هنر میناکاری یا رنگ آمیزی، مینیاتور آتش و دکوراسیون فلز و کاشی با لعاب مینا نامیده میشود. میناکاری یا رنگ آمیزی، هنر نقاشی و تزئینات سطح فلزات است که با اتصال رنگهای درخشان به آن تزئین میشود.مینا شکل زنانه مینو در فارسی است که به معنای بهشت است. مینا به رنگ لاجوردی بهشت اشاره دارد. صنعتگران ایرانی از دوره ساسانیان این هنر را اختراع کرده و مغولان آن را به هند و سایر کشورها گسترش دادند. گردشگر فرانسوی ژان چاردین که در دوران صفویه به ایران سفر کرد، به کار مینای اصفهان اشاره کرد که شامل یک الگو از پرندگان و حیوانات در پس زمینهای با گلهای آبی، سبز، زرد و قرمز بود.
از هنر میناسازی تعاریف مختلفی شده؛ از جمله در فرهنگ فارسی استاد معین آمده است: «مینا مادهای است از لعاب و شیشهای حاجب ماوراء یا شفاف که آن را روی کاشی و فلزات برای حفظ نقش و نگار به کار میبرند و ترکیبی است.از لاجورد، طلا و امثالهم که در کوره میبرند و شفاف مثل شیشهی کبودرنگ بیرون میآید» و بعضی آن را هنر آتش و خاک میدانند.در فرهنگ نظام نیز هنر میناسازی چنین تعریف شده است مینا مادهای است از جنس شیشه و چینی کبودرنگی که بر فلز و جز آن مالیده بر آن نقش و نگار کنند و آن را میناکاری گویند».
در ناظمالاطبا در مورد هنر مینا نوشتهاند: «سنگی شبیه به لاجورد، که بدان بر روی نقره و طلا نقاشی میکنند» و در فرهنگ آنندراج آمده است: «رنگی باشد مثل شیشه ریزه الوان که از فرنگستان میآورند و آن را در آتش مخلوط ساخته، بر طلا و نقره و مس، که کنده باشند، بریزند تا نقوش و خطوط آن کنده بدان رنگی گیرند».
در غیاثالغات گفته شده: «آبگینه رنگی که بدان بر طلا و نقره نقاشی کنند و اکثر آن سبز باشد یا لاجوردی؛ اگرچه سفید و سرخ نیز باشد. همچنین علامه دهخدا تعریفی دیگر از هنر مینا دارد که چنین است: «مادهی شیشهای و دارای الوان مختلف که جهت رنگ کردن نقوش روی فلزات و ظروف سفالین و چینی به کار رود. مادهی اولیه و اصلی مینا سیلیس است که با کربنات دو پتاس مخلوط میشود و برای زودتر ذوب شدن یک ماده، کمک ذوب به آن اضافه میکنند. این ماده معده بورق (تنکار) است و برای رنگ کردن آن مواد رنگین به آن میافزایند با وجود این تعاریف از نظر نویسنده این سطور نیز هنر مینا، هنر عشق و آتش است؛ چرا که هنرمند میناساز تمام عواطف و احساسات قلبی خود را بر روی ظروف مینا نقش و نگار میکند و سپس برای ماندگار شدن آن را به دل آتش میسپارد، همانند پروانهای که خود را به سوزندگی آتش شمع میزند و جاودانه میشود، هنرمند میناساز نیز به خاطر جاودانه ماندن اثرش باید آن را به دل آتش بسپارد.
شکلگیری مینا از ترکیب چند گونه نمک و اکسیدهای فلزات می باشد که در حرارت بالا (۷۵۰ تا ۸۵۰ درجه سانتی گراد) قرار میگیرند. رنگها در طول زمان و بر اساس دمای بالا ایجاد میشود. کانون تولید میناکاری امروزه در شهر اصفهان میباشد که با فعالیت استادان برجسته و هنرمندی در تولید آثار میناکاری رونق گرفته است. این هنر برای زیباتر کردن ظروف مختلف و زیور آلات استفاده می شده است. این هنر ترکیبی از آتش و خاک است که با هنر نقاشی درهم می آمیزد و در پایان نقش های زیبایی را می آفریند.
طبق نظر تعدادی از کارشناسان این هنر در پی تطبیق دادن مینا کار های بیزانس با آثار ایرانی در ایران شکل گرفته است و سپس در کشورهای دیگر رونق پیدا کرده است. در آثار باستانی اروپا نمونه های یافت شده که پیشینه آنها حتی به ۱۳ سده قبل از میلاد باز میگردد. مثلا ۶ انگشتر طلا مربوط به ۱۳ سده دقیقه قبل از میلاد که در قبرس یافت شده است که نمونهای از میناکاری مرصع میباشد. یا مجسمه معروف زئوس در یونان که مربوط به ۵۰۰ سال پیش از میلاد می باشد. در نهاوند از کاوشهای صورت گرفته یک جفت گوشواره طلا به دست آمده که سبک زرگریان آن به سده هفتم تا هشتم پیش از میلاد مربوط است و در مورد لعاب شیشه ای مینا بر روی فلز میباشد. یکی دیگر از نمونه های قدیمی بازوبندی است که از طلا با میناکاری تزیین شده و مربوط به دوره هخامنشیان می باشد. این اثر هم اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری می شود.
این هنر برای تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسوم بوده که به دوره سلجوقیان باز میگردد و به کشورهای همسایه فرستاده شده بود. یکی از نمونه های ارزشمند این دوره سینی آلب ارسلان است که مینا کاری بر روی نقره می باشد. این اثر در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری میشود. خالق این اثر زیبا استادی به نام حسن کاشانی می باشد که نامش با خط کوفی بر روی آن حک شده است. از دوره ساسانی نیز بشقاب هایی در ارمنستان کشف شده که در موزه هنرهای اسلامی برلین و همچنین در موزه متروپولیتن نیویورک موجود میباشد و نمونه ای است زیبا از آثار باستانی میناکاری ایرانی.
فهرست
تاریخچه میناکاری
در سرزمین ایران، هنر از دیرباز ارزش و منزلت خاصی داشته است و هنرمندان ایرانی با رویکرد به زیباشناسی و توجه خاص نسبت به انسان و ارزشهای والای آن و ارتباط با خالق هستی به خلاقیتهای هنری میپرداختهاند.
هنر ایرانی در طول تاریخ فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته گاه هنرمند ایرانی هنر کشورهای دیگر را جذب و با فرهنگ خود هماهنگ و همخوان کرده و گاه نیز بالعکس، فرهنگ ایرانی الگویی برای دیگر جوامع قرار گرفته است. هنگام استیلای دشمن، هنرمندان و اندیشمندان ایرانی دشمن را مغلوب فرهنگ و هنر خود میکردند.
تیموریان، مغولان و اعراب اگرچه از این فرهنگ کهن بهرهای نداشتند لاجرم به علت قدرت جذبهی تمدن ایرانی شیفته فرهنگ و هنر این مرز و بوم شدند و بعدها خود به ترویج آن هنر پرداختند. در دوران سلجوقیان سرزمین ایران اوج قله هنر بود. در دیگر دوران اسلامی نیز ایرانیان مبتکر بسیاری از علوم و فنون و همچنین هنرهای بی بدیل بودند. دین اسلام به هنر ایرانی هویت الهی بخشید. چرا که ارتباط بین هنرمند و خالق هستی همانا یک رابطه بیواسطه و خالی از هر گونه آلایش است. هنرمندان ایرانی خالق سبکها و آثار نوینی شدند که شاخصترین آنها را امروزه در اماکن متبرکه اسلامی میتوان مشاهده کرد. هنرمندان ایرانی در این زمینه از طلایهداران حرکتی بودند که یکی از زیر مجموعههای بیبدیل و ماندگار آن هنر میناسازی است. هنری که میتواند به عنوان هویت و شناسنامه فرهنگی نسل حال به آینده منتقل شود؛ هنری که در بعضی از کتب، سابقهی آن را ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد میدانند. اما محققینی نظیر پروفسور آرتور آبهام پوپ سابقهی آن را در ایران، هزاره اول پیش از میلاد میداند و آقای علی نقی وزیری در کتاب تاریخ عمومی هنرهای معاصر تا قبل از اسلام مینویسد که یکی از آثار مینایی که اکنون در موزه ارمیتاژ موجود است، کتیبهای به نام محمد بن عبدالوحید هراتی به تاریخ ۵۵۹ه.ق است. این اثر یکی از با ارزشترین آثار میناکاری ایرانیان است.
لئوپرونستین و اروین مرگوليس Erwin Margulies معتقدند که سابقهی این هنر در ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان میرسد. ولی استفاده از آن در آغاز اسلام تا پیش از حکومت ایلخانان مغول برای ما روشن نیست. البته هر چند نمونههای نادری از مینا کاری از هزارهی اول پیش از میلاد وجود دارد، اما دستساختهای کشف شده نشان از شکوه و اعتلای این هنر چه پیش از اسلام و چه بعد از آن را دارد به خصوص در دوره سلجوقیان (۴۲۸-۵۴۲ ه.ق). به دلیل جهش چشمگیری که در تمام هنرها به ویژه مینا کاری به وجود آمد این هنر از رونق خاصی برخوردار شد.
هنر میناکاری را میتوان یکی از اختراعات خلاق بشر دانست؛ زیرا این هنر شامل فعل و انفعالهای شیمیایی پیچیدهای است. بنابراین میتوان هنر میناسازی را هنر آزمایشگاهی نیز دانست. این هنر در زمان تسلط مغولان نیز ادامه داشت و فقط تغییراتی در طراحی نقوش بر اساس زندگی روزمره به وجود آمد. همچنین نمونههای این هنر از عهد صفویه در موزه ایران باستان وجود دارد که نشان از گرایش هنر آن عصر است. در این دوره بیشتر نقاشیهای میناکاری شامل گل و بوته بوده که بر روی ظروف مینا تجلی میکرد.
یکی از نمونههای مینای این زمان، که توسط ژان شاردن، جهانگرد مشهور فرانسوی توصیف شده است، قطعه مینایی از کارهای هنرمندان اصفهانی است مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینهی گل و بوته و رنگ آبی کمرنگ، سبز، زرد و قرمز.
البته پس از دوران صفویه، اصفهان تقریبا به صورت یک مرکز عمده مینا کاری باقی ماند و علاوه بر این در شهرهایی همچون ری، طوس و کاشان نیز به دلیل وجود معادن کائولین هنر میناکاری رواج بهتری نسبت به دیگر شهرها پیدا کرد. علاوه بر ایران در موصل (قسمتی از عراق) و دمشق نیز هنر میناکاری رواج داشت و حتی در زمان سلجوقیان، موصل مرکز تهیهی ظروف برنجی و میناکاری محسوب میشد.
از جمله محصولات آن آفتابهی نقره میناکاری شده متعلق به ۷۶۳ه.ق که به امضای موصلی ساخته شده و اکنون در موزه متروپولیتن نگهداری میشود که نشان از رونق این هنر در آن عصر دارد.
در دوره قاجار نیز هنر میناسازی دچار تحولاتی شد؛ به خصوص در دوران حکومت ناصرالدین شاه این هنر به دربار و خانههای اشراف راه یافت و بیشتر سر قلیانها، کوزه قلیانها، کمربندها، آفتابه لگنها، گلاب پاشها، گوشوارهها و اشکدانها از جنس مینا ساخته شد. در این دوران رنگ متداول و غالب درهنر میناکاری رنگ قرمز بود و از طرحهایی همچون گل و بوته استفاده میشد. در اواخر دوران قاجار، هنر مینا رو به فراموشی رفت و شاید آخرین بازماندههای صاحب این هنر در اواخر دوران محمد شاه قاجار، (۱۲۶۳ هجری برابر با ۱۸۴۷ میلادی) آقاعلی فرزند آقا باقر نقاش باشد که هم ردیف پدرش بود. بالاخره بعد از جنگ جهانی دوم یک سرهنگ آلمانی به نام مسيو شونمان، که از طرف یک شرکت آلمانی برای نصب ماشینهای پارچه بافی کارخانه وطن به اصفهان آمده بود، در اوقات فراغت خود با توجه به اینکه مقداری مواد اولیه میناسازی از کشور خود به ایران آورده بود به تهیه ظروف مینا میپرداخت و نقاشی آن را به هنرمندان اصفهانی سفارش میداد؛ ولی خود شخصا اجسام مینا کاری را بوم و آتش میداد. وی دارای همکاری به نام حسن خان فرامرزی فولادی بود که او را در نصب ماشین آلات پارچه بافی کمک میکرد.
فرامرزی با توجه به علاقه و کنجکاوی شدیدی که به یادگیری فن بوم کاری و آتشکاری داشت از روزنهی دیوار اتاق آتشکاری طرز کار این هنر را از این سرهنگ آلمانی فراگرفت و سپس استاد شکرالله صنيع زاده از معلومات و تجربه مرحوم حسن خان فرامرزی استفاده کرد و با همکاری و اطلاعات ارزندهی وی توانست نسبت به رونق و رشد این هنر و تحول در شکل و ابعاد آن قدمهای موثری بردارد.
استادانی همچون محمد بن عبدالوحید هراتی و مسعود بن احمد (قرن ششم)، مصور طاهری، مرحوم رائضی، زرقونی زنگنه و استاد شریفیان نیز به نوبه راه عظمت و رشد این هنر بیبدیل و ماندگار رنجها و مشقات فراوانی کشیدند. پس از ایشان هنرمندان دیگری همچون مرحوم استاد غلامحسین فیض اللهی، استاد حسین هنردوست، استاد مهدی غفاریان، استاد فقیهی، اخوان اسماعیلی، استاد فرشید فولادگر و همچنین فرزندان مرحوم غلامحسین فیض اللهی به نامهای غلامعلی و غلامرضا و دیگر اساتید در رشد و شکوفایی این هنر کوشش و اهتمام بسیار ورزیدند. تا آنجا که به کوشش این مردان امروزه اصفهان تنها شهری است در ایران که در آن هنر میناکاری همچنان در اوج خود باقی مانده است.
اگرچه از هنر میناکاری ایران قبل از قرن دهم هجری (دورهی صفویه) نمونههای قابل ملاحظه ای از لحاظ تعداد برجای نمانده است، اما آنچه از بررسی معدود آثار باقی مانده و نظرات محققین مستفاد می شود، آن است که سابقهی میناکاری در ایران به هزارهی دوم قبل از میلاد می رسد و این هنر مانند بسیاری دیگر از هنرها از ایران آغاز و به سایر نقاط جهان راه یافته است. پروفسور ارثراپهام پوپ در کتاب بررسی هنر ایران دربارهی میناکاری چنین اظهار عقیده نموده است: میناکاری هنر درخشان آتش و خاک است با رنگهای پخته و درخشآنکه سابقهی آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد می رسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سدهی ششم تا چهارم پیش از میلاد و پس از سال ۵۰۰ پیش از میلاد مشاهده می شود. هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته، یکی از نمونههای قدیمی آن را از عهد صفویه، شاردن جهانگرد فرانسوی متذکر شده است که قطعهی مینایی از کارهای اصفهان بوده مشتمل برطرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینهی گل و بته به رنگ آبی کم رنگ، سبز، زرد و قرمز.
دکتر عیسی بهنام در کتاب صنایع دستی ایران ذکر نموده است:
قدیمی ترین نمونههایی که از هنر میناکاری در موزههای دنیا وجود دارد به دست ایرانیان ساخته شده و از لحاظ فنی میناهایی که به نام بیزانس مشهورند، از میناهای ایرانی اقتباس شده است. اصول هنر میناکاری که آن را مینیاتور بر روی آتش نیز نام نهاده اند و شامل فعل و انفعالات پیچیده می باشد، بر پایهی تزیین فلزات به ویژه فلزهای قیمتی نظیر طلا و نقره و همچنین فلز مس با رنگهای مینایی قرار دارد. این رنگهای مینایی عبارت از اکسیدهای فلزی است که با مواد شیشه ای مخلوط می شود و پس از قرار دادن بر روی فلز در کوره پخته می شود. میناکاری را ضمناً می توان یک هنر آزمایشگاهی نیز دانست زیرا برای دسترسی به این پدیدهی هنری ضرورت دارد تا فعلی و انفعالات شیمیایی خاصی با دقت تمام و با مهار آتش و حرارت صورت پذیرد و در اینجاست که نقش هنرمند میناکار که می بایست در تمامی مراحل تولید این محصول حضوری مؤثر، دقت بسیار و توجهی خاص داشته باشد، مشخص می شود.
احیاء و رونق مجدد میناکاری در شهر اصفهان از حدود ۴۵ سال قبل آغاز گردیده است و در این راه استادان و هنرمندانی چون استاد شکرا… صنیع زاده تلاشهای بسیار داشته اند. بیشتر اشیایی که میناکاران فعلی به بازار عرضه می نمایند، شامل گوشواره، سینه ریز، گلوبند، انگشتر، گلدان، کاسه و بشقاب، سرویس چایخوری، قندیل، لاله، شمعدان، قدح، جعبههای خاتم کاری و میناکاری، سرویس شربت خوری، قابهای عکس با اندازههای مختلف، زیر سیگاری، پیپ، آلبوم عکس، گلاب پاش و تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای دیگر مانند طلاکاری، خاتم کاری و مینیاتور ترکیب می شود و… می باشد. افزون بر آن بر روی درها و چهل چراغهای اماکن متبرکه نیز میناکاری می شود.
انواع میناکاری
میناکاری می تواند به شیوههای گوناگون انجام پذیرد ولی دو روش آن متداول تر از دیگر روش ها بوده که عبارتند از:
مینای خانه بندی
در مینای خانه بندی، نقش اصلی را به وسیلهی سیمهای نازک فلزی روی ورقهی سطح فلز پدید می آورند و پس از آنکه این سیم ها با رنگ مینایی و یا به وسیلهی لحیم کاری ثابت شد، بخشهای باقی مانده را با رنگهای گوناگون مینایی می کنند و هنگامی که این عمل به اتمام رسید، مینا را در کورهی مخصوص می پزند. برای احتراز از سیاه شدن سیمهای فلزی لازم است که پیش از حرارت دادن مینا، روی آن را با یک مینای بی رنگ شیشه ای بپوشانند و سپس آن را بپزند. اگر چه اکثر میناهای باستانی به این شیوه ساخته شده ولی امروزه نوع دیگر میناکاری یعنی مینای نقاشی متداول است.
مینای نقاشی
در این روش، زمینهی ورقه مس را از مینای سفید و غلیظ می پوشانند و پس از آنکه آن را در کوره پختند، روی آن با رنگهای مینایی نقاشی می کنند. نقاشی کردن با رنگهای مینایی به دو شیوه انجام می گیرد:
طریقهی اوّل: رنگ ها را که به صورت گرد بسیار نرمی است، با آب و کمی گلیسیرین مخلوط می کنند و آن را روی صفحهی شیشه ای یا عقیق به وسیلهی کاردکهای مخصوص حل می نمایند، آن گاه مانند نقاشی معمولی آب و رنگ، نقش دلخواه را با این رنگ تصویر می کنند.
طریقهی دوم: به جای آمیختن رنگهای مینایی با آب و گلیسیرین، آن را با عصارهی جوهرکاج یا جوهر اسطو خودوس می آمیزند و به شیوهی نقاشی رنگ و روغن عمل می کنند.
در هر دو طریقه و به خصوص در طریقهی اخیر لازم است صفحهی مینایی را پیش از قرار دادن در کورهی مینا به ملایمت روی چراغ الکلی حرارت دهند تا جوهرهای محتوی آن سوخته و زائل شود. مسلم است که این کار به دقت زیادی نیاز دارد زیرا اگر حرارت بیشتر از اندازهی لازم شود، جوهرهای محتوی رنگ مینا یکباره جوش می کنند. و صفحهی مینایی حالتی آبله گون پیدا می کند. پس از طی این مراحل معمولاً روی شیء میناکاری شده را به وسیلهی مینای بسیار شفاف و ظریفی لعاب می دهند و مجدداً آن را در کوره می پزند. به طور کلی مراحل تولید یک محصول مینا را به شرح زیر می توان خلاصه نمود:
۱ – تهیهی زیرساخت از مس ۲ – لعاب کاری اول با رنگهای مینایی – درجهی حرارت در این مرحله می بایست حدود ۷۵۰ درجه سانتی گراد باشد. ۳- لعاب کاری دوم با رنگهای مینایی – در این مرحله نیز درجهی حرارت حدود ۷۵۰ درجهی سانتی گراد خواهد بود. ۴ – لعاب کاری سوم با رنگهای مینایی – درجه حرارت در این مرحله نیز همانند مراحل قبلی حدود ۷۵۰ درجه سانتی گراد است. ۵ – زیر رنگ و پیاده کردن طرح. ۶۔ رنگ آمیزی۔ ۷- قلم گیری و پرداز – درجهی حرارت در این مرحله حدود ۵۰۰ درجهی سانتی گراد است. ۸ – طلاکاری (در صورت لزوم) – درجهی حرارت در این مرحله حدود ۲۰۰ درجهی سانتی گراد می باشد.
میناکاری در طول دوران پرپیشینه اش فراز و فرودهای متعددی داشته ولی در حال حاضر در اصفهان و تهران اقدام به ساخت ظروف و اشیاء مینا می گردد. امروزه برای زیرساخت محصول فقط از مس استفاده می شود و در اصفهان – مهمترین مرکز میناکاری ایران – میناهای فوق العاده زیبایی – البته به شیوهی نقاشی – تولید و عرضه می شود. در حال حاضر زیرساخت مینا در کارگاههای مس گری انجام می شود و میناکاران بدنههای آماده را دریافت و برروی آن میناکاری می نمایند. مس مورد مصرف برای ساخت اسکلت مینا می بایست خالص و ناب و از نوع کاملاً مرغوب باشد زیرا اگر مس خالص نباشد، حتی به میزان خیلی ناچیز، در آن سرب یا برنج موجود باشد، در موقع لعاب کاری اثرات نامطلوبی به جای می گذارد که نهایتاً از کیفیت میناکاری می کاهد.
مواد اولیهی مورد مصرف در میناکاری را مس (برای زیرساخت مینا)، رنگ و انواع لعابهای مینایی و آب طلا تشکیل می دهد و ابزار کار نیز شامل کوره، گیره، انبردست، موتور مولد باد، دستگاه پرس، سندان و قلم مو می باشد.
مواد و ابزار لازم میناکاری
قلم مو
قلم مو را از موی سمور و موی پشت گربه، بین دو کتف تا روی دم، درست میکنند. عدهای موی زیر گلوی گربه را برای تهیه قلم مو مناسب دانستهاند که این نظر نادرست است.روش تهیه و بستن قلم مو یکسان است ولی سلیقهها متفاوت است. پس از چیدن مو از پشت گردن گربه، موها را با شانهی کوچک ویژهای، از ابتدا تا انتهای دسته موی تهیه شده، شانه میزنند تا تمامی کرکهای مزاحم از ته آن خارج شود و موهای شکسته نیز از موهای سالم جدا شود. البته این کار را با سوزن نیز میتوان انجام داد. بدین صورت که موی دسته بندی شده را توسط انگشت بر روی قطعهای شیشه قرار داده، با سوزن کرکها و موهای شکسته و اضافه را خارج میکنند. برای آنکه موها در قالب نظم یابد و در یک خط قرار گیرد ته قالب را به جای همواری میزنند. آنگاه موها را از قالب در میآورند (یا در زیر انگشتان) و خیس میکنند و ته آنها را با نخ میبندند و نوکشان را از انتهای شاہپر کبوتر، که قبلا تمیز و آماده شده و نوک آن را بریدهاند، رد میکنند تا موها به نوک شاہپر برسد. پس از بیرون آوردن مقدار مورد نظر از نوک شاہپر انتهای پر را چسب میریزند و یا دستهای را که ساختهاند و داخل شاہپر کردهاند با نخ محکم میبندند.
در قدیم نقاشان بهترین قلم موها را میساختند. این قلم موها کمی بلندتر و نوک تیزتر از قلم موهای امروزی بودند؛ زیرا در نقاشیهای ظریف، که پرداززنی میشد، از این نوع قلم استفاده میکردند. امروزه جنس قلم موهای ساخت اروپا از موی سمور و سنجاب و موهای مصنوعی است. البته در ساختن مو در درجه اول باید بدانیم که چه خواستهای از قلم مو داریم؟ اگر برای بوم و رنگآمیزی است باید پرمو باشد و اگر برای پرداز زدن است باید کم موتر و نوک تیزتر باشد و در پایان کار سعی کنیم که حتما قلم موها را کاملا در آب تمیز کنیم.
نوع و رنگ موی گربه در کاربرد قلم بسیار مؤثر است اگر بخواهند پرداز بزنند از موهایی که بیشتر خاصیت فنری دارند استفاده میکنند. موی گربههای دستآموز به علت اینکه بر اثر دست کشیدن مکرر بر پشت آنان و تولید الکتریسیته ساکن موهای آنان شکسته یا حالت چسبندگی پیدا میکند، جهت تهیه قلم مو مناسب نیستند گاهی در قلمگیری احتیاج است که از موی گربههایی که موهای دو رنگ قهوهای و سفید یا زرد دارند و اصطلاحا بیدانجیری یا مختلط نامیده میشوند استفاده شود و اگر به کارهای بسیار نرم و ظریف نیاز باشد از موی گربه سفید استفاده میشود.
مداد کپی
برای طراحی بر روی اجسام میناکاری شده بهتر است از مدادهای کپی استفاده شود. زیرا رنگ این مدادها در کوره محو میشود و در صورتی که بعد از کوره کاری هنوز اثر مداد بر روی اجسام باقی مانده باشد به راحتی پاک میشود. ولی مدادهای معمولی مشکلتر پاک میشود و در کوره نیز از بین نمیرود.
واشور کردن
واشور، در لغت به معنی دوباره برانگیختن، و از نو به جنبش درآوردن و زنده کردن محیط برای کار جدید است. بعضی لفظ واشور را به کار میبرند به معنی باز هم شستن. ولی هر چه باشد این عمل را جهت چربی زدودن از محیط کار انجام میدهند تا رنگ روی کار جایگزین شود.
قبل از انجام هر گونه نقش و نگار و یا طراحی بر روی ظروف لعاب شدهی مینا باید آن ظروف را در اصطلاح واشور کرد. این عمل باعث میشود که چربی و ناخالصی روی ظروف از بین برود.
طرز کار
پارچهای (معمولا سفیدرنگ و نخی) به اندازه دلخواه معمولا ۵×۵ سانتیمتر را در آب خیس کرده، به سریشم آغشته میکنند تا کمی حالت چسبندگی پیدا کند. سپس پارچه نمدار را بر روی ظروف مینا میکشند تا سطح کار از چربی عاری شود.
این عمل همان طوری که اشاره شد به خاطر این صورت میگیرد که اگر چربی یا مواد زایدی در روی ظروف مینا وجود دارد از بین برود؛ همچنین باعث نشست رنگ بر روی ظروف مینا شود.
البته پارچهی آغشته به سریشم نباید زیادی دارای چسبندگی باشد؛ زیرا اگر چنین اتفاقی رخ دهد رنگهای نقاشی شده در کوره دارای ترکهای ریزی خواهد شد و از طرفی رنگ نقاشی زمانی که از کوره بیرون آورده میشود حالت کدری به خود میگیرد؛ به خصوص رنگ طلای مینا به صورت طلای مایل به سیاه میشود.
سریشم
مادهای است به رنگ قهوهای مایل به زرد که اگر رطوبت به آن برسد یا آن را بجوشانیم دارای بوی تند و تعفن آوری میشود.
طرز تهیه سریشم
سریشم را از زردپی (زردپی آشیل) چسبیده به استخوانهای تیرک حیوانات به خصوص اسب، گاو، گوسفند و امثالهم تهیه میکنند. این رباطها را از استخوان جدا کرده، در ظرفی بزرگ قرار میدهند و روی آن را کمی آهک میپاشند تا رباطها و غضروفها زودتر حالت حل و فاسد شدن پیدا کند. مدت سه الی چهار روز آن را به حال خود میگذارند تا به حالت گندیدگی درآید. سپس رباطهای گندیده شده را در ظروفی ریخته و با حرارت ملایم و غیر مستقیم داغ میکنند. به طوری که به نقطه جوش نرسد و تنها داغ شود. پس از داغ کردن، مواد حاصله را میگذارند تا سرد شود. در این حالت مواد به صورت ژل درمیآید که آن را با کاردک به صورت نازک میبرند و نخی را از وسط آن میگذرانند و توسط همان نخ مواد را در زیر آفتاب آویزان میکنند تا خشک شود. مواد به دست آمده را سریشم مینامند که با داغ کردن مجدد به عنوان چسب در هنر خاتم سازی مورد استفاده قرار میگیرد و بهترین نوع چسب در این رشتهی هنری است؛ زیرا در هر نوع آب و هوایی از خود واکنش نشان نمیدهد. همچنین از تکههای سریشم میتوان جهت واشور کردن در هنر مینا و مینیاتور استفاده کرد.
در گذشته سریشم به دست آمده در اصفهان از مرغوبیت خوبی برخوردار بود و بعد از اصفهان در یزد؛ اما امروزه تعداد بسیار محدودی از افراد به تهیه سریشم مشغول هستند. زیرا مصرف آن بسیار کم شده و تهیهی آن نیز بسیار مشکل و کاری غیر قابل تحمل است؛ یک قطعهی آن میتواند سالها نان هنرمندان مینا و مینیاتور را تامین کند، همچنین میتوان از بزاق آب دهان به عنوان یک نوع واشور استفاده کرد. البته این عمل برای اجسام کوچک امکانپذیر است و برای کارهای بزرگ باید از سریشم استفاده کرد.
بس
بس محلولی است بیرنگ و همچون آب که کمی حالت کدری دارد. بس را به عنوان چسبندگی و معلق نگه داشتن ذرات رنگ در محلول رنگی استفاده میکنند. این بس یا بستها هنگام رفتن به کوره میسوزد و دیگر اثری از آنها باقی نمیماند.
از طرفی استفاده از بس در رنگهای میناسازی باعث روانتر شدن قلم بر روی کار و دیرتر خشک شدن رنگهای مینا میشود. اگر مقدار بس به کار برده شده به اندازه نباشد از لحاظ کیفیت رنگ بسیار موثر خواهد بود. چنانچه مقدار صمغ بسیار زیاد باشد رنگ کدر میشود. ولی اگر گلیسیرین زیاد باشد مشکلی به وجود نمیآید.
رنگ مینا در ابتدا به صورت پودر است که برای آماده کردن کار باید با بس مخلوط شده، به اصطلاح خوب وامال شود. اگر به وسیلهی کارتک این مالش و ترکیب خوب انجام شود، بهتر و راحتتر میتوان از رنگها استفاده کرد. به خصوص در کارهای ظریف مانند پرداززنی. در زمان کار کردن در صورتی که قلم روانی خود را از دست بدهد میتوان بس یا گلیسیرین را با قطره چکان به رنگها اضافه کرد. این امر باعث حرکت و روان شدن بهتر قلم میشود.
مواد لازم برای تهیه بس
– صمغ عربی (از همهی صمغها یا رزینها بهتر است؛ زیرا خالصتر و سفیدتر است).
– صمغ درختی (درخت گیلاس) (جد).
– گلیسیرین (تری ال گلیسیرین).
– آب خالص (جوشیده سرد شده).
– قطعهای دستمال نازک و تمیز (سفید).
طرز تهیه
برای تهیهی بس بهتر است از صمغ عربی استفاده شود؛ زیرا این نوع صمغ برای کارهای میناسازی مناسبتر است. در حالیکه صمغ درختی برای کارهای مینیاتوری بهتر است، میتوان از مخلوط هر دو نیز استفاده کرد.
مقداری صمغ عربی را در آب حل کرده، یک قاشق صمغ را در بیست برابر وزن آب حل میکنند. سپس به وسیلهی انگشتان خود مقدار چسبندگی آن را امتحان میکنند. محلول باید به حالت چسبندگی زیاد داشته باشد نه کم و باید حالت تعادل داشته باشد.
محلول به دست آمده را پنج قسم کرده، یک قسم گلیسیرین اضافه میکنند. اگر ده قسم شد دو قسم گلیسیرین اضافه میشود. در واقع نسبت پنج به یک را باید در نظر گرفت. باز هم بهتر است با انگشتان محلول به دست آمده را امتحان کرد. بهتر است قبل از اضافه کردن گلیسیرین محلول به دست آمده را از صافی رد کرد. به این محلول بس میگویند. چنانچه چسبندگی آن کم باشد باید به آن صمغ اضافه کرد. محلول به دست آمده را در ظرف قطره چکاندار یا شیشه قرار داده و مورد استفاده قرار میدهند. بهتر است بس را برای مدت زیادی، مثلا چند ماه، نگهداری نکرد و آن را تازه به تازه تهیه کرد. مناسبترین جا برای نگهداری بس درون یخچال است؛ زیرا چنانچه محلول مدت زیادی بیرون يخچال بماند هم کارایی مطلوب خود را از دست میدهد و هم دارای بوی تندی مثل ترشیدگی میشود. علت آن حملهی قارچهاست که اصطلاحا به آن کپک میگویند.
برای اینکه به زمان بیشتری احتیاج باشد تا ظروف مینا فرصت کار کردن بدهد و سریع نخشکد، باید از بس و گلیسیرین بیشتری استفاده شود، زیرا گلیسیرین اضافه باعث میشود تا رنگ بوم دیرتر خشک شده و اجازه دهد که مدت طولانیتری روی آن کار شود. بنابراین بس یکی از موادی است که در ایجاد کیفیت رنگ و همچنین در خصوص کار کردن نقش به سزایی دارد و بهتر است محلول به اندازه و تازه باشد. همچنین از بس برای جلوگیری از تهنشین شدن رنگ استفاده میشود.
ویژگیهای مواد اولیه
زیرساخت
معمولاً جهت تهیهی زیرساخت مینا می بایست از فلزات خالص و یا آلیاژ فلزات با ترکیب درصد دقیق استفاده کرد. در صورت وجود ناخالصی هنگام حرارت دادن تاولهایی در سطح زیرساخت ظاهر می شود. حداقل ضخامت فلز در تهیهی زیرساخت ۰/۸ میلیمتر است زیرا باعث ازدیاد مقاومت زیرساخت در مقابل انواع فشارهای کششی و خمشی شده و در نتیجه از ترک خوردن و پوسته شدن لعاب و تغییر شکل در اثر حرارت جلوگیری می شود. همچنین سطح مورد نظر می بایست صاف و یکنواخت باشد. فلزات و آلیاژهایی که در ساخت مینا بیشتر استفاده می شود، عبارت است از: مس، طلا، نقره، برنج و برنز.
مس: در تهیهی مینا باید از مس با درصد خلوص بالا استفاده کرد و استفاده از ورق و یا شمش مس حاصل از ذوب قطعات مستعمل مجاز نیست. ضخامت مناسب جهت تهیهی زیرساخت حداقل ۰/۸ میلیمتر است.
طلا: ضخامت زیرساخت و عیار طلای مصرفی در تهیهی اشیاء مینایی با نظر سازنده تعیین می شود.
نقره: نقرهی مورد استفاده حداقل باید دارای عیار ۸۴ باشد، حداقلی ضخامت زیرساخت ۸/۰ میلیمتر است که بسته به نظر سازنده ممکن است تغییر کند.
برنج: برنج مصرفی همانند مس نباید از ذوب قطعات مستعمل به دست آمده باشد، همچنین باید از ترکیب مس و روی از نوع مرغوب با ترکیب درصد دقیق استفاده شود. وجود ناخالصی در برنج مصرفی هنگام حرارت دادن سبب ایجاد تاول بر سطح زیرساخت شده و از ارزش کار می کاهد، حداقل ضخامت مناسب جهت زیرساخت ۰/۸ میلیمتر است.
برنز در ایران از این آلیاژ به ندرت استفاده می شود و می بایست شرایط ذکر شده جهت برنج را دارا باشد.
در صورتی که زیرساخت از شیشه یا سرامیک باشد، باید حایز کیفیت مطلوب برای میناکاری باشد.
لعاب
لازمهی ایجاد نقوش مینایی بر روی فلز به وجود آوردن سطح مناسبی است که توسط لعاب ایجاد می شود. معمولاً لعاب مورد استفاده لعاب سفیدرنگ است.
ولیکن بسته به نوع طرح، ممکن است از لعابهای رنگی نیز استفاده شود. لعاب مینا در اثر حرارت (حداکثر ۷۰۰ درجهی سانتیگراد) سخت و شیشه ای می شود. ترکیب احتمالی لعاب مینا مخلوطی از سنگ چخماق، سیلیس، سرب و قلع است. در صورتی که به این مواد اکسید، قلع اضافه شود لعاب کدر می شود.
رنگ
رنگهای مورد مصرف در مینا اکثراً از ترکیب اکسید فلزات با انواع مشخصی از نمک ها به دست می آید. در گذشته از رنگهای گیاهی و معدنی استفاده میشده است ولی امروزه اکثراً از رنگهای شیمیایی آماده استفاده میشود. آنچه در مورد رنگهای انتخابی حایز اهمیت است که شدت رنگ بستگی مستقیم با درجهی حرارت و طول زمان حرارت دادن دارد.
ساختمان کورۀ میناسازی و ابزار مورد استفاده آن
ساختمان کوره میناسازی معمولا به شکل قوسی، مربع و یا مستطیلی ساخته میشود. اسکلت داخل کوره از جنس استیل است؛ زیرا فلز استیل از لحاظ انتقال گرما و دوام در برابر حرارت آتش مناسبترین فلز به شمار میرود. برای ساختن یک کوره مناسب باید از ورق استیل شمارهی یک برای کف و ورقه شماره هشت برای اطراف کوره استفاده کرد؛ زیرا کف آن مستقیما در برابر آتش قرار دارد و چنانچه از ورقه یک استفاده نشود زودتر از بین میرود.
اطراف اسکلت کوره باید دارای خلا باشد تا بتواند حرارت را به صورت یکنواخت به تمام بدنه کوره برساند؛ زیرا چنانچه حرارت در تمام سطوح یکنواخت نباشد، بر کیفیت اثر هنری بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
عمر کوره به تعداد دفعات استفاده از آن بستگی دارد؛ زیرا اگر به صورت مرتب از کوره استفاده شود ممکن است پس از حدود شش ماه نیاز به تعویض استيل آن باشد. هر چه کیفیت استیل و ساختمان کوره بهتر و مناسبتر باشد، کارهایی که داخل آن قرار میگیرد بهتر حرارت میبیند و از لحاظ کیفیت کار هم بسیار موثر است. همچنین اطراف کوره باید توسط گِل پوشانده شود تا حرارت اطراف از بین نرود و هر چه گِل بهتر عمل آورده شود، عمر آن طولانیتر خواهد بود.
کوره نیز دارای دری است که دارای روزنهای بوده و از آن میتوان داخل را مشاهده کرد تا زمان مناسب را جهت داخل و خارج کردن اجسام مینا تشخیص داد. این در نیز معمولا با گازانبر جابهجا میشود. در گذشته برای تامین حرارت کوره از چوب و دیگر وسایل گرمازا و بعدها از نفت استفاده میشد اما امروزه حرارت کوره بیشتر با استفاده از گاز و بعضاً برق تامین میشود.
برای کوره کاری بهتر است از مکانی استفاده شود که دارای تهویه و نور کافی باشد. همچنین نباید از نظر دور داشت که ظروف مینا به هیچ عنوان نباید در تماس مستقیم با آتش باشد. به همین دلیل است که ساختمان کورهی میناسازی با ساختمان کورهی کاشیسازی متفاوت است.
بعد از روشن کردن فر باید اجازه داد تا محوطه کوره کاملا سرخ شود و حرارت در تمام نقاط آن به صورت یکسان باشد. زمانی که کوره کاملا آماده شد، نوبت آتشکاری یا کوره کاری فرا میرسد. در این مرحله، با توجه به تجربه، حرارت را تنظیم میکنند و اگر احساس بشود که حرارت زیاد و یا کم است آن را به حد مطلوب میرسانند. در رشتهی میناسازی و به خصوص در قسمت آتشکاری نمیتوان اجسام را در درجه حرارت خاصی قرار داد؛ بلکه از آنجا که اسکلت مسها و یا ظروف مختلف ممکن است دارای ضخامتهای مختلفی از لحاظ ساختار مسی خود باشند، زمان تشخیص به عهده استاد آتشکار است که از راه تجربه زمان مناسب را میداند.
اجسام مینا که داخل کوره برده میشود خواه لعاب باشد یا نقاشی در مرحلهی اول تیره رنگ میشود و سپس این تیرگی به سوی روشن شدن میرود تا زمانی که حالت غبار و یا مه اطراف ظروف مینا را فرا میگیرد. در این زمان باید اجسام را از کوره خارج کرد. البته باید دقت کرد تا جسم داخل کوره را به موقع خارج کرد؛ زیرا اگر دیرتر از حد معمول خارج شود، رنگ نقاشی حالت پخش به خود میگیرد و به اصطلاح سفیدک میزند و اگر زودتر باشد حالت کدر و زبری در آن ایجاد میشود. ولی چنانچه استاد آتشکار مشاهده کند که جسمی حرارت کم دیده باید بلافاصله در کوره قرار دهد تا باعث پخت کامل آن شود و اصطلاحا رنگهای آن بپرد. ولی اگر ظرف یا جسم مینا شده زیاد حرارت دیده باشد دیگر نمیشود کار کرد مگر دوباره تعمیر شود.
همچنین باید هنگام خارج کردن از کوره آن را با احتیاط روی تخت کار قرار داد؛ زیرا در این مرحله ظروف حالت انعطاف پیدا میکند و هر ضربهای باعث میشود که از شکل خود خارج شود. به طور کلی مهمترین مسأله در آتشکاری تجربه است که باید در طول زمان و تجربیات متعدد در اختیار فرد آتشکار قرار گیرد.
ابزار مورد نیاز برای کوره کاری آتشکاری
برای استفاده از کوره میناسازی به ابزار و وسایلی نیاز است که در ادامه مطلب به آنها می پردازیم.
تخته کار
تخته کار جسم مسطحی است به اشکال مختلف از جنس آهن و معمولا از مفتول که به اشکال مختلف ساخته میشود و به نوع کارکرد بستگی دارد. زمانی که بخواهند اجسام میناکاری را داخل کوره قرار دهند، آن را بر روی تخته کار قرار داده، داخل کوره میبرند. همچنین گاهی اوقات از صفحه استیلی برای تخته کار، که روی چهارچوبی از مفتول ساخته میشود، استفاده میشود.
بهتر است قبل از آنکه اجسام میناکاری شده را بر روی تخته کار قرار دهند، خود تخته کار را حرارت دهیم؛ زیرا اگر تخته کار قبلا حرارت دیده باشد، جسم مینایی بهتر میتواند حرارت را به خود جذب نماید.
در گذشتهی نه چندان دور از مقوای نسوز نیز برای قراردادن اجسام در داخل کوره استفاده میشد. بدین صورت که مقوای نسوز را روی چهارچوب فلزی قرار میدادند و سپس اجسام مینا را برای حرارت دادن روی مقوا گذاشته، وارد کوره میکردند.
انبر گازی شکل
از این وسیله برای جابهجا کردن در کوره و یا برداشتن اجسام سنگین مینا از روی تخته کار میتوان استفاده کرد.
انبر
از انبر برای برداشتن کار از روی تخته کار استفاده میشود و معمولا به دلیل سنگین بودن اجسام بهتر است انبرهای نسبتا بزرگ و بادوام را به کار برد. همچنین از انبر برای تابگیری اجسام مینا نیز میتوان استفاده کرد.
میله
از این وسیله برای وارد و خارج کردن تخته کار در کوره، که ظروف مینا روی آن قرار دارد، استفاده میشود و دارای سه قسمت است: الف) دسته چوبی: برای جلوگیری از انتقال حرارت از دسته چوبی استفاده میشود.
ب) میله آهنی: که معمولا یک متر الی یک متر و سی سانتیمتر است.
ج) دهانه میله: که به صورت دهانهای باز است و محل اتصال تخته کار و میله است. بعضی از کوره کارها به جای استفاده از میله از انبرهای بلند که معمولا ۸۰ الی ۹۰ سانتیمتر است برای وارد یا خارج کردن تخته کار در کوره استفاده میکنند.
دم، فر و موتور مولد باد
برای ایجاد و تنظیم حرارت کوره از دم، فر و موتور مولد باد استفاده میشود. البته در کورههای برقی نیازی به این وسایل نیست و بیشتر در کورههای نفتی و گازی مورد استفاده قرار میگیرند.
صفحه سنگی
برای قراردادن اجسامی که از کوره خارج میشود یا برای تابگیری پلاکها و یا ظروف مینایی به خصوص بشقابها از صفحه سنگی، که به صورت اندازههای مختلف است، استفاده میشود. بهتر است هنگام کار صفحه سنگی کاملا تمیز باشد.
نقاب یا عینک
نقاب یا عینک برای جلوگیری و محافظت از چشم و صورت از حرارت مورد استفاده قرار میگیرد و بهتر است شیشه عینک و یا نقاب کمی دودی باشد؛ زیرا شیشههای روشن و شفاف ممکن است به چشم آسیب برساند. عدم استفاده از نقاب یا عینک ممکن است موجب سوختگی صورت و ضعف چشم شود. بنابراین بهتر است از نقابهایی استفاده شود که کاملا سر و صورت را میپوشاند.
لباس مناسب
ست از لباسهای نسوز و یا لباسهایی که بتواند در برابر حرارت مقاومت بیشتری داشته باشد استفاده کرد و نباید هیچ قسمت از بدن بدون پوشش باشد؛ زیرا حرارت باعث سوختگی و ایجاد مشکلات برای آتشکار میشود.
دستکش
اگر از دستکش نسوز استفاده شود بهتر است؛ زیرا دستها تنها قسمتی از بدن است که بعضا تا قسمتی از آن در کوره وارد میشود. بنابراین بهتر است از پوشش مناسب استفاده شود. از آن جایی که دست برای قرار دادن تخته کار و یا اجسام مینایی به مدت کوتاهی در کوره قرار میگیرد باید موارد ایمنی کاملا رعایت شود.
مراحل ساخت مینا
تهیهی زیرساخت
معمولاً به دو روش خمکاری و چکش کاری تهیه می شود.
روش خمکاری
در این روش قالب مخصوص بشقاب، گلدان و یا هر شیء دیگر مورد نظر را به دستگاه تراش متصل کرده و ورقهی فلز مورد نظر را بین قالب و گیره دستگاه قرار می دهند، در حین چرخیدن ورقه به وسیله میله ای که سر آن کاملاً گرد است و با فشار، ورقه را روی قالب خم می کنند.
روش چکش کاری
در این روش بدون استفاده از قالب و با استفاده از انواع چکش، میل قلوه، انبر و سندان اشیاء را به اشکال مورد نظر تهیه می کنند و پس از هر بار عمل چکش کاری قطعه را در آتش قرار می دهند و مجدداً آن را چکش کاری می کنند تا کاملاً به شکل مورد نظر درآید.
برداشت آلودگیهای مختلف از سطح زیرساخت
سطح فلز برای بهتر چسبیدن لعاب مینا باید کاملاً تمیز باشد، در صورتی که حتی اثر انگشت هنرمند بر روی ساخت باقی بماند، چربی آن مانع از ارتباط مستقیم لعاب با بدنه شده و در سطح لعاب بریدگی به وجود می آید، به این منظور از روشهای مختلفی استفاده می شود. شیء را درون مخزن شیشه ای متناسب با ابعاد آن که حاوی (نمک طعام و سرکه است فرو می برند و یا بر روی شیء مورد نظر مستقیماً سرکه ریخته و سپس نمک بر روی کلیهی سطوح آن می پاشند و توسط برس سیمی لکه ها را پاک می کنند.
استفاده از جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) در این روش شیء را درون محلول گرم اسید سولفوریک رقیق غوطه ور کرده و در صورتی که شیء بیش از حد دارای لکه باشد آن را درون اسید سولفوریک غلیظ قرار می دهند و توسط برس سیمی آن را تمیز می کنند. بعد با آب شیء را شستشو می دهند تا کاملاً از اسید پاک شود. استفاده از صابون، الیاف فلزی، سمباده و آب نمک : در پایان تمام مراحل شیء پاک شده را با آب تمیز می شویند و توسط خاک ارّه آن را خشک می کنند. سپس قبل از لعاب کاری توسط هوای فشرده کمپرسور، آن را از هرگونه گرد و غبار پاک می کنند.
آماده سازی لعاب
پودر لعاب به جهت غیرمحلول بودن و وزن حجمی زیاد به تنهایی نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین جهت معلق کردن ذرات لعاب در آب و چسبندگی بیشتر آن از غلظت دهندههای طبیعی مانند “به دانه” استفاده می کنند. ابتدا «به دانه» را می جوشانند تا لعاب آن به دست آید، سپس آن را به نسبت ۱ به ۱۰ با پودر لعاب مخلوط می کنند.
لعاب کاری
لعاب کاری به دو روش انجام میگیرد:
روش اسپری به وسیلهی پیستوله
در این روش لعاب به وسیلهی پیستوله در اتاقک کوچکی که به آن اتاقک اسپری گفته می شود بر روی زیرساخت پاشیده می شود. این اتاقک می بایست به سیستم تهویهی مناسب مجهز باشد تا اسپری کننده از ذرات معلق لعاب در هوا که سمی و خطرناک است در امان بماند. در این روش مقداری از لعاب به هدر می رود.
روش دستی یا غرقاب
در این روش لعاب را بر روی قطعه می ریزند تا تمام سطح آن را بپوشاند. این روش به لحاظ جلوگیری از هدر رفتن لعاب و معلق نشدن ذرات آن در هوا از نظر اقتصادی و از نظر بهداشتی ارجح است. پس از لعاب کاری، اشیاء لعاب زده شده را می بایست در فضایی دور از هر گونه گرد و غبار در کنار کوره و یا در گرم خانه قرار داده و حتماً قبل از قرار دادن شی در کوره مجدداً توسط هوای فشرده غبار روبی کرد.
پخت لعاب
پس از خشک شدن کامل لعاب و برطرف کردن هرگونه گرد و غبار از روی آن، مرحلهی پخت آغاز می شود. برای پخت لعاب، حرارت کوره می بایست در حدود ۹۰۰ درجهی سانتیگراد باشد. فرآیند پخت لعاب بیش از ۲ تا ۳ دقیقه به طول نمی انجامد و زمانی که سرخی مناسب قطعه و لعاب توسط استادکار تشخیص داده و در واقع از پخت کامل لعاب اطمینان حاصل شد، شیء را از کوره خارج کرده و در کنار کوره قرار می دهند تا به تدریج سرد شود. صنعت گران سنتی از دماسنج استفاده نمی کنند و فقط به تجربیات و شواهد بسنده می کنند. در این زمان رنگ لعاب به رنگ زرد نخودی متمایل است و با از دست دادن حرارت به تدریج رنگ آن به سفیدی می گراید.
در صورتی که کوره به اندازهی لازم گرم نشده باشد لعاب حاصله مات و زبر خواهد شد. همچنین حرارت بیش از حد کوره موجب سوزنی شدن سطح لعاب می شود.
جهت پوشش کامل یک فلز به طور معمولی سه بار مراحل لعاب کاری و پخت با فاصلهی زمانی معقول صورت می گیرد.
حرارت کوره در بار سوم لعاب کاری، کمتر از دفعات قبل است.
آماده سازی رنگ
رنگهای مورد استفاده برای نقاشی بر روی زمینهی مینا به رنگهای نسوز معروف است و به طور عمده از پودر اکسید فلزات تشکیل شده است. در قدیم استادکاران میناساز خود این رنگها را تهیه می کردند ولی امروزه از پودرهای رنگ آماده استفاده می شود. برای آماده کردن این رنگ ها جهت نقاشی روی اشیاء مینایی می بایست، ابتدا محلول صمغ عربی در آب را با گلیسیرین به نسبت ۱ به ۲ مخلوط کرده و پس از قرار دادن پودر رنگ مورد نظر بر روی شیشه و چکاندن چند قطره از مخلوط فوق توسط کاردک رنگ را آماده کرده و مانند رنگهای آبرنگ از آن استفاده می کنند. درواقع مخلوط محلول صمغ عربی و گلیسیرین عمل حلال رنگ را انجام می دهد. در صورت خشک شدن باقی مانده رنگ، با چکاندن چند قطره از مخلوط صمغ عربی و گلیسیرین مجدداً آن را برای نقاشی آماده می کنند.
پودر رنگ را می توان با جوهر کاج و یا جوهر اسطوخودوس، آمیخته و آمادهی نقاشی کرد. در این صورت باید به شیوهی رنگ روغن عملی کرد.
انتقال طرح بر روی لعاب
ابتدا هنرمند میناساز طرح مورد نظر خود که معمولاً برگرفته از نقوش اسلیمی و ختایی، گل و مرغ، شکارگاه و صورت سازی است را بر روی کاغذ آورده و سپس کاغذ را «سوزن کاری» یا «سمباده کاری» می کند به این صورت که خطوط طرح را نزدیک به هم سوراخ سوراخ می کند. سپس خاکستر یا دوده طرح را بر روی قطعهی لعابی پیاده می کنند.
نقاشی
نقاشی را میتوان با قلم گیری آغاز کرد و ابتدا خطوط اصلی طرح را قلم گیری کرد و سپس قسمتهای مختلف را رنگ آمیزی کرد. همچنین می توان ابتدا طرح را رنگ آمیزی کرد و سپس دور آن را قلم گیری کرد.
ذکر این نکته ضروری است که در رنگهای مینایی، رنگ سفید وجود ندارد و اگر استفاده از این رنگ ضروری باشد هنرمند با مهارت از سفیدی لعاب زمینه استفاده می کند و یا پس از نقاشی با قلم نوک تیزی رنگ را از روی زمینه برمی دارد تا رنگ سفید لعاب ظاهر شود. چنانچه در طرح مورد نظر رنگ طلایی وجود داشته باشد در همین مرحله باید با آب طلا نقاشی را تکمیل کرد.
یادآوری: در هنگام نقاشی بر روی مینا، زیاد شدن رنگ موجب شره و خرابی کار در مرحلهی حرارت دادن می شود. اگر رنگ در نقطه ای بیش از حد لازم باشد می بایست از پخت، اضافی آن را برداشت.
پخت نقاشی
پس از آن که نقاشی بر روی لعاب پایان یافت باید مجدداً قطعه را در کوره حرارت داد. این بار حرارت کوره می بایست بین ۶۰۰ تا ۷۵۰ درجهی سانتیگراد باشد. در صورتی که جهت رنگ آمیزی از طلا استفاده شود، باید فرآیند پخت در حرارت حداکثر ۴۵۰ درجه سانتیگراد صورت گیرد، زیرا در دمای بالاتر طلا از بین خواهد رفت.
در مرحلهی نقاشی در صورتی که روغنهایی نظیر گلیسیرین یا اسطو خودوس و یا روغنهای مشابه جهت آماده سازی رنگ استفاده شود باید قبل از قرار دادن شیء در کوره، آن را با گذاردن بر روی اجاق برقی و یا شعلهی ملایم (چراغ الکلی) و یا با نزدیک کردن قطعه به کوره، روغن آن را به صورت دود خارج کرد و از بین برد، زیرا در غیر این صورت ممکن است که در سطح مینا منافذی بر اثر جوشش این روغن ها به وجود آید و سطح مینا آبله گون شود.
حرارت دادن مینا مخصوصاً در مرحلهی پخت نقاشی باید با دقت صورت پذیرد. چنانچه حرارت کوره یا زمان آن بیشتر از حد لزوم باشد سبب جاری شدن رنگ یا نفوذ آن به داخلی لعاب اولیهی مینا می شود. همچنین اگر دما و زمان کمتر از حد لزوم باشد. رنگ به خوبی پخته نمی شود و پس از پخت به راحتی از روی لعاب پاک شده و یا به حالت کدر درمی آید.
مرحلهی نهایی
پس از پایان کار پخت نقاشی مینا روی آن را با لعاب شفاف با ضخامت بسیار کم می پوشانند و مجدداً می پزند.
تکمیل کاری لعاب
لبهی دهانه و پایهی اشیاء مینایی مانند گلد، بشقاب و ظروف مختلف را کاملاً نمی پوشاند و ظاهری ناخوشآیند به آن می دهد برای رفع این نقیصه می بایست از زههای برنجی یا نقره ای استفاده کرد به این ترتیب که ابتدا مفتول برنج یا نقره را به وسیلهی دستگاه نورد به صورت نواری با پهنای ۲ میلیمتر درآورده سپس از سوراخ مخروطی شکل عبور داده تا به شکل ناودان درآید. سپس به وسیلهی آن لبهی اشیاء مینایی را پوشانده و با لحیم نقره جوش داد.برای تمیز کردن اشیاء مینایی می توان از آب گرم و صابون استفاده کرد.
نظر کاربران :
هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید.