موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان بوشهر با مساحتی حدود ۶۵۳۲۷ کیلومترمربع بین ۲۷ درجه و ۱۴ دقیقهٔ عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۶ دقیقه تا ۵۲ درجه و ۵۸ دقیقهٔ طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. این استان از شمال به استان خوزستان و قسمتی از کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به خلیجفارس و قسمتی از استان هرمزگان، از شرق به استان فارس و از غرب به خلیجفارس محدود است. استان بوشهر با خلیجفارس بیش از ۶۰۰ کیلومتر مرز دریایی دارد و از اهمیت سوقالجیشی و اقتصادی قابل توجهی برخوردار است.
براساس آخرین تقسیمات سیاسی کشور استان بوشهر مشتمل بر ۸ شهرستان، ۱۷ بخش، ۱۳ شهر، ۳۶ دهستان و ۷۰۶ آبادی دارای سکنه است. شهرستانهای استان بوشهر عبارتاند از : بوشهر، تنگستان، دشتستان، دشتی، دَیِر، دیلم، کنگان و گناوه.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان بوشهر از نظر پستی و بلندی به دو قسمت جلگهای و کوهستانی تقسیم میشود:
– قسمت جلگهای: استان در امتداد خلیجفارس قرار دارد که عرض آن نیز در جهت شمال غربی (ناحیه بندر دیلم) به قسمت جنوب شرقی افزایش مییابد و حداکثر به ۱۴۰ کیلومتر در امتداد دره رود مند میرسد. جلگهٔ مذکور از رسوبات رودهای دالکی، شاپور، اهرم و مند تشکیل یافته است. از جملهٔ این نواحی میتوان به دشت بوشهر و برازجان اشاره کرد که سطح وسیعی از شمال استان را در بر گرفته است. این مناطق تا دوران چهارم زیر آب بود. اکثر شهرها و مراکز جمعیتی استان بوشهر در این جلگه استقرار یافتهاند. این جلگهها تا کویت و دشتهای جنوبی خلیجفارس ادامه دارد.
– قسمت کوهستانی: استان از دو رشته کوه عمده تشکیل میشود که در سراسر طول استان به موازات هم امتداد یافتهاند. این رشتهکوهها مشتمل بر ارتفاعات گچ ترش و ارتفاعات نوکند است که به ترتیب در محدودهٔ شمالی و شرق استان قرار دارند.
با توجه به استقرار استان بوشهر در منطقهٔ فوق حارهای، مهمترین پدیده و فرآیند مشهود اقلیمی آن گرمای هواست. این ناحیه تحت تأثیر فشار زیاد عرضهای متوسط قرار دارد و فاقد بارندگی قابل توجه است، ولی فرآیند تبخیر آن به علت طولانی بودن فصل گرما شدت و حدت بیشتری دارد. در فصل زمستان به دلیل هجوم و گسترش جبهههای هوای سرد شمالی و دریای مدیترانه به سمت شرق، آب و هوای مناسبی توأم با ابر و باران بهوجود میآید.
به طور کلی آب و هوای بوشهر در نوار ساحلی گرم و مرطوب و در قسمتهای داخلی گرم و خشک صحرایی است. در استان بوشهر دو فصل محسوس وجود دارد: زمستان نسبتاً خنک شامل ماههای آذر، دی، بهمن، اسفند و تابستان گرم و خشک و طولانی. پاییز و بهار این استان بسیار زودگذر است.
متوسط دمای سالانهٔ استان ۲۴ درجهٔ سانتیگراد است که بیشترین مقدار آن در تابستان حدود ۵۰ درجه و کمترین مقدار آن در زمستان حدود ۶ درجه ثبت شده است. دمای هوا در سردترین ماههای سال به ندرت به صفر درجه میرسد. گرمای متوسط خنکترین ماههای این منطقه یعنی دیماه ۱۵ درجه گزارش شده است. در استان بوشهر بین دهم اردیبهشت تا دهم مهرماه (حدود ۱۴۰ روز) درجهٔ حرارت بیش از ۱۰ درجه است. در ۶۳ روز از این مدت درجهٔ حرارت بین ۴۰ تا ۵۰ درجه است.
میزان بارندگی در استان بوشهر کم و متغیر است. زمان بارندگی معمولاً بین ماههای آبان و اردیبهشت است. در طول این مدت بادهای بارانزا به طور متوسط ۳ تا ۶ بار سراسر استان به خصوص سواحل آن را تحت تأثیر قرار میدهند. متوسط بارش سالیانهٔ استان ۲۱۷ میلیمتر و از نوع باران با دورههای ریزش بسیار محدود است. ریزش باران در پاییز و بهار به صورت رگبارهای شدید، کوتاه مدت و همراه با رعد و برق است، در حالی که در زمستان به صورت باران ریز و مداوم است. ریزش برف در منطقه بیسابقه است، ولی تگرگ به طور پراکنده مشاهده شده است.
در ماههای خرداد و تیر دمای بیش از حد و رطوبت شدید هوا که به علت شرایط خاص جوی به حالت اشباع میرسد، هوای دم کرده و کم تحرکی به وجود میآورد که در اصطلاح محلی به «شرجی» معروف است و تحمل آن بسیار دشوار است. میزان رطوبت نسبی تقریباً در تمام مدت سال یکنواخت است و معدل سالیانهٔ آن ۷۱ درصد است.
بادهای محلی استان بوشهر در حقیقت قسمتی از طوفانهای خلیجفارس است که در اثر اختلاف فشار بین صحرای عربستان و ارتفاعات جنوبی ایران در فصول مختلف پدید میآید. این بادها تقریباً در تمام سواحل خلیجفارس میوزند و در نقاط مختلف خلیجفارس اسامی متفاوتی دارند. این اسامی که بنا به مقتضیات زمانی (فصل وقوع آنها) و تصورات ذهنی دریانوردان و همچنین خطرات ناشی از آنها است عبارتاند از:
– باد لهیمر یا لهیما:ر که معمولاً در پاییز و به قول دریانوردان در برج عقرب میوزد. شدت این باد به اندازهای ناگهانی و غافلگیرکننده است که ممکن است در عرض چند دقیقه و یا چند ساعت خسارات سنگینی به بار آورد.
– باد لچیزب یا «گولزن»: که معمولاً در پاییز میوزد، ولی روز و ساعت معینی ندارد. دریانوردان محلی معتقدند که این باد ده روز پیش از عقرب میوزد و شدت آن نیز کمتر از باد لهیمر است.
– باد قوس: که جهت جنوب شرقی – شمال غربی دارد و از مدار رأسالسرطان در جهت شرقی حرکت میکند. این باد در تابستان گرم و سوزان و در زمستان گرم و مرطوب و اکثراً بارانآور است. این باد نیز شدید است و گاهی خسارات جانی و مالی فراوان به همراه دارد. در گذشته برای حرکت کشتی از هند به بوشهر از این باد استفاده میشد. باد بارانآور قوس در زمستان جهت شمال شرقی دارد و باعث ریزش باران بیشتری میشود.
– باد شمال: برعکس باد قوس باد خشکی است، وزش آن در زمستان دما را کاهش میدهد و گاهی نیز باعث بارندگی میشود. معمولاً جهت وزش باد قوس به شمال غربی تغییر مییابد و باد شمال نامیده میشود. این باد معروفترین باد محلی بوشهر است و تقریباً تنها بادی است که هوای گرم تابستان را تا حدودی متعادل میکند. به همین جهت در گذشته اکثر ساکنین بوشهر پنجرههای منازل خود را به طرف شمال غربی نصب میکردند. این باد نه تنها در زندگی مردم، بلکه در بافت شهری شهرستان بوشهر نیز تأثیر داشته است.
– باد بررد: که غالباً شبها به سوی دریا میوزد و خشک است.
– باد سهیلی: که اواخر تابستان و اوایل زمستان میوزد و مردم محلی معتقدند که این باد ناشی از طلوع ستارهٔ سهیل است.
– باد غیوب:، باد تریه، باد توبیخ، باد پیرزن و باد سبعه از دیگر بادهای محلی استان بوشهر است.
جغرافیای تاریخی استان
به طوری که از اسناد و اطلاعات برمیآید، این منطقه به علت موقعیت استراتژیکی مناسب برای احداث پایگاه دریایی و بندرگاه، مورد استفاده پادشاهان عیلام قرار میگرفت.
در زمان هخامنشیان که کشور ایران به بیست ساتراپنشین (استان) تقسیم میشد، سرزمین بوشهر جزء ساتراپنشین پارس بود. داریوش فرمان داد که حفر ترعهٔ نیل به دریای سرخ را دنبال کنند. این کانال محققاً راهی بود که به جای کانال سوئز امروز میتوانست خلیجفارس و دریای عمان را از طریق دریای سرخ مستقیماً به مصر و مدیترانه اتصال دهد. مقابر کنده شده بر سطح سنگی جزیرهٔ خارک دلیل بر حضور سربازان هخامنشی در استان بوشهر است که برای نگهبانی از چنین راه طولانی تدارک شده بود.
خلیجفارس به دلیل موقعیت سوقالجیشی و به لحاظ اهمیت اقتصادی و بازرگانی، در طول تاریخ همواره از سوی کشورها و دولتها برای تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت مورد توجه قرار گرفته است. اولین یورش دولتهای اروپایی به سواحل خلیجفارس در سال ۱۵۰۶ میلادی با حملهٔ پرتغالیها تحت عنوان محافظت و حراست از منافع پرتغال در برابر تجار مصری و ونیزی صورت گرفت. در سال ۱۰۳۱ هجری قمری شاهعباس با انگلیسیها متحد شد و دست پرتغالیها را از خلیجفارس کوتاه کرد.
از سال ۱۱۴۸ هجری قمری نادرشاه بوشهر را که دهکدهای بیش نبود مورد توجه قرار داد و مشغول آماده کردن بوشهر به عنوان یک بندر و اسکلهٔ کشتیسازی با استفاده از چوب جنگلهای مازندران شد. همچنین برای تأمین ارتباط جزایر و سواحل خلیجفارس درصدد تأسیس نیروی دریایی برآمد. در سال ۱۱۴۹ هجری قمری لطیفخان را به ایالت دشتستان و کاپیتانی کل سواحل خلیجفارس انتخاب و اعزام کرد. این شخص برای تهیهٔ ناوگانی در خلیجفارس، بوشهر را مرکز دریایی خود قرار داد. در اواخر سلطنت نادر ایران ۲۳ تا ۲۵ فروند کشتی جنگی در خلیجفارس داشت. بدینترتیب از زمان نادرشاه بوشهر روی به پیشرفت نهاد و حتی مدتی بندرعباس را نیز تحتالشعاع خود قرار داد. پس از قتل نادر در اثر هرج و مرجی که در ایران پدید آمد، کشتیهای جنگی توسط حکمرانان و شیوخ اطراف خلیجفارس ضبط گردید. همچنین بندر بوشهر و بندرعباس نیز اهمیت سابق خود را از دست دادند. تجار هلندی که در سال ۱۶۲۳ میلادی روابط تجاری خود را با ایران شروع کرده بودند پس از قتل نادر ایران را ترک کردند و بصره را مرکز تجارت خود قرار دادند، اما پس از مدتی در اثر دسیسهٔ رقبای انگلیسی و به منظور نزدیکی بیشتر با دهانهٔ خلیجفارس، تأسیسات تجاری خود را به خارک منتقل کردند و در عین حال از پرداخت اجارهبهای خارک به میرمُهنّا حاکم بندر ریگ و جزیرهٔ خارک خودداری نمودند. میرمهنا در سال ۱۷۵۶ به تأسیسات هلندیها حمله برد، دژ آنها را تسخیر کرد و آنها را از جزیره بیرون راند، ولی به سبب اینکه در دفعات متعدد بنای سرکشی و تمرد از دستورات کریمخان زند را گذاشت و مدتی آرامش خلیجفارس را برهم زد، کریمخان او را شکست داد و جزیرهٔ خارک و بندر ریگ را تصرف کرد. در همین زمان نفوذ انگلیسیها در سواحل و جزایر خلیجفارس و به خصوص سرزمین بوشهر رو به گسترش نهاد و آنها موفق شدند اجازهٔ تأسیس تجارتخانهای را در بوشهر با امتیازات فوقالعاده به دست آوردند.
سلسلهٔ قاجاریه که پس از زندیه روی کار آمد. چندان نفوذی در خلیجفارس نداشت، به همین دلیل، رفتهرفته نفوذ انگلیسیها در خلیجفارس بیشتر شد و زمام امور خلیجفارس و دریای عمان به دست آنها افتاد و جنرال کنسول در بوشهر مدت ۲۰ سال بر همهٔ خلیجفارس حکمرانی کرد.
در زمان ناصرالدین شاه ارتش ایران هرات را اشغال کرد و به دنبال آن حالت جنگی بین ایران و انگلیس به وجود آمد. به دنبال این مسئله ناوگان انگلیس در خلیجفارس مرکب از هشت کشتی جنگی و تعدادی ناوگان بخاری و بادی به ایران حمله کردند و جزیرهٔ خارک را متصرف شدند. پنج روز پس از آن قوای انگلیسی در حوالی بوشهر در خاک ایران پیاده شدند و شروع به پیشروی به سوی برازجان کردند. قوای ایران برازجان را تخلیه و عقبنشینی کرده بود. بنابراین قوای انگلیس انبار اسلحه و مهمات برازجان را منفجر کرد و سپس به بوشهر بازگشت. سرانجام در نبردی که در نهم ژانویه ۱۸۵۷ میلادی در خوشاب بین ایران و انگلیس رخ داد، انگلیسیها موفق شدند سپاه ایران را شکست دهند.
پیش از جنگ اول جهانی بار دیگر دولت انگلیس منطقهٔ بوشهر را مورد تجاوز قرار داد و در سال ۱۹۱۳ میلادی جنگ سختی بین نیروی انگلیس و دلیران دلواری در گرفت. در جریان این جنگ رئیس علی دلواری و مردم تنگستان و دشتستان نقش برجستهای ایفا کردند.
رئیس علی دلواری از مشروطهخواهان به نام جنوب ایران بود که در سال ۱۲۹۹ هـ.ق در روستای دلوار تنگستان دیده به جهان گشود. در ۲۵ سالگی به صفوف مبارزین مشروطهخواه جنوب ایران پیوست و همکاری نزدیکی را با محافل انقلابی و عناصر مشروطهطلب ایران شروع کرد. با کودتای ضدانقلابی لیاخوف روسی علیه مشروطهخواهان در ۱۳۲۶ هـ.ق و بمباران مجلس شورای ملی و استقرار دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار، رئیس علی به همراه سید مرتضی علمالهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد صغیر پرداخت. در سال ۱۳۲۷ هـ.ق با کمک تفنگچیهای تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمدعلی شاه پاک کرد و ادارهٔ گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر کرد. این کار دلیران تنگستان بر انگلیسیها که ادارهٔ گمرک را در اجاره داشتند گران آمد و آنان برای تضعیف مشروطهخواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران یاری جستند. جنگ بین رئیس علی و دلیران تنگستان از یک طرف و انگلیسیها و خوانین متحد آنان از سوی دیگر به طور متوالی و پراکنده تا شوال ۱۳۳۳ هـ.ق ادامه یافت و انگلیسیها نتوانستند بر رئیس علی و یارانش تفوق یابند. تا این که درگیر و دار حملهٔ انگلیسیها به بوشهر در شب ۲۳ شوال ۱۳۳۳ هـ.ق (سوم سپتامبر ۱۹۱۵. م) هنگامی که رئیس علی در محلی به نام «تنگک صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیسیها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و در دم به شهادت رسید. وی هنگام شهادت حدود ۳۴ سال داشت. مبارزات رئیس علی دلواری برگ زرین دیگری در تاریخ مقاومت دلیر مردان ایران در مبارزه با استعمار است.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵، جمعیت استان بوشهر ۶۷۵۷۴۳ نفر بود که از این تعداد ۵۳/۰۵ درصد در نقاط شهری و ۴۴/۷۶ درصد در نقاط روستایی سکونت داشتند و بقیه غیرساکن بودند.
از کل جمعیت استان در همین سال، ۳۹۰۳۷۷ نفر مرد و ۲۸۵۳۶۶ نفر زن بودند نسبت جنسی جمعیت برابر ۱۰۳ به دست میآید. به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۳ نفر مرد وجود داشت.
از جمعیت استان بوشهر ۴۲/۵۲ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ ساله، ۵۳/۷۲ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ ساله و ۳/۷۴ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بالاتر قرار داشتند و سن بقیهٔ افراد نامشخص بود.
در آبانماه سال ۱۳۷۵، از جمعیت استان ۹۹/۹۱ درصد را مسلمانان تشکیل میدادند. این نسبت در نقاط شهری ۹۹/۸۸ و در نقاط روستایی ۹۹/۹۴ درصد بود.
در فاصلهٔ سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، حدود ۴۲۹۱۰۲ نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلی ۴۱/۰۹ درصد مهاجران سایر استانها، ۲۲/۳۳ درصد شهرستانهای دیگر همین استان و ۳۵/۱۰ درصد شهرستان محل سرشماری بود. محل اقامت قبلی بقیهٔ افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده بود. مقایسهٔ محل اقامت قبلی مهاجران با محلی که در آن سرشماری شدهاند نشان میدهد ۲۰/۴۸ درصد از روستا به شهر، ۵۰/۰۷ درصد از شهر به شهر، ۱۲/۹۷ درصد از روستا به روستا و ۱۵ درصد از شهر به روستا طی ۱۰ سال قبل از سرشماری آبان ۱۳۷۵ مهاجرت کردهاند.
در آبان ۱۳۷۵، از ۶۶۹۶۳۸ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر، ۸۰/۵۶ درصد باسواد بودند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۱۴-۶ ساله ۸۸/۹۶ درصد و در گروه سنی ۱۵ ساله و بالاتر ۷۲/۴۹ درصد بود. در بین افراد لازمالتعلیم (۱۴-۶ ساله) نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۷/۹۷ درصد و در نقاط روستایی ۹۶/۴۲ درصد بود. در این استان نسبت باسوادی در بین مردان ۸۵/۷۴ درصد و در بین زنان ۷۵/۲۲ درصد بود. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب ۹۰/۳۶ درصد و ۸۲/۳۱ درصد و در نقاط روستایی ۸۱/۱۲ درصد و ۶۸/۸۰ درصد بود.
براساس همین سرشماری، از جمعیت ۲۴-۶ سالهٔ استان، ۶۸/۲۹ درصد در حال تحصیل بودند. این نسبت در نقاط شهری ۷۲/۳۹ درصد و در نقاط روستایی ۶۵/۰۶ درصد بود. در این استان ۹۵/۲۵ درصد از کودکان، ۸۸/۹۰ درصد از نوجوانان و ۳۵/۶۹ درصد از جوانان به تحصیل اشتغال داشتند.
در آبانماه ۱۳۷۵، در استان بوشهر، افراد شاغل و افراد بیکار (جویای کار) در مجموع ۳۰/۹۷ درصد از جمعیت ده ساله و بالاتر را تشکیل میدادند. این نسبت در نقاط شهری ۳۲/۳۵ درصد و در نقاط روستایی ۲۸/۷۳ درصد بود. از جمعیت فعال این استان ۹۲/۷۱ درصد را مردان و ۲۹/۷ درصد را زنان تشکیل میدادند. بیشترین فعالیت مربوط به گروه سنی ۳۹-۳۵ ساله با ۵۳/۱۴ درصد و کمترین میزان مربوط به گروه سنی ۱۴-۱۰ ساله با ۱/۵۶ درصد بود. بالاترین میزان فعالیت برای مردان مربوط به گروه سنی ۳۹-۳۵ ساله با ۹۵/۸۰ درصد و برای زنان مربوط به گروه سنی ۲۹-۲۵ ساله با ۹/۷۳ درصد بود. براساس همین سرشماری، از شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر استان ۱۹/۴۲ درصد در گروه عمدهٔ کشاورزی، ۲۰/۳۶ درصد در گروه عمدهٔ صنعت، ۵۸/۸۶ درصد در گروه عمدهٔ خدمات فعالیت داشتند و ۱/۳۶ درصد نامشخص بود. این نسبت در نقاط شهری به ترتیب ۶/۲۹ درصد، ۱۸/۱۶ درصد، ۷۴/۳۵ درصد و ۱/۲۰ درصد و در نقاط روستایی به ترتیب ۳۲/۴۷ درصد، ۲۴/۹۴ درصد، ۴۱ درصد و ۱/۵۹ درصد بود. بدینترتیب ملاحظه میشود که بیشترین میزان فعالیت هم در نقاط شهری و هم در نقاط روستایی اختصاص به گروه عمدهٔ فعالیتهای خدماتی دارد.
اقتصادی استان بوشهر به بخشهای کشاورزی، دامداری، شیلات و تا حدودی به صنعت متکی است. کشاورزی استان از نظر نوع محصولات تولیدی و روشهای تولید به دو قسمت محصولات زراعی و محصولات درختی تقسیم میشود. مهمترین محصولات زراعی را گندم و جو آبی و دیم، تنباکو، پیاز، کنجد، سبزی، صیفی و نباتات علوفهای تشکیل میدهد. به علت شوری زیاد خاک، اراضی قابل کشت به صورت محدودههای مجزا و دور از هم در سطح استان پراکندهاند.
در زمینهٔ باغداری استان بوشهر امکانات زیادی ندارد. بیشترین باغهای منطقه را نخلستانها تشکیل میدهند. همچنین باغهای محدود و کوچک مرکبات نیز به طور پراکنده به چشم میخورند. شهرستان دشتستان و تنگستان از لحاظ تولید سالانهٔ خرما و مرکبات مقام اول و دوم را در استان کسب کردهاند. میزان تولید خرما در حدود هشتاد هزار تن و میزان تولید مرکبات حدود ده هزار تن است.
امکانات دامداری استان بوشهر از نظر تأمین خوراک و علوفهٔ دام اندک است. مساحت مناطق تحت پوشش مراتع در حدود ۲/۵ میلیون هکتار برآورد شده است که ظرفیت مراتع موجود علیرغم وسعت زیاد به علت فقر پوشش گیاهی جوابگوی یک پنجم دامهای فعلی نیز نیست. از سوی دیگر دامهای عشایر قشقایی و بویراحمدی برای زمستانگذرانی به مناطق مختلف این استان کوچ میکنند. این امر فشار چرای دامها را بر مراتع افزوده و سبب تخریب بیش از حد آنها شده است. دامداری به شیوه سنتی انجام میگیرد، در نتیجه تولید گوشت و شیر آنها قابل توجه نیست. بیشترین دامهای استان را بز، گوسفند، گاو و شتر تشکیل میدهد. پرورش زنبور عسل نیز در این استان از اهمیت نسبی برخوردار است. در حدود ۱۵۰۰ کندوی جدید و ۱۰۰۰ کندوی سنتی در استان وجود دارد.
یکی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی استان بوشهر صید ماهی است، ولی به واسطهٔ استفاده از وسایل قدیمی و روشهای سنتی صیادی امر صید ماهی، که یک منبع مهم اقتصادی به شمار میرود، نقش واقعی خود را بازنیافته است، به طوری که در بعضی نواحی، نیازهای غذایی مردم سواحل را نیز تأمین نمیکند. با این حال در تمام بنادر و سواحل استان بوشهر عدهٔ زیادی به صید ماهی و میگو اشتغال دارند.
صنایع استان بوشهر به دو بخش صنایع دستی و صنایع ماشینی تقسیم میشود. صنایع دستی از گذشتههای دور نقش مهمی در زندگی و معیشت روستائیان داشته است. صنایع دستی استان بوشهر در حال حاضر جنبهٔ تجارتی و ارزش صادراتی ندارد و بیشتر تأمینکنندهٔ نیازهای بومی منطقه است. مهمترین صنایع دستی منطقه عبارتاند از کشتی و لنجسازی، توربافی، قالیبافی، گبهبافی، گلیم، نمد، کوزه و سفال. صنایع جدید نیز در حال حاضر نسبت به سایر استانها رشد و توسعهٔ محدودی دارد. صنایع جدید استان غالباً متوسط کوچک و عموماً تبدیلی هستند. در صنایع متوسط بوشهر و برازجان و در صنایع کوچک ابتدا شهرستان دشتستان و سپس بوشهر و شهرستانهای دشتی و گناوه به ترتیب دارای اهمیت هستند. به غیر از شرکت ملی صنایع دریایی و نیروگاه اتمی، مالکیت صنایع استان عمدتاً به بخش خصوصی تعلق دارد. این واحدهای صنعتی شامل صنایع غذایی و دارویی، شیمیایی، کانی غیرفلزی، برق و الکترونیک، فلزی و ریختهگری، ماشینسازی، تجهیزات خودرو، نیروی محرکه و لوازم و ابزار صیادی است که عمدهترین آنها را صنایع غذایی و دارویی و ماشینسازی تجهیزات تشکیل میدهند.
نظر کاربران :
با مردماني مهمان نواز و خونگرم جاذبههای گردشگری ديدني ومناطق حفاظت شده مثل
پناهگاه حیات وحش خارک
پناهگاه حیات وحش کوهسیاه
منطقه حفاظتشده حله
مگه میشه کسی ماهی های جنوب رو نخوره…ماهی های بوشهر فوق العاده است .