جستجوی شهر به شهر :
رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه

استان آذربایجان شرقی

تاریخ بروزرسانی :
۱۹ بهمن ۱۳۹۲

موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
آذربایجان شرقی با وسعت ۴۵۲۶۱/۴ کیلومترمربع در گوشهٔ‌ شمال غربی فلات ایران قرار دارد. رود ارس حدود شمالی آن را با جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص می‌کند. رود قطور و آب‌های دریاچهٔ ارومیه حدود غربی آن با استان آذربایجان غربی است. در جنوب، کشیدگی رشته‌کوه‌ها، دره‌ها، جلگه‌ها و دشت‌ها موجب پیوستگیِ توپوگرافیک استان با آذربایجان غربی و زنجان شده است و در شرق نیز دره و رودخانه دره‌رود، کوه‌های سبلان، چهل نور و گردنهٔ صائین این خطه را از استان اردبیل جدا می‌کند. مدارهای ۵ دقیقه و ۴۵ درجه و ۲۲ دقیقه و ۳۶ درجه منتهی‌الیه غربی و شرقی مختصات جغرافیایی این استان را مشخص می‌کند.
آذربایجان شرقی در طول ۲۳۵ کیلومتر خط مرزی با جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان همسایه است. دو شهرستان این استان (مرند و اهر) با جمهوری آذربایجان ۲۰۰ کیلومتر و با جمهوری ارمنستان ۳۵ کیلومتر مرز مشترک دارند. در طول این مرز رود ارس جاری است. در حال حاضر ارتباط استان با کشورهای همسایه تنها از سه نقطهٔ مرزی جلفا، خداآفرین و کردشت انجام می‌‌گیرد؛ در این میان جلفا از اهمیت خاصی برخوردار است. شهر مرزی جلفا از طریق خط آهن نخجوان، ایروان و تفلیس به جمهوری اکراین و بنادر دریای سیاه وصل می‌شود. ارتباط این استان با دریای سیاه، اهمیت و جایگاه خاصی به آن بخشیده است.
منطقهٔ آذربایجان به علت موقعیت خاص جغرافیایی یکی از مناطق حساس و مهم کشور است. همین اهمیت، حساسیت، و گستردگی باعث شده است تا این منطقه با وجود خصوصیات مشترک جغرافیایی، ‌ فرهنگی و تاریخی، به سه استان آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل تقسیم شود. در حال حاضر استان آذربایجان شرقی دارای ۱۲ شهرستان، ۳۱ شهر، ۳۰ بخش، ۱۳۳ دهستان و ۳۱۴۹ آبادی است. شهرستان‌های آن عبارت‌اند از : اهر، بستان‌آباد، ‌ بناب، تبریز، سراب، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ‌ میانه، هریس و هشترود. مرکز آذربایجان شرقی شهر تاریخی و توسعه یافتهٔ تبریز است.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
فلات آذربایجان را دیواره‌های رشته جبال مرتفع و پوشیده از برف آرارات در شمال غربی، رشته‌های پراکنده و نامنظم ارسباران – قره‌داغ و قوشاداغ و سبلان در شمال شرقی، رشته‌کوه‌های بزغوش در شمال و مشرق، ارتفاعات قافلانکوه در شرق و جنوب شرقی، رشته کوه سهند در جنوب و دریاچه ارومیه در غرب در بر گرفته است.
در فلات آذربایجان، دو منطقه بارز و قابل نفوذ وجود دارد، ‌ یکی دشت چالداران و دره قُطور در شمال غربی، دیگری دشت مغان در شمال شرقی. در سایر قسمت‌ها، به علت وجود ارتفاعات، دره‌های عمیق و سایر موانع طبیعی، ‌ معابر قابل نفوذ کمتری یافت می‌شود.
آذربایجان منطقهٔ‌ مرتفعی است که کوه‌های بلند از جهات مختلف سراسر آن را فرا گرفته و موجبات پیدایش جلگه‌های مغان، تبریز، سراب و مراغه را فراهم کرده است. بلندترین نقطهٔ استان، قلهٔ‌ سهند (۳۷۲۲+ متر) در ۵۰ کیلومتری جنوب تبریز و پست‌ترین نقطهٔ‌ آن در حوالی دریاچهٔ ارومیه (۱۲۲۰+ متر) قرار دارد. استپ‌های کوهی قسمت پهناوری از نواحی بلند آذربایجان را پوشانده است.
در شمال آذربایجان به ویژه در بخش قره‌داغ‌ (ارسباران)، هر جا امتداد کوه‌ها در مقابل وزش بادهای باران‌زای مدیترانه‌ای، ‌ غربی و خزری قرار گرفته، جنگل‌های تنک یا انبوهی به وجود آمده است که در بعضی قسمت‌ها فاقد گیاهان زیردرختی است. جنگل‌های موجود آذربایجان شرقی نشانگر آن است که در روزگاران گذشته، سراسر منطقه در اثر آب و هوای گرم و مرطوب و خاک حاصلخیز، شرایط مساعدی برای پیدایش و رشد جنگل در دامنهٔ‌ کوه‌ها و ارتفاعات داشته است که متأسفانه در اثر استفاده بی‌رویه عمدتاً تخریب و نابود شده‌اند.
آب و هوای استان آذربایجان شرقی به طور کلی سرد و خشک است، ولی به علت تنوع توپوگرافیکی، از اقلیم‌های متفاوتی برخوردار است.
موقعیت کوهستانی و عرض جغرافیایی استان از عوامل برودت و سرمای قسمت اعظم این منطقه است. کم ارتفاعی و اثرات ملایم‌کننده بخارهای دریای خزر در پاره‌ای از مناطق از عوامل اعتدال اقلیمی آن به شمار می‌آید. به علاوه آذربایجان تا حدودی تحت تأثیر جریان‌های مرطوب دریای مدیترانه از سمت غرب و جنوب غربی قرار دارد و توده‌های هوای سرد سیبری نیز از شمال بر آب و هوای آن اثر می‌گذارد. وجود دریاچهٔ ارومیه آب و هوای قسمت محدودی از سواحل استان را تحت تأثیر قرار داده است.
به استناد گزارش سازمان هواشناسی کل کشور، درجهٔ حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است. متوسط درجه حرارت در تبریز ۱۲/۵، مراغه ۱۲/۲، اهر ۹/۷، سراب ۷/۶ و میانه ۱۲/۷ درجهٔ‌ سانتی‌گراد است. حداکثر مطلق درجهٔ حرارت در جلفا با ۴۰/۳ درجهٔ سانتی‌گراد و حداقل مطلق آن در سراب با ۳۱/۴- درجهٔ سانتی‌گراد در سال ۱۳۷۲ گزارش شده است. حداکثر مطلق درجه حرارت در ایستگاه‌های تبریز، مراغه و میانه به ترتیب ۳۶/۶، ۳۵ و ۳۹/۲ و حداقل مطلق آن ۹/۵-، ۸- و ۱۱/۲- درجهٔ سانتی‌گراد قید گردیده است.
از نظر بارندگی، استان آذربایجان شرقی به دو ناحیهٔ متفاوت تقسیم می‌شود:
– ناحیهٔ سردسیر شامل دامنه‌های کوهستان سهند، شهرهای تبریز و مرند که در مسیر بادهای مرطوب قرار دارند. معمولاً میزان بارندگیِ سالانهٔ این ناحیه در شرق استان بیشتر از سایر نواحی است و مقدار آن به ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلی‌متر می‌رسد.
– ناحیهٔ معتدل که عمدتاً در دالان‌ها، کوهپایه‌ها، دامنه‌های جنوبی و مناطق آفتابگیر واقع شده است و از تأثیر مستقیم جریان‌های سرد شمالی محفوظ است و آب و هوای معتدلی دارد. سواحل دریاچهٔ‌ ارومیه و شهرستان‌های‌ مراغه و میانه جزو ناحیهٔ معتدل به حساب می‌آیند.
در فصل تابستان، مناطق جلگه‌ای استان و پیرامون دریاچهٔ ارومیه گرم است و منحنی همدمای ۱۲ درجهٔ‌ سانتی‌گراد از آن نواحی عبور می‌کند، در حالی که در زمستان اوضاع جوی تغییرات شدیدی می‌کند و میانگین حداقل درجهٔ حرارت به یک درجه زیر صفر می‌رسد.
در استان آذربایجان شرقی اوضاع جوی بسیار متغیر است. به طوری که درجهٔ‌ حرارت در برخی از ماه‌های گرم سال، گاهی به ۳۸ درجهٔ سانتی‌گراد یا بیشتر می‌رسد و برودت هوا در ماه‌های سرد، گاهی به بیش از ۲۰ درجه زیر صفر کاهش می‌یابد. رطوبت هوا نیز از اواخر پاییز تا اوایل بهار زیاد می‌شود، که علت آن علاوه بر کاهش درجهٔ حرارت، ورود توده‌هایی از هوای سرد و مرطوب اروپاست که با گذشته از دریای مدیترانه وارد آسمان ایران می‌شوند.
در سال ۱۳۷۲، سازمان هواشناسی استان مجموع روزهای یخبندان شهر تبریز را ۱۰۳ روز گزارش کرد که جزئیات آن به شرح زیر است:
فروردین ماه ۳ روز، آبان‌ ماه ۱۴ روز، آذر ماه ۹ روز، دی ماه ۳۱ روز، بهمن ماه ۲۸ روز و اسفند ماه ۸ روز.
براساس این گزارش، بیشترین روزهای یخبندان با ۱۳۱ روز به شهر سراب و کمترین آن به قسمت شرقی تبریز اختصاص داشت که در طول سال تنها ۸۰ روز یخبندان بود. اهر با ۱۱۵، میانه با ۱۰۱ و سراب با ۱۳۱ و تبریز با ۱۰۳ روز یخبندان شهرهایی بودند که در طول سال، بالاتر از ۱۰۰ روز یخبندان داشتند.
آذربایجان همواره تحت تأثیر بادهای سرد شمالی و سیبری و بادهای مرطوب دریای سیاه مدیترانه و اقیانوس اطلس است. به علاوه بادهای محلی نیز تحت تأثیر شرایط طبیعی استان، ‌ از سوی کوهستان‌های بلند و دریاچه‌های اورمیه و خزر، به سوی دشت‌ها و جلگه‌ها می‌وزند.
بادهایی که از شمال و شمال شرقی به سوی آذربایجان می‌وزند، کلاً سرد و مرطوب‌اند و در فصل زمستان سبب نزول برف سنگین و یخبندان می‌شوند. باد مرطوب مدیترانه‌ای که از غرب به آذربایجان می‌وزد باران‌زا و بسیار مفید است.
بادهای شرقی با عبور از دریاچهٔ خزر، در مسیر ارسباران، مرند، اردبیل، ‌ دره‌‌ای بین سبلان و قوشاداغ، بزغوش و سهند به طرف غرب می‌وزند. در اکثر نقاط آذربایجان مانند سراب و تبریز این باد را مه‌یئلی یا باد مه می‌گویند که بادی سرد و مرطوب است. این باد در امتداد دامنه‌های جنوبی سهند به طرف مراغه پیش می‌رود و در حدود دریاچهٔ ارومیه تغییر مسیر می‌دهد. کوه‌های مرزی در غرب آذربایجان و کردستان باعث می‌شوند باد مه در جهت جنوب غربی و جنوبی بوزد که نام آن در این منطقه باد زریان است.
جریان باد مهمی که از فراز دریای مدیترانه و دریای سیاه و اقیانوس اطلس به سمت غرب و شمال غرب ایران می‌وزد، چند شاخه می‌شود که تعداد این شاخه‌ها در فصل پاییز در برخورد با ارتفاعات استان افزایش می‌یابد و در فصل بهار، به ریزش نزولات جوی فراوانی منجر می‌گردد.
علاوه بر بادهای فوق بادهای محلی دیگر استان به شرح زیر است:
– باد «آغ یئل» یا گرمیچ یا گرمیش که بسیار تند و شدید است و معمولاً باعث خسارت می‌شود. آغ یئل در تبخیر و خشکانیدن رطوبت زمین مؤثر است و بادی گرم و مرطوب است که در زمستان موجب ذوب برف و یخ می‌شود و یا به حرکت در آوردن ابرهای باران‌زا موجبات ریزش باران را فراهم می‌کند. این باد معمولاً رطوبت دریای مدیترانه را به همراه دارد.
– خزریئلی یا باد خزر، چون از سوی دریای خزر می‌وزد به این نام مشهور شده است و قسمتی از آن منطقه ارسباران را در بر می‌گیرد.
– وزش بوغاناق یئلی که همان گردباد است، باعث ریشه‌کن شدن درختان و تخریب و ویرانی منازل و بناهای کم دوام می‌شود.
براساس گزارش سال ۱۳۷۰ ایستگاه سینوپتیک شهر تبریز، مجموع روزهایی که این شهر در معرض وزش بادهایی با سرعت حداقل ۱۸ و حداکثر ۵۰ متر در ثانیه قرار دارد، ۱۶۸ روز است. بیشترین سرعت باد در ماه اردیبهشت با ۵۰ متر در ثانیه و کمترین سرعت آن در آذرماه و دی ماه با سرعت ۱۸ متر در ثانیه است.
با توجه به ویژگی‌های اقلیمی، این استان از اواخر اردیبهشت ماه تا پایان مهرماه مناسب‌ترین زمان برای گردش‌های تابستانی و سایر ماه‌های سال مناسب گردش‌های زمستانی است. ایرانگردانی که در ماه‌های بهار و تابستان به منطقه مسافرت می‌کنند به نحو مطلوبی می‌توانند از زیبایی‌های طبیعی و دیدنی‌های تاریخی و باستانی استان بهره‌مند شوند.
جغرافیای تاریخی استان
آذربایجان در فارس میانه آتورپاتکان در آثار کهن سفارسی آذربادگان یا آذربایگان، در فارسی کنونی آذربایجان، در یونانی بیزانس آذربیگانون در ارمنی اتراپاتاکان، در سریانی آذربایغان و در عربی آذربیجان نامیده شده است.
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد در آمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت‌های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کرد. مقارن این رویداد دولت‌هایی در اطراف آذربایجان وجود داشت که از آن جمله می‌توان به دولت آشور در شمال بین‌النهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمالی و شمال غربی، اقوام کادوسی در شرق و کاسی‌ها در حوالی کوه‌‌های زاگرس اشاره کرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد کوچک (در مقابل ماد بزرگ) مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و کرمانشاه معروف شد. به عبارت دیگر ولایاتی که در قرون اولیهٔ اسلامی به ناحیه جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر می‌گرفت.
بعد از غلبهٔ‌ اسکندر مقدونی بر ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور کرد و از اشغال آن جا توسط یونانیان جلوگیری کرد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتکان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام کرد.
در طول دورهٔ‌ حکومت سلوکی‌ها، ناحیهٔ آتورپاتکان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسکندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زرتشتیان و تیکه‌گاهی در مقابل هجوم یونانیان شد.
حکومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست کماکان استقلال خود را حفظ کند. سرانجام اردشیر بابکان مؤسس سلسلهٔ ساسانی بر حکمرانان آذربایجان استیلا یافت و مرزبانی به حکومت آنجا گماشت.
در دورهٔ ساسانی معمولاً یکی از مرزبانان را به حکومت آذربایجان می‌گماردند. در اواخر آن دوره حکومت آذربایجان در دست خاندان فرخ هرمزد بود و پایتخت آن شیز نام داشت که مطابق با ویرانه‌‌های لیلان در جنوب شرقی دریاچهٔ ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و کوفه و شام و یمن برای سکونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمین‌های وسیع، کشاورزی را گسترش دادند و افراد بومی را رعیت خود کردند. اُمرای عرب برای حفظ زمین‌های خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان که به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاک وسیع خود کشیدند که به تدریج این باروها به صورت شهرهای نسبتاً مهم در آمدند.
در سال ۱۹۸ هجری که مأمون هنوز در خراسان بود و حسن بن سهل را به عراق فرستاده بود، عده‌ای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابک خرمدین از ضعف خلافت و دوری مأمون از بغداد استفاده کرد و قسمت‌‌های مهمی از شمال شرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابک، سلطهٔ دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.
سلسله‌های ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان که از شرق ایران برخاستند و حکومت‌های مستقلی تشکیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت که از سال ۲۰۵ هجری قمری (تأسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال ۴۲۹ هـ.ق (آغاز حکومت سلجوقیان) ادامه یافت، حکومت‌های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حکام مقتدر این ایالت، ساجیان (۳۱۷-۲۷۶ هـ.ق) بودند که آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام کردند. پس از سقوط ساجیان، سلسله‌های محلی در آذربایجان به قدرت رسیدند که روادیان از آن جمله بودند. در دوران حکومت ساجیان (بنی ساج) و حکومت بعد از آن حکمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حکام آذربایجان خراج می‌دادند که از معروف‌ترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شکی، حکام گرجستان، روادیان و حکام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) ترکان غُز به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دسته‌های کوچک و سپس به تعداد کثیر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه، اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماورای قفقاز، حکومت ترکان را گردن گذاشتند.
در ۵۳۱ هجری (۱۱۳۶ میلادی) آذربایجان به دست اتابک ایلدگز (الدگوز) افتاد که تا حملهٔ کم دوام جلال‌‌الدین خوارزمشاه (۳۱-۱۲۲۵ م، ۲۸-۶۲۲ هـ) وی و اولادش بر آذربایجان حکومت کردند.
با حملهٔ مغولان و ورود هلاکوخان (۱۲۵۶ م – ۶۵۴ هـ) آذربایجان مرکز شاهنشاهی بزرگی شد که از آموی تا شام امتداد داشت. مقر مغولان ابتدا در مراغه بود و سپس به تبریز منتقل شد. به دستور هلاکو در مراغه رصدخانه‌ای ساخه شد؛ اطراف خوی، بتخانه‌‌ها و معابد بودایی برپا شد و بناهای غازان در تبریز و جاهای دیگر به وجود آمد. در زمان غازان، شهر تبریز بزرگتر از سابق شد و به یکی از مراکز مهم دنیای آن روز مبدل گردید. تجار روم و فرنگ کالاهای خود را به این شهر می‌آوردند. و بازارهای تبریز در زیبایی و ثروت معروف بود. وزرای عهد مغول از قبیل خواجه رشید‌الدین فضل‌اللّه همدانی و تاج‌الدین علیشاه جیلانی بناهای مهمی در تبریز برپا کردند.
پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امرای مستقل حکومت یافتند. جلایریان، ‌ چوپانیان و ترکمانان در قسمتی از این منطقه حکامی مستقل شدند که پایتخت‌شان تبریز بود. (۱۵۰۲-۱۳۷۸ م، ۹۰۸-۷۸۰ هـ).
پس از بر افتادن حکومت خاندان ترکمانان، قره‌قویونلوها و آق‌قویونلوها بر تبریز تسلط پیدا کردند. در این زمان بناهای بسیار زیبایی در تبریز ساخته شد که وصف آنها در سفرنامه‌های سیاحان اروپایی آن عصر آمده است.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی، تبریز مدتی پایتخت ایران بود (۱۵۰۲ م، ۹۰۷ هـ) و آذربایجان برای شاهان صفوی سنگرگاه اصلی و مرکز عمده گردآوری قوای نظامی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگهای خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.
پس از سقوط دولت صفویه، در دوره‌ای که ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپایید که نادرشاه آن جا را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری کرد.
کریم‌خان زند در سال ۱۱۷۵ هجری (۱۷۵۵ میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی که پس از مرگ پادشاه قیام کرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر بر آوردند تا اینکه آغامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۵ هجری (۱۷۸۵ م) موفق شد که اداره امور آذربایجان را کاملاً در اختیار بگیرد.
با روی کار آمدن سلسلهٔ قاجار در ایران، پیشروی امپراتوری روسیه به جنوب و تصرف گرجستان عملی شد و ارمنستان، قفقاز، دربند و شروان مورد تهدید قرار گرفتند. خشونتهای غیرانسانی و نابخردانهٔ آغامحمدخان، سیاست ضعیف فتحعلی شاه، قدرت نظامی برتر روسیهٔ تزاری و انگیزه‌های توسعه‌طلبانهٔ آن کشور، موجب آغاز جنگ‌های ایران و روس شد و شکست‌های پی در پی سپاه ایران را فراهم آورد و باعث تحمیل عهدنامه‌‌های تلخ گلستان و ترکمانچای شد. در جنگ‌های سال ۱۲۴۳ هجری (۱۸۲۳ م) ژنرال آریستوف و ژنرال پاسکویچ تبریز را تصرف کردند و سپاه روس قسمت مهم آذربایجان را اشغال کرد.
در زمان قاجاریه و به خصوص در زمان سلطنت فتحعلی شاه، آذربایجان به علت جنگ‌های ایران و روس مرکز نظامی و شهر تبریز هم پایتخت دوم ایران شد. عباس میرزا نایب‌السلطنه و وزیر او میرزا عیسی (معروف به میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی) در آبادانی آذربایجان و مخصوصاً تبریز کوشیدند. جهانگردان اروپایی امنیت و نظم آذربایجان را در دورهٔ ‌عباس میرزا با امنیت فرنگستان مقایسه کردند. بعد از فتحعلی‌شاه، شهر تبریز ولیعهدنشین شد.
در انقلاب مشروطه، مردم آذربایجان نقش مؤثری در پیروزی آن ایفا کردند، لیکن با اشغال آذربایجان از طرف روس‌ها، آثار این انقلاب نیز موقتاً از میان رفت.
با آغاز جنگ اول جهانی، آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب بلشویکی اکتبر روسیه (۱۹۱۷ م) روس‌ها آذربایجان را تخلیه کردند و ترکان عثمانی در تبریز حکومتی دست نشانده مستقر کردند. پس از شکست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ جهانی اول) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسی‌ها افتاد، (در این دوران قیام شادروان شیخ محمد خیابانی در تبریز به منظور مخالفت با قرارداد استعماری ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله و ایجاد نوعی استقلال داخلی برای آذربایجان شایان توجه است).
رضاخان در سال ۱۳۰۰ شمسی سیطرهٔ‌ حکومت مرکزی ایران را بر این منطقه برقرار کرد. به دنبال شروع جنگ جهانی دوم، در سال ۱۳۲۰ شمسی نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در آغاز ماه مه ۱۹۴۶ میلادی، (اردیبهشت ۱۳۲۵) به دنبال طرح مسئله آذربایجان (حکومت داخلی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه‌وری) در سازمان ملل متحد که به نخستین شکاف رسمی بین متفقین منجر شد، آذربایجان را تخلیه کردند.
مردم آذربایجان دوش به دوش سایر مردم ایران در جریان ملی شدن صنعت نفت به سال ۱۳۲۹ مبارزهٔ بی‌امانی را با استعمار پیر انگلستان آغاز کردند و سرانجام با پیروزی ملت ایران، سیاست استعماری انگلیس، در ایران و خاورمیانه، شکست سختی را متحمل شد.
با شروع انقلاب اسلامی مردم قهرمان آذربایجان فداکاری‌ها و دلاوری‌های بی‌نظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند و با رشادت در جنگ و کوشش در سازندگی در تکامل دوران تاریخ معاصرایران حضور مؤثری یافتند.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
استان آذربایجان شرقی در سال ۱۳۷۰ حدود ۰۰۰‚۲۷۹‚۳ نفر جمعیت داشت که معادل ۵/۸۷ درصد جمعیت کل کشور بود. تعداد خانوارهای استان در همین سال برابر ۰۰۰‚۶۱۳ بود که متوسط جمعیت هر خانواده ۵/۶ نفر را نشان می‌دهد.
از ۰۰۰‚۲۷۹‚۳ نفر کل جمعیت استان در سال ۱۳۷۰، حدود ۴۴۴‚۶۹۱‚۱ نفر مرد و ۲۷۴‚۵۸۷‚۱ نفر دیگر زن بود که نسبت تعداد مردان به زنان را در منطقه بیش از ۱۰۶ نفر نشان می‌دهد. شاخص نسبت جنسیت در کل کشور نیز در همین سال ۱۰۶ بود. یعنی در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن ۱۰۶ نفر مرد وجود داشت.
تراکم نسبی جمعیت منطقه ۷۲/۳ نفر در هر کیلومترمربع است. این نسبت در کل کشور برابر ۳۶/۴ نفر در هر کیلومترمربع است. به عبارت دیگر تراکم جمعیت در استان آذربایجان شرقی نزدیک به دو برابر تراکم جمعیت در کل کشور است.
براساس نتایج آمارگیری جاری در سال ۱۳۷۰، جامعه شهری منطقه معادل ۲۸۷‚۳۶۹ خانوار است که جمعیتی برابر ۲۳۵‚۸۰۷‚۱ نفر را شامل می‌شود. این تعداد ۵۵ درصد کل جمعیت استان است. جمعیت شهری استان عمدتاً در شهرهای بزرگی مانند تبریز، مراغه، مرند، اهر و میانه زندگی می‌کنند.
به استناد همین آمارگیری، جوامع روستایی در سال ۱۳۷۰ دارای ۶۸۷‚۲۴۳ خانوار شامل ۴۸۳‚۴۷۱‚۱ نفر جمعیت بود که حدود ۴۵ درصد کل جمعیت منطقه را تشکیل می‌داد.
در مورد وضعیت اقتصادی، می‌توان گفت که اهمیت نسبی صنایع بزرگ و بهره‌برداری‌های کشاورزی و تجاری در استان آذربایجان شرقی نسبت به سایر استان‌های کشور قابل توجه است. این استان از ظرفیت تولیدی مهمی برخوردار است به طوری که اغلب واحدهای اقتصادی آن دارای مقیاس کلان هستند.
ترکیب فعالیت‌های اقتصادی مناطق شهری استان با وجود توسعهٔ صنعتی، نشانگر رونق‌بخش خدمات نسب به سایر بخش‌ها است. در مناطق روستایی استان نیز وجه غالب با بخش کشاورزی است و خدمات پس از آن قرار دارد. در مجموع، بخش خدمات، کشاورزی و صنعت، عمد‌ه‌ترین بخش‌های اقتصادی استان را تشکیل می‌دهند.
آذربایجان شرقی یکی از قطب‌های مهم صنعتی کشور محسوب می‌شود. استقرار صنایع بزرگی چون ماشین‌سازی و تراکتورسازی سبب شده است که این کانون مهم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شود.
همچنین از کارخانه‌‌های دیگر استان می‌‌توان اشاره کرد به پمپ ایران، لیفتراک‌سازی‌، موتوژن، هاکسیران دیزل، لیلاند دیزل ایران، بلبرینگ‌سازی، ‌ پیستون‌سازی، درمن دیزل، دیزل ایدم، ترموپلاس، کبریت‌سازی ممتاز، حوله‌بافی لاله (برق لامع)، تخته فشاری و نئوپان، شیر پاستوریزه، نختاب فروزان، نوشابه‌سازی، بافندگی لایکو، تریکو سهند، نساجی تبریز، ریسندگی پشمینه، پالاز موکت، کارخانه گچ، چرم‌سازی، شرکت سیمان صوفیان، نیروگاه حرارتی تبریز، پالایشگاه و پتروشیمی تبریز، پالایشگاه تبریز، نفت انتقالی از اهواز را تصفیه می‌کند و آن را برای مصرف در استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان، همدان و زنجان آماده می‌کند.
استان آذربایجان شرقی به لحاظ ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، از کانون‌های مهم صنایع دستی کشور نیز به شمار می‌رود. قالی‌بافی از صنایع دستی مهم منطقه است. این صنعت در مناطق شهری به صورت کارگاهی و در روستاها به صورت تک‌بافی انجام می‌شود. از دیگر صنایع دستی منطقه می‌توان به گلیم و جاجیم، سفال و سرامیک، چرم و ورنی، پارچه‌های پشمی و ابریشمی، سوزن‌دوزی، نقره‌سازی، حوله و پتوبافی، کفش‌دوزی، سبدبافی، تولید پارچه‌ های حریر و شال اشاره کرد.
صرف‌نظر از صنایع بزرگ و صنایع کارگاهی و صنایع دستی که در حیات اقتصادی و اجتماعی استان نقش مهمی بر عهده دارند، آذربایجان شرقی دارای معادن متعددی است که از آن جمله می‌توان به معادن شن و ماسه، سنگ‌های ساختمانی و تزئینی، ‌ نمک، خاک نسوز، پوکه، کائولن، ذغال‌سنگ، دیاتومیت و پولیت اشاره کرد.
شرایط آب و هوایی، ویژ‌گی‌های خاک و فراوانی آب آذربایجان شرقی را به منطقه‌ای مناسب و مستعد برای کشاورزی و زراعت تبدیل کرده است.
در این سرزمین وسیع محصولاتی نظیر گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزی‌جات، صیفی‌جات، نباتات صنعتی، محصولات علوفه‌ای، انواع محصولات باغی، پیاز، سیب‌زمینی و خشکبار به دست می‌آید که برخی از آن‌ها به خارج از منطقه و کشور نیز صادر می‌شود.
شرایط طبیعی و اقلیمی خاص استان و وجود مراتع نسبتاً غنی و چمنزارهای سرسبز و خرم، موقعیت مناسبی برای پرورش زنبور عسل و دام‌پروری فراهم کرده است. به همین جهت این استان یکی از مناطق مستعد دام‌پروری ایران به شمار می‌رود. از طرف دیگر، فعالیت‌ دام‌داری عشایرِ کوچندهٔ منطقه نیز اهمیت و موقعیت اقتصاد دامی استان را دو چندان ساخته است.
علاوه بر دام‌داریِ سنتی، دام‌داریِ نیمه صنعتی نیز که عمدتاً در اطراف شهرهای بزرگ، با استفاده از دام‌های اصیل خارجی دایر شده، از اهمیت خاص در زمینهٔ تولید شیر برخوردار است.
پرورش طیور به شکل گسترده‌ای با سه روش صنعتی، نیمه صنعتی و سنتی انجام می‌شود.
East Azarbaijan counties استان آذربایجان شرقی

به این مطلب چه امتیازی می دهید؟
[امتیاز: 0 میانگین: 0]
           
برو بالا
 

نظر کاربران :

  • حسن حسن زاده

    واقعا استاني ديدني با مردماني بافرهنگ و سرسبز كه شهر هاي ديدني مثل كليبر و جلفا

    ۳۰ دی, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • علی طاهرخانچی

    یکی از بهترین استان های ایران است مخصوصا شهر تبریز که واقعا عالیه .

    ۲۰ دی, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • مهرنوش زاده رفيع

    در سفر به اين استان همانند سفر به آذربايجان غربي و اردبيل نمي توانيد شاهد طبيعت سرسبز و زيبايي چون گردنه حيران باشيد اما شهرهاي آن بسيار زيبا و مردماني بسيار مهمان نواز دارند

    ۱۸ دی, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *