در نگارگری ایرانی به دو دسته تقسیم میشوند:
۱. رنگهای روحی که معمولاً نقوش ظریف و نازککاریهای مینیاتور با آن ساخته و پرداخته میشود، بازگوکنندهی احساسات رقیق و انسانی هنرمند بوده و از آن بیشتر برای تجسم بخشیدن به حالات درونی و بیان احساسهایی که ریشه در پاکی سرشت انسان دارد استفاده میشود.
۲. گونهی دیگر رنگهایی که در ساخت مینیاتور مورد استفاده قرار میگیرد رنگهای جسمی است. این نوع رنگ که از غلظت و ثبات بیشتری برخوردار است برای ساخت تابلوهای پر کار مصرف میشود و بازگوکنندهی آن دسته از خصوصیات و حالاتی است که در تضاد با احساسات لطیف و انسانی میباشد.
تذهیب از جمله نقاشیهای تزئینی است که از قرنها پیش در ایران، به ویژه از دوران پارتها و ساسانیان، و برخی از نقاط جهان، به ویژه در کتابهای مقدس و خصوصا در حواشی متون، به کار میرفته است. عناصر تصویری و اصلی تذهیب عبارتاند از: اسلیمی و ختایی. عناصر دیگری نیز این دو را تکمیل میکنند که ابرک، گره، فصّالی، ترنج، شمسه، شرفه، واگیره و لچکی نام دارند.
١. اسلیمی: شکل انتزاعی شده بزرگ است که بر اساس ضرورت ترکیبی در یک اثر با حالتی انعطافی به فرمهای مختلف و متنوع همچون اسلیمی گلدار و دهن اژدر اجرا میشود.
۲. ختایی: مجموعهای از فرمهای گل و برگ و ساقههای آنهاست که به صورت
ساده شده و انتزاعی فضای میان اسلیمیها را ترکیب میکند.
۳. ابر (ابرک): حرکت اسلیمی ماری است که به صورت ابر اجرا میشود.
۴. گره: مجموعه طرحهایی از عناصر تذهیب است که به صورت زنجیرههای متصل به هم میباشد. در واقع گره، محل اتصال دو یا چند فرم به یکدیگر است که درهم تنیده شده باشند.
۵. فصّالی: نوعی ترنج، اتصال و بست تصویری است که وقتی اسلیمیها و ختاییها از داخل یا روی یکدیگر میگذرند در آن ناحیه اجرا میشود.
۶. ترنج: شکل ترکیب یافته از عناصر تذهیت و محاط است که معمولا در ابتدای کتابهای خطی اجرا میشود و اغلب داخل آن را ختایی و اطراف آن را اسلیمیها میپوشاندند. گاهی اوقات فرم کوچک دیگری در بالای ترنج اصلی قرار میگیرد که به آن «سر ترنج» میگویند. وقتی یک چهارم ترنج را در گوشهی کادر اجرا شود، «لچک ترنج» نامیده میشود.
۷. شمسه: همان ترنج است که به صورت دایره یا چند ضلعی اجرا میشود و در واقع شکلی نمادین، انتزاعی و تزئینی از خورشید است.
۸. شرفه: فرمهای ظریف است که مانند شعاع نور از محیط شمسه به بیرون کشیده میشود.
۹. واگیره: بخشی از دایرهی شمسه است که در واقع با تکرار آن شمسه شکل میگیرد.
۱۰. لچکی: شکلی است که در گوشهی صفحه به صورت یک مثلث طراحی میشود.
زیر ساخت ترکیببندی تذهیب، عمدتا حرکتهای متنوع و منظمی همچون حلزونی و دایرهای است که ریشه در نوعی ریاضیات دقیق دارد و هنرمند عناصر گوناگون ذکر شده را بر روی این زمینهی ریاضی گونه استوار میسازد.
مهمترین روشهای به کار رفته در تذهیب عبارتاند از: «مرصع کاری» و «سنجاق نشان». مرصعکاری یعنی جواهر نشان کردن تذهیب و نقاشی و در روش سنجاق نشان، سوزنهای بسیار ظریف حفرههای مختلف منظمی در بخشهای طلاکاری شدهی اثر ایجاد میکنند که به نوعی بافت بصری منجر میشود.
تشعیر
طراحی و رنگآمیزی محدود (با یک یا دو رنگ) و قلمگیری طرحها با نقوش سنتی (گیاهی، انسانی و حیوانی) با موضوعهای مختلف برای پر کردن زمینه یا حاشیه را «تشعير» میگویند. همچنین میتوان گفت: تشعیر مجموعه نقوشی است که با استفاده از فرمهای ساده و انتزاعی شده جانوران، انسان و گیاهان اجرا میشود و همچون تذهيب اغلب برای تزئین حواشی کتابهای نقاشی و خوشنویسی به کار میرود. نقوش تشعیر، نوعی رابط بين تذهیب و نقاشی مبتنی بر فرم است. بنابراین میتوان گفت که تشعیر، شبکهای تزئینی از نقوش مختلف است که شامل تذهیب نیز میشود.
ویژگی مهم تشعیر، قلمگیری خاص آن است. هنرمند با مهارت، تندی و کندی خطوط نقشها را به صورت روان و مشخص در اثر نمایان میسازد. در هنر تشعیر گاهی تنها با یک رنگ خطوط محیطی نقوش قلمگیری بارزی میشود و گاه متن نقوش را با همان رنگ به صورت ملایم رنگآمیزی میکنند، همچنین در مواردی رنگآمیزی نقوش با رنگی متفاوت انجام میشود. تشعیر را به صورت تخت و با بهرهگیری از طرحهایی شامل موضوعهای: مذهبی، حماسی، عرفانی و خیالی اجرا میکنند.
تشعیر را نوعی تزئین نسخ خطی میدانند که در حاشیه با متن نسخ یا مرقعات و حاشیهی آثار نگارگری به کار میرود و از گذشتههای دور تاکنون در کتابت و کتابآرایی و تزئین دارای جایگاه ارزشمندی بوده است. این هنر در حجاریها، بر روی فلزات و ظروف به صورت قلمزنی و به روی بافتهها نیز کاربرد داشته است و نمونههای ارزندهای از دوران کهن به جای مانده است. نقوش برجستهی باقیمانده از آثار تاریخی تخت جمشید و اشکال متنوع در سنگنبشتهها و دقت و مهارت در حجاری آنها، این اندیشه را قوت میبخشد که تشعیرسازان در زمانهای مختلف، شناخت بینظیری نسبت به طبیعت و کاربرد آن در هنرها داشتهاند.
هنر تشعیر را نمیتوان به دورهی خاصی نسبت داد زیرا پس از تسخیر ایران توسط اعراب مسلمان نیز هنر ناب ایرانی به نام هنر اسلامی پدیدار شد و دوره جدیدی در تاریخ هنری ایران به خصوص کتاب و کتابآرایی به وجود آمد.
در این هنر از خطوط تزئینی اسلیمی و گل و بته (ختایی) و نقشها و یا تصاویر مختلفی شامل پرندگان افسانهای همچون هما، شاهین، سیمرغ و پرندگان موجود و نیز جانورانی همچون شیر، پلنگ، آهو، غزال و برخی جانوران افسانهای مانند اژدها استفاده میشود. مهمترین نوع تشعیر «گرفتوگیر» نام دارد که درگیری حیوانات مختلف را در یک صفحه طراحی شده نشان میدهد و شامل دو یا چندین پرنده یا حیوانات دیگر میشود.
تشعیر نیز مانند تذهیب از اولین قرون اسلامی برای تزئین سرآغاز فصول قرآنها به کار برده میشد. ولی تشعیری که دارای تصاویر حیوانات است هرگز در حواشی قرآن به کار نمیرفت. این هنر در دوران تیموریان و صفویان به اوج خود رسید.
رنگهایی که در تشعیر به کار میرود محدود و عموماً به رنگهای متفاوت طلایی محدود میشود که گاهی با یک رنگ اخرایی یا مشتقات آن به کار میرود. ابزاری که در تشعیر استفاده میشود مانند ابزار تذهیب میباشد. در بسیاری موارد تشعیر و تذهیب مراحل نهایی ساخت یک اثر مینیاتوری است و با انجام آن، کار ساخت نگاره نیز به انجام میرسد.
نظر کاربران :
هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید.