رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه
۱۹ اسفند ۱۳۹۳

امامزاده اسماعیل فیروزکوه

اشتراک گذاری

بقعه امامزاده اسماعیل فیروزکوه در مرکز بافت قدیم شهر فیروزکوه و در شمال کوه منفردی واقع گردیده که قلعه قدیمی فیروز کوه روی آن کوه ساخته شده است .نسب این امامزاده به امام موسی کاظم (ع) می رسد.بنای اولیه بقعه امامزاده اسماعیل (ع) احتمالا مربوط به قرن ششم یا هفتم هجری بوده . لکن بنای قبلی بقعه امامزاده که شامل راهروهایی کوچک همراه با چند اتاق و گنبدی بر روی آن بود ،در سالهای اولیه انقلاب خراب گردیده و امروزه بنایی دو طبقه بر روی آن ساخته شده است . تاریخ احداث بنای جدید را سال ۱۴۰۱ هجریقمری بر روی ضریح امامزاده حک کرده اند .امروزه تمام سطخ نمای داخلی امامزاده و سقف آن آینه کاری شده و کف آن نیز سنگ فرش شده است .در جوانب صحن اصلی ،فضاهایی جهت ارائه خدمات بهتر به زائرین احداث شده که نمای سطح همه آنها از سنگ است .بنابراین بقع این امامزاده از امکانات تسبی جهت پذیرایی از زائرین برخوردار است .همچنین در سال ۱۳۸۰ گنبد و گلدسته هایی در طرفین درب ورودی بقعه به شکل زیبایی احداث گردیده است .

اسماعیل 1 امامزاده اسماعیل فیروزکوه

 

اسماعیل امامزاده اسماعیل فیروزکوه

عکس قدیم امامزاده

اسماعیل 2 امامزاده اسماعیل فیروزکوه

           
 

نظر کاربران :

  • احمد یزدانی

    ‍ بنام خدا
    برای حضرتِ امامزاده اسماعیل(ع)فیروزکوه

    حضرتِ پاک و شریف ،ای گُلِ ما ،اسماعیل(ع)
    آبروی قلم و دستِ شفا ، اسماعیل(ع)
    صخره در بندِ تو ،کوه خدمتِ تو ،اسماعیل(ع)
    تکیه کرد هرکه به تو، خاست زِنو ،اسماعیل(ع)
    مردو زن جملگی هستند کمربسته ی تو
    عاشقانند پناهنده وَ وابسته ی تو
    هرخرابی که به تو رو بِکُند آباد است
    آنکه را مهر تو در جان و دل است آزاد است
    قرن ها آمدو باقی تو وَ خاکِ قَدمت
    ریزه خوارانِ تو دیدند عطا و کَرَمت
    خادمین تو از ادوار کهن تا امروز
    همگی معتقدِ معجزه های تو، هنوز
    زائرانند همه کَفترِ جَلدِ حرمت،
    باز درهایِ بهشت است به مُهرو قلمت
    هر گلِ نازو لطیفی که در این بستان است
    تا به خاکِ تو نظر کرد شکوفا شدو هست
    گرچه از مرقدتان تا به خراسان دور است
    لذّتِ از نور برادر همه جا مقدور است
    هرکه قصدش عتبات است و حریمِ محبوب
    حَرَمِ توست سرآغازو سرانجام ،چه خوب
    نورِ درگاهِ شما بر دل و جانِ آنهاست
    هر یکی پرچمی از کاخِ بزرگیّ شماست
    هست از گنبدتان بارقه ی شعر وَزان
    گل و گلدسته ی ایوانِ شما مهروَزان
    گفته شد از پدران با پسران تا امروز
    هرکسی بست دخیلی به شما از سر سوز
    دست خالی نه که با دستِ پراز یاری رفت
    مشکلش حل شدو با بارِ سبکباری رفت
    صبحگاهان که به رودِ تو طراوت جاریست
    چاره ی درد فقط یک نگه از تو ، کافیست
    برکتِ داده ی از سویِ خدا بر شهری
    تو همان کوهِ بلندی که زِ پستی قهری
    هرکه دستش به تو و دامن تو آویزد
    هرچه خیراست زِ دست تو به پایش ریزد
    هرکه چسبید به کُنجِ درو دیوارِ شما
    دید از بخششِ دستانِ شما ،معجزه ها
    طـوطیا خاکِ رهِ توست که بر دیده کشیم
    انتظارِ فرج از حضرتِ نادیده کشیم
    از شمیمِ خوشِ پیمانه ی مهدی مستیم
    منتظـر بر نگهی از طـرفِ او هستیم.
    احمدیزدانی

    ۵ بهمن, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *