رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه
۲۰ فروردین ۱۳۹۴

بازی های محلی تهران

لینک این مطلب کپی شد!

بازی‌های استان تهران عبارتند از:
آب اومد کدوم آب، آبجی نساء، آسیاب بچرخ، آسیاب بشین، آفتاب مهتاب چه رنگه، آن مان نبارا، اتل متل توتوله، اِشن‌قَر، الک دولک، اوسا بدوش زن اوسا ندوش، باقالی به چندمن، بامبک، بره‌غُزی، پنج دوک، پنجره، پِنشت، تاب‌بازی، ترکه‌بازی، ترنابازی، تیرون‌بازی، جست‌و خیز، جفتک چارکش، چال مال خدا، چرخک، چشمک، چوب‌توپ، حسن کمال، حمومک مورچه‌داره، خاله رورو، خاله دیگ به‌سر، دختر گریه می‌کنه، دستمال، دوزیازی، دوقوز بپرک، ریگ‌بازی، زوری،زوو، سُک‌سُک، سه‌پایه، سه نفر کله ملوق، شلاق‌بازی، شیر دیدم، شیر یا خط، طاق یا جفت، عرقچینک، عمو زنجیرباف، عموسبزی‌فروش، قایم‌ باشک، قلعه‌بازی، قلعه ٔ شاه مال منه، کبوتربازی، کلاه‌بردار، کوشک، گربه ٔ خاله پیرزن، گردوبازی، گردو شکستن، گرگم به هوا، لبوداغه لبو، لی‌لی، مدادبازی، مَلمَلی‌گو، مولودی، میخ طویله، میخک، نقطه‌بازی، نون بیار کباب ببر، هالنگه، هسته ٔ خرمابازی، هفت سنگ، هل و گلاب، یاسمن و نسترن، یک کلافه و ….

آب اومد، کدوم آب

این بازی در واقع ترانه‌ای است که بین استاد و شاگرد یا شاگردان رد و بدل می‌شود. ترانه پایان مشخصی ندارد و می‌تواند برحسب استعداد استاد و حوصله ٔ شاگردان ادامه یابد. ترانه این‌گونه آغاز می‌شود : استاد: یه مرغ زردی داشتم، خیلی دوسش می‌داشتم، توله هه اومد و بردش، سرپا نشست و خوردش … سگ اومد . شاگردها: کدوم سگ؟ استاد: همون سگ که مرغو خورده . شاگردها: کدوم مرغ؟ استاد: همون مرغ زرد پاکوتاه، گردن هما که شیش قرون تا هش قرون می‌خریدنش، نمی‌دادمش …

آسیاب بچرخ

بازیکنان دست‌های یکدیگر را گرفته و دایره‌وار می‌ایستند. آن‌گاه یکی از بازیکنان فرمان داده و می‌گوید: ‘آسیاب بچرخ’ . با این فرمان بازیکنان با سرعت زیاد شروع به چرخیدن می‌کنند تا آنکه سر آنها گیج رفته و بر زمین بی‌افتند .

آسیاب بشین

بازیکنان دست یکدیگر را گرفته و دایره‌وار می‌ایستند. یکی از آنها استاد شده و خطاب به بازیکنان می‌گوید: آسیاب بشین. آن‌گاه همگی نشسته و می‌گویند: ‘می‌شینم ‘ . بعد از آن هربار که استاد می‌گوید: ‘جون خاله جون’ یا ‘جون عمه‌جون ‘ ، همگی می‌گویند: ‘پا نمی‌شم’ و زمانی که استاد می‌گوید: ‘جون چمدون’ همگی می‌گویند: ‘پا می‌شم’ و بعد بلند می‌شوند. دوباره استاد آنها را مورد خطاب قرار داده و می‌گوید: ‘آسیاب قلیان بکش’ ؛ آن‌گاه همگی قلیان کشیده و در واقع ادای قلیان‌کشیدن را درمی‌آورند. سپس استاد می‌گوید: ‘آسیاب بخواب’ و همگی خود را کج می‌کنند و در آخر استاد می‌گوید: ‘آسیاب بچرخ’ ، که همگی دست یکدیگر را گرفته و دور خود می‌چرخند و بازی پایان می‌گیرد .

الک دولک

بازیکنان به دو گروه تقسیم می‌شوند، یک گروه در بالای زمین، پشت خط شروع بازی و گروه دیگر در داخل زمین مستقر می‌شوند. در نقطه ٔ شروع سنگی را که بزرگتر از آجر معمولی است، قرارداده و چوب دولک را طوری روی آن می‌گذارند که موازی با خط طولی زمین و لااقل یکی از لبه‌های آن آزاد باشد. ابتدا یکی از نفرات بالا با الک ضربه‌ای محکم به‌سر آزاد دولک می‌زند. دولک از سر سنگ بلند شده و پس از چرخشی در هوا به داخل زمین فرود می‌آید. اگر افراد گروه پائین که داخل زمین هستند، دولک را در هوا ‘بُل’ بگیرند، برنده می‌شوند و جای دو گروه عوض می‌شود. در غیر این‌صورت یکی از نفرات گروه پائین، دولک را از روی زمین برداشته و به‌طرف الک که پس از پرتاب دولک، در کنار سنگ و به موازات خط طولی زمین گذاشته می‌شود، پرت می‌کند. اگر الک به دولک اصابت کند، باز جای دو گروه عوض می‌شود و در غیر این‌صورت نوبت به نفر بعدی گروه بالائی می‌رسد و به‌همین ترتیب تا پایان نفرات گروه بالا ادامه پیدا می‌کند . در نوع دیگر الک دولک به‌جای سنگ، دو آجر موازی با فاصله ٔ حدود ده سانتی‌متر را روی زمین گذاشته و چوب الک را روی آن دو آجر می‌گذارند، یکی از بازیکنان گروه بالا با دولک زیر الک می‌زند تا الک حدود ۱ – ۵/۱ متر به‌هوا بلند شود، بعد ضربه‌ای محکم به آن زده و به‌طرف زمین بازی پرت می‌کند .

بامبک

اولین بازیکن از جمع بازیکنان پیش آمده و دو زانو روی زمین می‌نشیند. توپی را که قطر آن حدود ده سانتی‌متر است، در دست گرفته و آن را به زمین می‌زند، توپ پس از برخورد به زمین بالا آمده و بازیکن با ضربات کف دست خود، آن را دوباره به زمین می‌زند و ضربات را ادامه می‌دهد تا زمانی که توپ از دست وی رها شده و ضربات قطع گردد. پس از او یک‌یک بازیکنان مهارت خود را می‌آزمایند . بازیکنی که تعداد ضربات او بیش از دیگران باشد، برنده ٔ بازی شناخته می‌شود. در این بازی هر ضربه ٔ توپ را یک ‘زی‌یک’ می‌نامند .

دستمال

بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می‌شوند. آن‌گاه مقابل هم و به‌فاصله ٔ ده قدم از یکدیگر، در دو صف قرار می‌گیرند. استاد بازی یک دستمال بین دو صف می‌گذارد، طوری‌که فاصله ٔ آن از دو دسته به یک اندازه باشد. با فرمان استاد نفر اول هر دو صف باید به‌سرعت دویده و دستمال را بردارند. بازیکنی که زودتر دستمال را برداشته و به‌جای خود برگردد برنده ٔ بازی است. البته به‌شرطی که طرف مقابل او نتواند دست خود را بدن او بزند. پس از پایان بازیِ دو نفر اول، نوبت به نفر دوم صف می‌رسد و به‌همین ترتیب بازی ادامه می‌یابد تا همه ٔ نفرات دو صف به پایان برسد. در پایان گروهی که تعداد برنده‌های آن بیشتر باشد، برنده ٔ اصلی شناخته خواهد شد .

دوزبازی

هریک از دو بازیکن دوازده ریگ یا شیء کوچک دیگری مانند لوبیا را برمی‌دارند، طوری‌که رنگ شیء موردنظر هریک با دیگری متفاوت باشد. بعد روی زمین یا کاغذ سه مربع داخل هم می‌کشند. آن‌گاه به نوبت هربار یک شیء خود را در نقاط تقاطع خط‌ها می‌گذارند. بازیکنی که زودتر از دیگری بتواند، سه دانه از شیء خود را در یک خط مستقیم قرار دهد، برنده است .

زوو

بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می‌شوند. روی زمین، مستطیل بزرگی رسم می‌کنند و هریک از دو گروه در یکی از دو نیمه ٔ مستطیل مستقر می‌شوند. آن‌گاه به‌ترتیب از هر گروه یک نفر، نفس را در سینه حبس می‌کند و با کشیدن زوو وارد زمین حریف مقابل می‌گردد. هریک از این دو نفر سعی می‌کند در حال زووکشیدن، یاران حریف را نیز لمس کند. یاران حریف نیز ضمن فرار از او، سعی می‌کنند او را محاصره کرده و بگیرند که نتواند از خط نیمه ٔ زمین بگذرد، زیرا در غیر این‌صورت تمام کسانی را که لمس کرده باشد، از بازی اخراج خواهند شد. در دور و دورهای بعدی دو نفر دیگر از دو گروه وارد زمین حریفان خود خواهند شد و به‌همان ترتیبی که گفته شد عمل می‌کنند. هر گروهی که زودتر یاران خود را از دست بدهد، بازنده است و به‌عنوان مجازات باید به افراد گروه برنده کولی بدهد؛ یعنی بازیکنان برنده هرکدام بر کول یکی از بازندگان سوار شوند و چند دوری سواری گیرند . در این بازی این نکته قابل ذکر است که فردی که برای زوو کشیدن نفس‌گیری کرده است، هرگاه احساس نماید که نفس خود رو به اتمام است باید بلافاصله به زمین بازگردد و اگر در زمین حریف نفس آن تمام شود، از دور بازی خارج می‌گردد .

سُک‌سُک

سُک‌سُک، نوع دیگری از بازی قایم باشک است. با این تفاوت که ‘گرگ’ هنگامی که یکی از بازیکنانی را که پنهان شده، می‌بیند، باید خود را به محل چشم گرفتن رسانیده و بگوید: سُک‌سُک. در این صورت بازیکنی که توسط گرگ دیده شده، گرگ بعدی خواهد بود. بقیه ٔ بازیکنان دوباره به محل شروع بازی آمده و دوباره بازی را آغاز می‌کنند .
طاق یا جفت
در این بازی که بیشتر بردوباخت موردنظر است، یکی از دو بازیکن، تعدادی ریگ یا شیء ریز دیگر را در مشت خود می‌گیرد و دو کف دست خود را روی هم گذاشته و آن اشیاء را در میان دستان خود تکان می‌دهد و یا دو دست خود را به پشت خود برده و آن اشیاء را در یکی از مشت‌های خود قرار می‌دهد. آن‌گاه شست خود را در مقابل بازیکن دوم گرفته و می‌گوید: طاق یا جفت. بازیکن دوم به میل خود یکی از دو کلمه ٔ طاق یا جفت را ادا می‌کند. سپس بازیکن اول مشت خود را باز کرده و تعداد اشیاء مشت خود را می‌شمارد، اگر با گفته ٔ بازیکن دوم مطابقت داشت که وی برنده است و در غیر این‌صورت بازنده خواهد بود .

عمو سبزی‌فروش

زنی عاشق عمو سبزی‌فروش است و تنبان سیاه دبیت و شلیته ٔ کوتاه می‌پوشد و چادر به‌سر می‌کند. یک زن هم قبای بلند پوشیده و با شال و گیوه و عرقچین ادای سبزی‌فروش را درمی‌آورد. حاضران در مجلس هم با دایره و تنبک و دست، با اشعار آهنگینی که دو طرف می‌خوانند، هماهنگی می‌کنند. زن اشعاری را می‌خواند و دلبری می‌کند و با گفته‌های خود حاضران را می‌خنداند .

قلعه ٔ شاه مال منه

بازیکنان یک نفر را به‌عنوان شاه انتخاب می‌کنند. بعد از اینکه شاه به بالای تپه ٔ خاکی یا ماسه‌ای رفت، آن‌گاه همه ٔ بازیکنان با هم می‌گویند: ‘قلعه ٔ شاه مال منه’ و همگی به سمت بالای تپه هجوم می‌برند که شاه را پائین بیاورند، شاه مهاجمان را به پائین هل داده و می‌گوید: ‘شاه منم که زور دارم قلعه ٔ شاه مال منه ‘ . بازی به‌همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند تا زمانی‌که کسی بتواند او را پائین بکشد که در نتیجه، خود وی یا بازیکن دیگری به‌جای شاه قرار می‌گیرد .

کبوتربازی

معمولاً کسانی که کبوتر نگهداری می‌کنند، گاه گاهی آنها را هوا کرده و از پرواز آنها لذت می‌برند و حرکات آنها را زیر نظر دارند. گاهی دو نفر کبوترباز که با هم رقابت دارند مسابقه می‌دهند، یعنی اگر کبوترهای یکدیگر را بگیرند پس نمی‌دهند. گاهی هم بر سر مدت زمان پرواز کبوترهای خود شرط‌بندی می‌کنند . کبوتربازان برای شناسائی کبوترها خود اسامی خاصی که معمولاً به رنگ آنها بستگی دارد، انتخاب می‌کنند مانند: طوقی، دم‌سیاه، سینه دم‌سیاه، ابلق، کله‌دار، چتری و …

گرگم به هوا

یکی را به‌عنوان گرگ انتخاب می‌کنند و چند محل را که کمی از سطح زمین بلندتر است به‌عنوان ‘ هوا’ انتخاب می‌کنند. گرگ شروع به تعقیب دونده‌ها می‌کند. هرگاه بتواند دست خود را به پشت یکی از بازیکنان بزند آن بازیکن گرگ می‌شود و گرگ به‌جای او وارد بازی می‌شود. هرگاه بازیکنی خود را به ‘هوا’ برساند گرگ دیگر نمی‌تواند او را بزند. بازیکنان معمولاً برای آنکه گرگ را گیج کنند سروصدای زیادی راه می‌اندازند و شعرهائی را می‌خوانند .

لی‌لی

ابتدا زمین مستطیل همواری را انتخاب و آن را به شش خانه ٔ مساوی تقسیم می‌کنند. از اولین خانه ٔ دست راست شماره‌گذاری می‌کنند به‌ طوری‌که خانه‌ ە ای ۱ و ۶ ، ۲ و ۵ ، ۳ و ۴ در کنار هم قرار می‌گیرند. در بیرون دایره با فاصله ٔ دلخواه نیم‌دایره‌ای می‌کشند و آنجا را نقطه ٔ شروع بازی می‌دانند. قبل از شروع بازی روی پاره‌ای مقررات توافق می‌کنند (مثلاً عبور دادن سنگ از خانه‌ها با چند ضرب باید صورت بگیرد). معمولاً خانه ٔ چهارم را خانه ٔ استراحت قرار می‌دهند. در اینجا هر بازیکنی می‌تواند از حالت لی‌لی بیرون آمده و استراحت کند. در هر نوبت یکی از بازیکنان بازی را انجام می‌دهد یعنی سنگ را در خانه ٔ اول می‌اندازد و براساس توافق قبلی که باید بازی مثلاً یک ضرب یا چند ضرب باشد با پا سنگ را به‌ترتیب از خانه‌ها عبور می‌دهد، تا از خانه ٔ ۶ به بیرون برود. دفعه ٔ بعد سنگ را به خانه ٔ ۲ و ۳ و … می‌اندازد برای پرتاب سنگ به خانه ٔ ۶ که مجاور خانه ٔ ۱ است، باید بازیکن لی‌لی‌کنان خود را به خانه ٔ ۳ برساند و از آنجا سنگ را پرتاب کند. اگر پای بازیکن یا سنگ روی خط بین خانه‌ها قرار بگیرد بازیکن سوخته است. وقتی تمام مراحل بازی را با موفقیت به پایان رساند برنده شده و می‌تواند خانه‌ای بخرد ( تنها خانه ٔ چهارم که محل استراحت است قابل خریداری نیست). وقتی فرد خانه‌ای می‌خرد بازیکنان دیگر باید با اجازه ٔ او از خانه خود عبور کنند . اتفاق می‌افتد که بازیکنی موفق شود تمام خانه‌ها را بخرد .

نقطه‌بازی

ابتدا روی کاغذ نقطه‌هائی با فاصله ٔ حدود یک سانتیمتر به‌طور عمودی و افقی رسم می‌کنند . نقطه‌ها می‌توانند کم یا زیاد باشد که برحسب آن بازی کوتاه‌تر یا طولانی‌تر خواهد شد. بازیکنان هریک، یکی از حروف الفبا و یا شماره‌ای را برای خود انتخاب می‌کنند و آن‌گاه هریک به‌نوبت، دو نقطه را به‌هم وصل می‌کنند. البته هربار بیش از یک خط نمی‌توان رسم کرد، به‌جز زمانی که بازیکن با رسم یک خط بتواند مربعی را تشکیل دهد که در این‌صورت می‌تواند خط دیگری هم رسم کند. به این ترتیب بازی را ادامه می‌دهند تا تمام نقطه‌ها به‌هم متصل شوند. آن‌گاه مربع‌های هر بازیکن شمرده می‌شود و کسی که بیشترین مربع متعلق به او باشد، برنده ٔ بازی خواهد بود .

نون‌ بیار کباب ببر

یکی از بازیکنان دست‌های خود را جلو می‌برد، طوری‌که کف آنها رو به هوا باشد. دیگری کف دست‌های خود را روی کف دست‌های بازیکن اول قرار می‌دهد. حال بازیکنی که دست‌های خود را زیر دست دیگری است، باید با سرعت و مهارت دست‌های خود را بیرون کشیده و روی دست‌ دیگری بزند؛ بازیکن دوم هم باید به‌موقع دست‌های خود را کنار بکشد که مورد ضرب قرار نگیرند؛ در غیر این‌صورت، سوخته و جای دست‌ها عوض می‌شود. بازیکنان به‌هنگام بازی عبارت ‘نون بیار کباب ببر’ را مرتباً تکرار می‌کنند .

هفت سنگ
از میان بازیکنان دو نفر به‌عنوان استاد انتخاب می‌شوند. این دو استاد یاران گروه خود را انتخاب کرده و برای تعیین گروه شروع‌کننده ٔ بازی، تر و خشک می‌کنند . آن‌گاه سنگ‌ها را از بزرگ به کوچک روی هم می‌چینند و گروه اول ( شروع‌کننده ٔ بازی) در مقابل سنگ‌ها و به‌فاصله ٔ حدوداً پنج متر از آنها می‌ایستد. افراد گروه دوم هم پشت سنگ‌ها قرار می‌گیرند. سپس یکی از افراد گروه اول توپ را به‌طرف سنگ‌ها پرتاب می‌کند. اگر توپ به سنگ‌ها اصابت کند، گروه دوم توپ را برداشته و به قصد زدن گروه اول، آنها را دنبال می‌کند. گروه اول هم سعی می‌کند در موقعیتی مناسب، دوباره سنگ‌ها را روی هم بچیند، ضمن اینکه توسط یاران حریف هم زده نشود. این گروه در صورت موفقیت برنده شده و دوباره شروع‌کننده ٔ بازی خواهد بود. اما اگر هنگام پرتاب، توپ به سنگ‌ها اصابت نکند، گروه اول بازنده است و جای دو گروه عوض می‌شود .

877 بازی های محلی تهران

منبع : بیتوته

           
 

نظر کاربران :

هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *