موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان آذربایجان غربی با احتساب دریاچهٔ ارومیه حدود ۶۶۰۴۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. این استان که در شمال غرب ایران است، ۲/۶۵ درصد از مساحت کل کشور را تشکیل میدهد و بین ۳۵ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۴۶ دقیقهٔ عرض شمالی (از خط استوا) و ۴۴ درجه و ۳ دقیقه تا ۴۷ درجه و ۲۳ دقیقه طول شرقی (از نصفالنهار گرینویچ) قرار گرفته است.
این استان از طرف شمال و شمال شرق با جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، از غرب با کشورهای ترکیه وعراق، از جنوب با استان کردستان و از شرق با استان آذربایجان شرقی و زنجان همسایه است.
طول مرز آبی و خاکی استان با کشورهای همسایه مجموعاً ۸۲۳ کیلومتر است که ۱۳۵ کیلومتر آن مرز آبی با جمهوریهای آذربایجان (نخجوان) و ارمنستان، ۴۸۸ کیلومتر مرز خاکی با ترکیه و ۲۰۰ کیلومتر مرز خاکی با عراق است.
این استان براساس آخرین تقسیمات کشوری ۱۲ شهرستان، ۲۸ بخش، ۲۲ شهر، ۱۰۳ دهستان و ۳۲۲۷ آبادی دارای سکنه دارد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است. شهرستانهای استان آذربایجان غربی عبارتند از:
ارومیه، بوکان، پیرانشهر، تکاب، خوی، سردشت، سلماس، صائیندژ، ماکو و مهاباد و میاندوآب و نقده.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان آذربایجان غربی یکی از مناطق کوهستانی کشور است و توپوگرافی متنوع و گستردهای دارد. در سراسر ناحیه هم مرز استان با ترکیه و عراق، کوههای مرتفع برفگیر از شمال به جنوب کشیده شده است و آبهای حاصل از ذوب آنها که در درههای منطقه به صورت رودخانههای متعدد جریان مییابد، به سه حوزهٔ عمده تقسیم میشود:
– دریاچهٔ ارومیه که حدود ۱۲۶۷ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در طول ۱۳۰ کیلومتر، آب ارتفاعات غربی را به سوی خود جذب میکند.
– شکاف و گسل عظیم نزدیک خوی که کلیه آبهای شمالی را به جنوب ارس هدایت میکند.
– آبهای سردشت (زاب کوچک) در طول ۱۰۰۰ کیلومتر که توسط دوره رود کلوی به سوی دجله سرازیر میشود.
نواحی فوق پستترین نقاط آذربایجان غربی به حساب میآیند. کم ارتفاعترین نقطه در دامنهٔ کوههای آرارات، (۹۷۰ متر) کنار رود ارس در مرز ایران و ترکیه قرار دارد. رود سردشت کلوی در طول ۱۰۰ کیلومتر شیبی برابر ۵۶۰ متر دارد که در مقایسه با رود ارس از سرعت فوقالعادهای برخوردار است و ارتفاع آن از سطح دریا به ۱۰۰۰ متر میرسد.
مرتفعترین شهر استان سیهچشمه است با ارتفاعی بالغ بر ۱۹۲۰ متر و کمارتفاعترین شهر استان شهر خوی است با ارتفاع ۱۱۹۳ متر.
براساس ساختار طبیعی استان، اکوسیستمهای ویژهای از ترکیب گیاهان در سطوح مختلف پوشش گیاهی در اشکورهای مختلف توپوگرافیک به وجود آمده است که اهم آنها به شکل جنگلها و مراتع خودنمایی میکنند.
جنگلهای استان، قسمتهایی از پیرانشهر، بانه و مهاباد را پوشانده است، ولی مناطق وسیع جنگلی بیشتر شامل اراضی کوهستانی سردشت است که مساحت آن را بین ۶۰ الی ۸۰ هزار هکتار تخمین میزنند و به مرور از وسعت آنها کاسته شده است. درختان جنگلی این منطقه مشتمل بر درختان میوهای از قبیل انگور و پسته وحشی، زالزالک، بادام کوهی و گونههای غیرمیوهای مانند بلوط، افرا، سرخدلیک و سیاهدلیک است.
استان آذربایجان غربی عمدتاً تحت تأثیر جریان هوای مرطوب اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه است، ولی در برخی از ماههای زمستان، تودهٔ هوای سردی از اطراف شمال، هوای مدیترانهای آن را متأثر کرده و موجب کاهش قابل توجه دما میشود.
علاوه بر جریان هوایی فوق عوامل دیگری مانند ارتفاع مکان، جهت کوهها، وزش بادها و دوری از دریای آزاد نقش مهمی در میزان دما و ریزشهای جوی دارد. به طوری که آب و هوا را در وضعیت حدفاصل آب و هوای سواحل دریای مازندران و اقلیم نیمهصحرایی داخلی قرار میدهد.
در فصل زمستان ارتفاعات و نواحی بالاتر از ۳۰۰۰ متر در زیر قشر ضخیمی از برف فرو میروند و قلل کوهها، این برفها را تا سال بعد محفوظ نگه میدارد. همچنین در دامنههای بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ متری که از بادهای تند شمال محفوظ مانده است، به مقدار کافی باران میبارد.
نقش کوهها در نزولات جوی استان آذربایجان غربی دارای اهمیت بسزایی است. سلسله جبال استان به صورت طویل و مرتفع چون دیواری در جهت شمال و جنوب و جنوب شرقی امتداد یافته است. گرچه این کوهها مانع نفوذ کلیهٔ ابرهای بارانزای حوزهٔ اقیانوس اطلس و مدیترانه به ایران و عمدتاً به آذربایجان غربی میشود، ولی در عوض منبع سرشاری از نزولات جوی را به صورت برف ذخیره میکند که باعث به وجود آمدن رودهای پرآب و فراوانی میگردد. محصور بودن استان با دیوارهٔ مذکور سبب شده است که دریاچهٔ ارومیه به عنوان یکی از شش حوزهٔ آبریز مهم کشور به حساب آید.
در فصل تابستان سراسر آذربایجان غربی از وزش بادهای بارانآور بیبهره میماند، ولی آفتاب درخشان همراه با رسیدن میوهها و برداشت غله فضای تفرجگاهی مناسبی را با نسیم ملایمی فراهم میآورد. این نسیم ملایم در زبان محلی به نام «مه یئلی» و در برخی از نقاط به نام باد مراغه مشهور است.
از نیمهٔ تابستان همراه با وزش باد شمالی از گرمای هوا به شدت کاسته میشود. باد خنک شمالی در هر منطقه به نام ناحیهٔ شمالی همان منطقه مشهور است. گاهی در تابستان باد گرمی از سمت جنوب، استان را تحت تأثیر قرار میدهد که در اصطلاح محلی به نام باد سفید (آغ یِئل) مشهور است. این باد در اواخر زمستان باعث ذوب برفها میشود و در تابستان بر شدت گرمای هوا میافزاید.
با تمایل خورشید به طرف جنوب و کوتاه شدن روزها، هوای پرفشار به پایین حرکت میکند و هوای کم فشار تدریجاً جایگزین آن میشود و بادهای بارانآور غربی جایگزین بادهای شمالی میگردد. این بادها در فصل پاییز و زمستان پس ازعبور از روی اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه و جذب رطوبت آنها، در برخورد با کوههای مرزی، سبب ریزش برف و باران فراوانی میشود که منبع و سرچشمه دائمی رودهای نسبتاً منظم حوزهٔ آبریز دریاچهٔ ارومیه، ارس و دجله محسوب میشود.
نقشهٔ خطوط همباران استان نشان میدهد که سه واحد جغرافیایی متمایز از نظر ریزش نزولات جوی وجود دارد که عبارتاند از:
– حوزهٔ غربی دریاچهٔ ارومیه که از غرب به شرق از میزان نزولات باران کاسته میشود.
– حوزهٔ شمالی دریاچهٔ ارومیه تا رود ارس که از شمال دریاچه به طرف رود ارس به تدریج از ارتفاع زمین کاسته میشود و میزان بارش نیز کاهش مییابد.
– حوزهٔ جنوبی دریاچهٔ ارومیه که سرچشمهٔ شاخههای اصلی سیمینه رود، مهاباد رود، زرینه رود و قزلاوزن است و دارای میزان بارش بالای ۶۰۰ میلیمتر میباشد.
به طور کلی متوسط بارندگی سالیانه در استان، ۴۰۰-۳۰۰ میلیمتر است که با توجه به متوسط بارندگی در سایر نقاط ایران که حدود ۲۸۰ میلیمتر میباشد در شرایط بهتری قرار گرفته است. پرآبترین رودخانههای استان نشان میدهند که میزان بارندگی به ویژه ریزش برف در مناطق کوهستانی به مراتب بیشتر از میزان بارندگی در شهرها و مناطق جلگهای است.
به استناد گزارش سازمان هواشناسی کل کشور که براساس دادههای آماری ایستگاههای سینوپتیک ارومیه، خوی، ماکو و مهاباد تنظیم شده است. درجهٔ حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است؛ متوسط درجهٔ حرارت از ۹/۴ درجهٔ سانتیگراد در ماکو تا ۱۱/۶ درجهٔ سانتیگراد در مهاباد متغیر است. متوسط درجهٔ حرارت در ارومیه ۹/۸، خوی ۱۰/۸، ماکو ۹/۴ و مهاباد ۱۱/۶ درجهٔ سانتیگراد است.
به استناد همین گزارش حداکثر حرارت در مردادماه حدود ۳۴ و حداقل آن در دی ماه حدود ۱۶ درجهٔ سانتیگراد است. حداکثر تغییر گرمای تابستان ۴ درجه و سرمای زمستان ۱۵ درجه میباشد.
وضع هوا در شهرهای مختلف استان از این قرار است:
– در ارومیه فصل تابستان نسبتاً گرم و زمستان هوا سرد است.
– در مهاباد فصل تابستان خشک و طولانی و زمستان بسیار سرد است.
– در ماکو فصل تابستان نسبتاً گرم و زمستان بسیار سرد است.
– در نقده هوا نیمه مرطوب، تابستان ملایم و زمستان سرد میباشد.
به استناد همین گزارش پربارشترین فصل، تابستان و به ویژه شهریورماه است. دورهٔ بارش در ارومیه از اواخر مهرماه و اوایل آبانماه شروع میشود و خرداد ماه خاتمه مییابد؛ حداکثر بارندگی در اسفند و فروردین ماه است. این دوره در مهاباد بین آبان تا اردیبهشت و در میاندوآب از آبان تا خردادماه است.
مجموع روزهای یخبندان در ارومیه حدود ۱۲۰ روز است که به ترتیب در آبانماه ۱۹، آذرماه ۲۷، دیماه ۳۰، بهمنماه ۲۸، اسفندماه ۱۴ و فروردین ماه ۶ روز است. روزهای یخبندان در خوی ۱۰۴، در ماکو ۱۰۸ و مهاباد ۹۳ روز در سال است.
براساس گزارش ایستگاه سینوپتیک شهر ارومیه، مجموع روزهایی که ارومیه در معرض وزش بادهایی با سرعت حداقل ۷ و حداکثر ۱۶ متر در ثانیه قرار میگیرد، حدود ۱۶۴ روز است.
بیشترین سرعت باد مربوط به ماههای اردیبهشت و اسفند با ۱۶ متر در هر ثانیه است، کمترین سرعت باد مربوط به ماههای دی و بهمن با ۷ متر در هر ثانیه است متوسط سرعت باد در شهر ارومیه ۱۰/۵ متر در هر ثانیه است.
جغرافیای تاریخی استان
آذربایجان در فارسی میانه «آتورپاتکان» در آثار کهن فارس «آذربادگان» یا «آذربایگان»، در فارسی کنونی «آذربایجان»، در یونانی «آتروپاتنه» در بیزانسی «آذربیگانون» در ارمنی «آتراپاتاکان»، در سریانی «آذربایغان» و در عربی «آذربیجان» نامیده شده است.
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمتهای غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کرد. مقارن این ایام دولتهایی در اطراف آذربایجان وجود داشت که از آن جمله میتوان به دولت آشور در شمال بینالنهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام کادوسی در شرق و کاسیها در حوالی کوههای زاگرس اشاره کرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد کوچک (در مقابل ماد بزرگ) معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و کرمانشاه بود. به عبارت دیگر ولایاتی که در قرون اولیه اسلامی به ناحیهٔ جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر میگرفت.
بعد از غلبهٔ اسکندر مقدونی به ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور کرد و از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتکان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام نمود.
در طول دورهٔ حکومت سلوکیها، ناحیهٔ آتورپاتکان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسکندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشتیان و تکیهگاه ایرانیت در مقابل یونانیت شد.
حکومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست کماکان استقلال خود را حفظ کند. سرانجام اردشیر بابکان مؤسس سلسله ساسانی بر حکمرانان آذربایجان استیلا یافت. از این تاریخ این منطقه استقلال خود را از دست داد.
در دورهٔ ساسانی معمولاً یکی از مرزبانان را به حکومت آذربایجان میگماردند. در اواخر آن دوره حکومت آذربایجان در دست خاندان «فرخ هرمزد» بود و پایتخت آن «شیز» یا «گنزب» نام داشت که مطابق با ویرانههای لیلان در جنوب شرقی دریاچهٔ ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و کوفه و شام و یمن برای سکونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمینهای وسیع، کشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند. امرای عرب برای حفظ زمینهای خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان که به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاک وسیع خود میکشیدند که به تدریج داخل این باروها به صورت شهرهای نسبتاً مهم درآمد.
در سال ۱۹۸ هجری که مأمون هنوز در خراسان بود و «حسن بن سهل» را به عراق فرستاده بود، عدهای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابک خرمدین از ضعف خلافت مرکزی و دوری مأمون از بغداد استفاده کرد و قسمتهای مهمی از شمال شرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابک، سلطهٔ دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.
سلسلههای ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان که از شرق ایران برخاستند و حکومتهای مستقلی تشکیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت که از سال ۲۰۵ هجری قمری (تأسیس سلسلهٔ طاهریان) شروع و تا سال ۴۲۹ هـ.ق (آغار حکومت سلجوقیان) ادامه مییابد، حکومتهای محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حکام مقتدر این ایالت، ساجیان (۳۱۷-۲۷۶ هـ.ق) بودند که آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام کردند. پس از سقوط ساجیان، سلسلههای محلی دیگری در آذربایجان به قدرت رسیدند که روادیان از آن جمله بودند. در دوران حکومت ساجیان (بنیساج) و حکومت بعد از آن حکمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حکام آذربایجان خراج میدادند که از معروفترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شکی، حکام گرجستان، روادیان و حکام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) ترکان غز به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دستههای کوچک و سپس به تعداد بیشتر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماوراء قفقاز، حکومت ترکان را گردن گذاشتند.
در ۵۳۱ هجری (۱۱۳۶ میلادی) آذربایجان به دست «اتابک ایلدگز» (الدگوز) افتاد که تا حملهٔ کم دوام جلالالدین خوارزمشاه (۳۱-۱۲۲۵ م، ۲۸-۶۲۲ هـ.ق) وی و اولادش بر آذربایجان حکومت کردند.
با حملهٔ مغولان و ورود هلاکوخان ایلخان (۱۲۵۶ م، ۶۵۴ هـ.ق)، آذربایجان مرکز شاهنشاهی بزرگی شد که از آموی تا شام امتداد داشت.
پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امرای مستقل حکومت یافتند. از آن جمله میتوان به جلایریان، چوپانیان و ترکمانان اشاره کرد که در قسمتی از این منطقه حکامی مستقل شدند.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی (۱۵۰۲م، ۹۰۷ هـ.ق) آذربایجان سنگرگاه اصلی و مرکز عمدهٔ گردآوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگهای خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.
پس از سقوط دولت صفویه، در دورهای که ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپایید که نادرشاه آن را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری کرد.
کریمخان زند در سال ۱۱۷۵ هجری (۱۷۵۵ میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی که پس از مرگ پادشاه قیام کرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر برآوردند، تا اینکه آغامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۵ هجری (۱۷۸۵ میلادی) موفق شد که آذربایجان را کاملاً مطیع خود کند.
پس از ۱۲۸۴ شمسی (۱۹۰۵ م – ۱۳۲۵ هـ) مردم آذربایجان سهم مؤثری در انقلاب مشروطیت ایران داشتند. پس از تهران، تبریز دارای مهمترین نقش در پیروزی انقلاب مشروطیت بود که قسمت غربی آذربایجان را نیز به نوعی تحت تأثیر قرار داده بود. با اشغال آذربایجان از طرف روسها، آثار انقلاب مشروطیت در آن موقتاً از میان رفت. این هجوم با همپیمانی دولت انگلیس به بهانهٔ حفاظت از اقلیتهای خارجی مقیم آذربایجان (به ویژه تبریز) در سال ۱۹۰۸ میلادی (۱۲۸۷ ش – ۱۳۲۸ هـ) انجام گرفت.
با آغاز جنگ اول جهانی آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب اکتبر روسیه (۱۹۱۷ میلادی) روسها آذربایجان را تخلیه کردند و ترکان عثمانی در تبریز حکومتی دستنشانده مستقر ساختند. پس از شکست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ اول جهانی) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسیها افتاد.
رضاخان در سال ۱۳۰۰ شمسی دوباره حکومت ایران را برقرار کرد. به دنبال شروع جنگ دوم جهانی در سال ۱۳۲۰ شمسی نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در آغاز ماه مه ۱۹۴۶ میلادی، (اردیبهشت ۱۳۲۵) به دنبال طرح مسئلهٔ آذربایجان (حکومت داخلی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری) در سازمان ملل متحد که به نخستین شکاف رسمی بین متفقین منجر شد، آذربایجان را تخلیه کردند.
با شروع انقلاب اسلامی، مردم قهرمان آذربایجان فداکاریها و دلاوریهای بینظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان ماه ۱۳۷۵، جمعیت استان ۳۲۰۴۹۶۲ نفر بوده است که از این تعداد ۵۲/۶۸ درصد در نقاط شهری و ۴۷/۳۱ درصد در نقاط روستایی سکونت داشته و بقیه غیرساکن بودهاند. در همین سال از کل جمعیت استان ۲۲۰۲۶۹۱ نفر مرد و ۱۰۰۲۲۷۱ نفر زن بودهاند که در نتیجه نسبت جنسی برابر ۱۰۳ نفر به دست میآید. به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۳ نفر مرد وجود داشته است.
از جمعیت استان آذربایجان غربی ۴۰/۳۰ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ سال، ۵۵/۶۲ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ سال و ۴/۰۸ درصد در گروه سنی ۶۵ سال و بیشتر قرار داشتهاند و بقیهٔ افراد نیز نامشخص بودهاند.
در فاصلهٔ سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ حدود ۴۰۸۳۶۵ نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلی ۲۵/۹۶ درصد مهاجران، سایر استانها، ۲۱/۴۹ درصد شهرستانهای دیگر همین استان و ۴۹/۵۷ درصد در شهرستان محل سرشماری بوده است. محل اقامت بقیهٔ افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده بوده است. مقایسهٔ محل اقامت قبلی مهاجران با محلی که در آن سرشماری شدهاند نشان میدهد که ۳۰/۷۶ درصد از روستا به شهر ۳۵/۱۸ درصد از شهر به شهر، ۱۳/۵۶ درصد از روستا به روستا و ۱۷/۵۲ درصد از شهر به روستا طی ۱۰ سال قبل از سرشماری آبان ۱۳۷۵ مهاجرت کردهاند.
در آبان ماه ۱۳۷۵، از جمعیت استان ۹۹/۵۶ درصد را مسلمانان تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۹۹/۳۵ درصد و در نقاط روستایی ۹۹/۸۱ درصد بوده است.
طبق سرشماری یاد شده، از ۲۱۷۱۴۰۲ نفر جمعیت ۶ سال و بالاتر استان، ۶۹/۰۲ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۱۴-۶ سال ۸۷/۱۸ درصد و در گروه سنی ۱۵ سال و بالاتر ۶۱/۱۰ درصد بوده است. در بین افراد لازمالتعلیم (۱۴-۶ سال) نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۳/۸۸ درصد و در نقاط روستایی ۸۰/۰۷ درصد بوده است. در این استان نسبت باسوادی در بین مردان ۷۹/۰۹ درصد و در بین زنان ۵۸/۶۵ درصد بوده است. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب ۸۵/۴۲ درصد و ۷۰/۱۸ درصد و در نقاط روستایی ۷۱/۷۱ درصد و ۴۵/۴۷ درصد بوده است.
در آبان ۱۳۷۵، در این استان، افراد شاغل و افراد بیکار (جویای کار) در مجموع ۳۸/۱۱ درصد از جمعیت ده سال و بالاتر را تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۳۵/۵۳ درصد و در نقاط روستایی ۴۱/۱۸ درصد بوده است. از جمعیت فعال این استان ۸۸/۷۰ درصد را مردان و ۱۱/۳۰ درصد را زنان تشکیل میدادهاند.
از جمعیت شاغل ده سال و بالاتر استان ۳۳/۶۴ درصد را در گروههای عمدهٔ کشاورزی، شکار، جنگلداری و «ماهیگیری»، ۱۱/۰۶ درصد در گروه عمدهٔ «عمدهفروش و خردهفروش، تعمیر وسایل نقلیهٔ موتوری و …»، ۱۲/۱۰ درصد در گروه عمدهٔ صنعت (ساخت) و ۴۳/۲۱ درصد نیز در سایر گروههای عمدهٔ فعالیتهای اقتصادی به کار اشتغال داشتهاند.
استان آذربایجان غربی یکی از مناطق مستعد کشاورزی کشور است. این استان ۲/۶ درصد مساحت کشور را در بر میگیرد، در حالی که اراضی آن بیش از ۶ درصد کل اراضی مزروعی کشور را شامل میشود. از این نظر استان آذربایجان غربی دارای رتبهٔ پنجم در کل کشور است.
ویژگیها و خصوصیات طبیعی و اقلیمی استان بر توان بالقوهٔ کشاورزی استان افزوده است. جمع نزولات جوی حوزههای آبریز استان ۱۹ میلیارد مترمکعب میباشد. بیش از ۴۱ رودخانهٔ فصلی و دائمی در استان جریان دارد که میتواند جهت بهرهبرداری کشاورزی سودمند باشد. از جملهٔ این مزیتها، کوهستانی بودن منطقه است که خود در وسعت مراتع استان نقش مهمی دارد. کل مراتع استان در حدود ۰۰۰۸۵۶۱ هکتار است.
علاوه بر موارد فوق وجود ایلات و عشایر که معیشت آنها در درجهٔ اول از طریق دامداری و در درجهٔ دوم با کشاورزی تأمین میگردد، در دامداری استان نقش قابل توجهی دارند. در سطح استان نزدیک به ۳۴۲۹۶۷۸ واحد دامی از انواع مختلف نگهداری میگردد. همچنین دراین استان تعداد ۷۷ واحد دامداری صنعتی با ظرفیت ۶۱۶۰ گاو اصیل و تعداد ۳۱۲ واحد نیمه صنعتی که تعداد ۱۳۶۰ رأس دام را نگهداری میکنند، وجود دارد.
طیور استان به صورت صنعتی و سنتی تولید میشود که نوع صنعتی آن به صورت مرغداریهای گوشتی و تخمی است. تعداد این نوع از واحدهای استان ۲۴۳ واحد است که تعداد ۲۳۱ واحد آن گوشتی با ظرفیت ۴۷۰۰۱۵۳ قطعه در هر دوره و ۱۲ واحد آن تخمگذار با ظرفیت ۰۰۰۳۶۰ قطعه مرغ تخمگذار است.
همچنین در سطح استان ۰۰۰۲۵۰ کندوی زنبور عسل نگهداری میشود که دویست هزار کندوی آن مدرن و پنجاه هزار دیگر کندوی سنتی است که میزان تولید آنها در پایان سال ۱۳۷۰ حدود ۲۰۰۰ تن بود.
بخش شیلات و آبزیان استان شامل استخرهای پرورش به تعداد ۳۰ واحد میباشد که ۲۸ واحد آن به پرورش ماهیان گرم آبی و ۲ واحد دیگر به ماهیان سرد آبی اختصاص دارد. کل ظرفیت تولید این واحدها معادل ۸۲۸ تن در سال میباشد. علاوه بر آن صید ماهی از سدهای ارس، مهاباد و سایر سدهای استان و رودخانهها و آبگیرهای طبیعی نیز صورت میگیرد که کل صید استان در سال ۱۳۷۰ معادل ۱۱۸۰ تن بوده است.
بررسی ترکیب کارگاههای موجود استان نشان میدهد، دو گروه صنعتی کانیهای غیرفلزی و غذایی – دارویی در بین سایر صنایع بالاترین تعداد و بیشترین میزان اشتغال را دارد. این دو گروه جمعاً ۶۸/۵ درصد از تعداد کارگاهها و ۸۵/۴ درصد از شاغلین صنایع را به خود اختصاص دادهاند.
استان آذربایجان غربی از نظر اکتشاف و بهرهبرداری منابع معدنی نسبت به سایر استانهای کشور در وضع مطلوبی قرار ندارد. مطالعات اخیر نشان داده است که در برخی از مناطق استان معادن مهمی وجود دارد، ولی هنوز در جهت بهرهبرداری از آنها اقدام جدی صورت نگرفته است.
معادنی که هم اکنون در استان آذربایجان غربی فعال هستند عمدتاً مشتمل بر معادن مصالح و سنگهای ساختمانی است. علاوه بر آن معادنی چون گرانیت، تراورتن، نمک آبی، نمک سنگی، میکا، زرنیخ، تالک، خاکنسوز و پوکهٔ معدنی نیز در استان وجود دارد که هم اکنون بهرهبرداری میشوند. همچنین ذخایری از مواد معدنی سرب و روی و طلا در تکاب، ذغالسنگ در میاندوآب و خاک نسوز در بوکان کشف شده است که هنوز بهرهبرداری از آنها شروع نشده است. در سالهای اخیر اقداماتی جهت شناسایی معادن سیلیس و مواد معدنی فلزی و غیرفلزی در استان صورت گرفته است.
همانگونه که قبلاً نیز گفته شد استان آذربایجان غربی تنها استان کشور است که با چند کشور مرز مشترک دارد. این امر چندین مبدأ ورود و خروج کالا و مسافر را در سطح استان به وجود آورده و زمینههای تبدیل آن را به یکی از مهمترین مراکز تجاری بینالمللی کشور فراهم آورده است. همچنین نزدیکترین خط راهآهن ایران به اروپا از این استان عبور میکند.
احداث بزرگراه شهید کلانتری همراه با تقویت مراکز تخلیه و نگهداری و توزیع کالا میتواند نقش بازرگانی استان را در سطح فرااستانی و حتی بینالمللی ارتقاء بخشد و در تقسیم کار ملی عملکرد منحصر به فردی را به وجود آورد.
۱۹ بهمن ۱۳۹۲
به این مطلب چه امتیازی می دهید؟
[امتیاز: 0 میانگین: 0]
نظر کاربران :
شهر زیبای ارومیه در استان آذربایجان غربی واقعا دیدنی است .