کلوت به کوههای شنی ای می گویند که بر اثر عامل فرسایشی غالب کویر ” باد ” ایجاد می گردد و فرم ها و شکلهای مسحور کننده ای را ایجاد میکنند که کمتر کسی میتواند پس از دیدن این مناظر , انگشت به دهان نماند و مسحور این زیبایی بی مانند نشود.
کلوت که از ترکیب دو واژه” کل” به معنی “آبادی” و “لوت” که نام بیابانش هست آمده است. .
وقتی ناگهان در دل بیابان لوت چشمتان به سازه های خاکی عجیب و غریب بیفتد و این سازه های خاکی تا چشم کار میکنند دیده میشوند ، انگار وارد یک شهر شده اید. شهری بدون هیچ سکنه ای که انگار تنها برای ارواح ساخته شده. شاید برای همین است که میگویند اینجا شهر جن و پری است.
«شهداد» تا کرمان صد کیلومتر فاصله و تا شهر افسانهای «کلوتها» ۴۰ کیلومتر فاصله دارد. این منطقه در بین زمینشناسان به یکی از «قطب های گرمایی زمین» معروف است. همین خشکی کویر ممکن است گردشگران را از اروپای سبز به ایران بکشاند.
در نزدیکی شهداد، «نبکا»ها (گلدانهای کویری) وجود دارد که گاه طول آنها به ۱۰ متر می رسد؛ در حالی که بلندترین نبکاهای صحراهای افریقا ۳ متر طول دارند.
شهر افسانهای کلوتها ۱۱ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و فاصله اش با شهداد تنها ۴۰ کیلومتر است؛ و حدود ۲۰ هزار سال قبل، با فرسایش آبی و بادی، به وجود آمده است. در کویر شهداد، ۱۰۰ هکتار نمکزار به شکل جوشش تخم مرغی وجود دارد که در هیچ جای دنیا مشابه آن نیست. در محدودهای ۳۰ هزار کیلومتری، در دل لوت، هیچ حیاتی وجود ندارد. شاهد این ادعا جسد سالم گاوی است که در زمستان سال ۱۳۶۵ در کویر لوت تلف شده است. پس از گذشت ۱۵ سال از آن زمان، جسد این گاو – در حالی که براثر نور شدید آفتاب خشک شده بود – بدون هیچ تغییری پیدا شد.
این گرما و خشکی بینظیر می شد تا بهترین منبع درآمد برای بومیان منطقه باشد، اما اکنون جز آزار و اذیت هیچ چیزی برایشان ندارد. افزایش شدید دمای هوا در تیر ماه، در بخش محروم شهداد کرمان، شمار زیادی از خانوادههای محروم این منطقه را وادار به کوچ کرده است. عوارض افزایش دما تأثیر نامطلوب خود را در بخش کشاورزی بر جای گذاشته است.
«خبیص»، یا نام قدیم شهداد، درحاشیه غربی و دامنه شرقی کوهستان سیرچ واقع شده است. این بخش در پای بلندترین کوههای این ناحیه، یعنی سیرچ و جفتان، قرار گرفته است و ارتفاع بلندترین قله آن به ۳هزار و ۹۹۰ متر میرسد.
قلل ارتفاعات این کوهستان تا اواخر اردیبهشت ماه پوشیده از برف است؛ از این رو، آبهای فراوانی به طرف دشت جریان دارد .
در حاشیه غربی دشت لوت، جز در منطقه بم، هیچ مکانی به این اندازه از آب دایمی برخوردار نیست. به نظر میرسد که از هزاران سال پیش، اطراف خبیص بزرگترین ناحیه برای تمرکز جمعیت بوده است.
شهداد در ارتفاع ۴۳۰ متری از سطح دریا قرار دارد. از سمت شرق فاصله آن تا دشت لوت حدود ۳۰ کیلومتر و مشرف به جلگهای است به نام تکاب که بخش اصلی خبیص را تشکیل میدهد.
آب دایمی شهداد از رودخانه «درختنگان» تأمین میشود. این رودخانه از ارتفاعات «هینامان» سرچشمه میگیرد و از راه دره درختنگان عبور میکند؛ در مدخل تنگه «چهار فرسخ»، به طرف شمال منحرف میشود، سپس از طریق آبادی ابراهیمآباد به سوی لوت جریان مییابد. آب این رودخانه در زمستان فراوان و در تابستان کم میشود. در تنگه چهار فرسخ، شعبهای از رودخانه درختنگان جدا شده و مستقیم رو به شرق، به طرف شهداد، جاری است.
شهداد کنونی به شکل مثلثی است که رأس آن به طرف دره «کناران» و قاعده آن به سمت شرق در حوزه تکاب قرار گرفته است و به کلوتهای موازی حاشیه لوت منتهی میشود. زمینهای شهداد تمام پوشیده از باغهای مرکبات و خرماست.
اکنون، تنها وجود آب است که مردم شهداد را به این منطقه پایبند کرده است.
نظر کاربران :
سلام. متاسفانه مملکت ما ، آخر از دست دادن فرصتها و عدم استفاده از امکانات هست.کوه ساولان (سبلان) با دریاچه ی بزرگی که در قله دارد، زیباترین کوه دنیاست. و آبهای گرم اطرافش در سرعین و مشگین، بهترین فرصت برای جذب توریست از منطقه و کل دنیاست. اما حیف….
اگر ساوالان در ایتالیا یا ترکیه بود ، سالانه چقدر توریست جذب میکرد ؟
البته اینک ب خاطر بارشهای فراوان پایین دست و سیلابی شدن رود شور، جاده ویران شده و آبگیر ( دریاچه) ساخته شده است
فوق العاده زیبا و چشم نواز ، واقعا لذت دیدن ی مکان فوق العاده رو از دست ندین مخصوصا در فصول سرد سال ، حتما این مسیر رو در برنامه ها و نقاط دیدنی قرار بدین که واقعا فوق العاده
کلوت نام عوارضی طبیعی و جغرافیایی در بیابان لوت ایران است که در اثر ساز و کار شگفتانگیز آب و باد و فرسایش زمین و حدود ۲۰ هزار سال قبل با فرسایش آبی و بادى به وجود آمده است.
سكوت بي نظير و مسحور كننده اي دارد كه با كوير مصر و مرنجاب قابل مقايسه نيست اين سكوت
من با جدا شدن از گروه دف نوازان سه نفري به فاصله تنها جند متر هيج صدايي جز سكوت نمي شنيدم
دیشب مستندی درباره شهداد در کانال مستند ایران پخش شد. بسیار زیبا بود.
کویر جذابیت دارد ذهن را پاک می کند. و توجه را به دور دست می برد.
چیزی که در فیلم می گفت وجود شهری ۶ هزارساله و مدفون شدن آن است.
با مقدر شدن خواست خدا روزی در آن بر روی ما گشوده می شود.
سلام. من دنبال یک کارشناس و متخصص کلوتها میگردم. میخوام تصاویری براشون ارسال کنم و مطمئن شم که نام این جاذبه ها کلوت است یا خیر؟
سلام من تور گاید و تحصیل کرده رشته زمین شناسی هستم و اتفاقا فردا داریم با سانتافه میهمانان رو به کلوتهای شهداغد میبرم اگر کمکی از دستم برمیاد در خدمتم .ضمنا دوستان سن کلوتهای شهداد ۲ میلیون و پانصد هزار سال است نه ۲۰ هزار سال . بدرود
سلام عالی بود ممنون
با قرار دادن لاشه در کیسه پلاستیکی، لاشه فاسد میشود اما دلیل این فساد میکروبهای احتمالی موجود در محیط کلوت شهداد نیست بلکه میکروبهای طبیعی موجود در سیستم گوارش و سطح لاشه است که آن را تجزیه میکنند.
با توجه به اینکه تا اولین شهر ۴۰ کیلومتر فاصله داره چه امکاناتی در خود محل برای بازدید کننده ها وحود داره؟ از قبیل فوریت های پزشکی ، سرویس بهداشتی ….و….
ناگفته های علمی در موردکلوتهای شهداد و گندم بریان…کویر لوت
قابل توجه فیزیکدانان ، زمین شناسان ، هواشناسان و…
شهداد زلزله خیز این چاله فلات ایران ، دارنده اولین درفش و پرچم فلزی در جهان ، با تمدنی به قدمت ۶هزارسال که روزگاری مرکز ایالت آراتا بوده ، جای گرفته در حاشیه باختری لوت مرکزی و در فاصله ۷۰ کیلومتری از شمال شرق کرمان و با ارتفاع فقط ۴۳۰ متر از سطح دریا که آنرادر ردیف گودترین منطقه ایران قرار داده است ومخصوصاً با سه دهانه آتشفشان آن که در گندم بریان قرار دارند ، تداعی ذهنیت ژرف ترین گودال جهان یعنی گودال ماریانا با ژرفای ۱۱ کیلومتر در منطقه اقیانوس آرام را بوجود می آورد.
تشابه نزدیکی بین این دو منطقه شهداد و گودال ماریانا وجود دارد . هر دو ژرف ترین هستند و نواحی اطراف این دو منطقه نیز زلزله خیز هستند وچون زلزله ها و آتشفشانها با یکدیگر عجین هستند ، دهانه های آتشفشانی متعددی هم پیرامون این دو منطقه وجود دارد بطوریکه در اطراف اقیانوس آرام کمربندی از کوههای آتشفشانی مستقر شده اند و آتشفشانهای شهداد هم در گندم بریان قرار گرفته اند.
زلزله ، شکسته شدن و فرو ریختن پوسته جامد زمین است و وقتی که پوسته داخل مذاب زیرین خود فرو می افتد قاعدتاً فشار ماگما با لا می رود و اگر فشار مذاب از حد متعارفی بالاتر رود این مذاب به صورت ماگما از سوپاپ اطمینان « دهانه آتشفشان » به سطح زمین فوران می کند بر این اساس است که در منطقه زلزله خیز اقیانوس آرام ، دهانه های آتشفشانی زیاد وجود دارد و علت زلزله خیزی اقیانوس آرام هم گودال ماریاناست چرا که کُره زمین از منطقه گودال ماریانا و دیگر مناطق زلزله خیز به تحلیل می رود یعنی پوسته زمین آن منطقه مرتب و بی وقفه می شکند و فرو می ریزد در نتیجه کف گودال فروکش می کند و ژرف تر می شود از طرفی برای اینکه کره زمین هم برای حفظ شکل هندسی کروی بودن و اینکه خللی در حرکت چرخشی وضعی اش بوجود نیاید ، قاره ها مخصوصاً قاره آمریکا از غرب اروپا و و غرب افریقا کنده شده و با حرکت خود به سوی اقیانوس آرام وگودال ماریانا با خاک خود ، مواد تحلیل رفته پوسته منطقه ماریانا را جبران کند تا شکل هندسی کروی بودن زمین حفظ شود . بر این اساس ، زلزله ها باعث تحلیل رفتن و کوچک شدن زمین هستند حالا نه تنها کره زمین بلکه همه سیارات و قمرها بر اثر زلزله هایشان به تحلیل می روند.
گود ترین نقطه فلات ایران با ۵۶ متر ارتفاع از سطح دریا در کلوتهای شهداد قرار دارد و علت این ژرفای غیر متعارف در این منطقه زلزله خیز چیزی به غیر از بروز زمین لرزه های متوالی چند میلیون ساله نیست یعنی سمت و سوی حرکت پوسته جامد زمین استان کرمان « دراشتقاق قاره ها نظریه آلفرد واگنر » به طرف کلوتهای شهداد است.
«توضیح اینکه تکتونیک صفحه ای یا فرو رفتن صفحات زمین به زیر یکدیگر در اندیشه هایم جایگاهی ندارد و نظریه واقعی اشتقاق قاره های دانشمند بزرگ آلمانی آلفردواگنر را به گونه ای دیگر به غیر از تکتونیک صفحه ای یعنی تحلیل رفتن کره زمین در اثر زلزله ها می بینم »
پس زلزله خیز بودن حوزه شهداد بخاطر گود بودن پوسته زمین این منطقه است.
در ۴۰ کیلومتری شمال شرق شهداد شهر افسانه ای کلوتها قرار دارد که حیات نباتی و حیوانی در این قسمت ازکره خاکی محو می گردد …همانند شهری بزرگ با ساختمانهای کوتاه و بلند واز آن به عنوان شهر کلوخی خیالی یاد می شود.
طول این شهر خیالی ۱۴۵کیلومتر و عرض آن ۸۰ کیلومتر که بیش از ۱۱هزار کیلومتر مربع وسعت دارد.
این منطقه دیدنی کویری به لحاظ داشتن شرایط نادر و منحصر به فرد خود ، جاذبه توریستی مهمی پیدا کرده است وگردشگران اقصی نقاط دنیا از آن دیدن می کنند و قطب گردشگری مهمی در این ناحیه بوجود آمده است حتی به خاطر شفاف بودن آسمان شبهایش هرازگاهی علاقمندان به نجوم و ستاره شناسی هم با تلسکوپ هایشان در آنجا مستقر می شوند ولی با وجود این هنوز اهمیت این منطقه را از لحاظ تحقیقات علمی نمی شناسند وپتانسیل های تحقیقات علمی و پژوهشی آن از چشم پنهان مانده و آنرا فقط به عنوان جاذبه توریستی می بینند و وقتی اهمیت این موضوع واضح تر می شود که در داخل این کلوتها و در فاصله ۲۰کیلومتری از آن ، منطقه عجیب تری به نام گندم بریان به طول ۴۸کیلومتر و به عرض ۱۰ کیلومتر و مساحت تقریبی ۴۸۰ کیلومتر مربع وجود دارد که این منطقه با گرمای ۷۶درجه سانتیگرادی و به روایتی دیگر ، ۱۰۰درجه سانتیگرادی ،گرمترین نقطه سطح کره زمین است بنابراین برای کشف علت های علمی عجایب آن ، جا دارد در آنجاکمپی مطالعاتی و تحقیقاتی هم در کنار کمپ های توریستی بوجود آید.
هوای منطقه گندم بریان آنقدر داغ است که دانه های گندم را برشته می کند و وجه تسمیه نام این منطقه هم از همین داغ و سوزندگی آمده است ولی چرا گندم بریان چنین داغ و سوزنده است که بازدید از آنجا فقط در فصل زمستان امکان پذیر است؟!
در حال حاضر دو علت را برای گرما و داغی این منطقه عنوان می کنند:
۱ ـ سنگهای سیاه بازالتی که تمام منطقه را پوشانده باعث جذب حرارت نور خورشید و ایجاد گرما می شود.
۲ ـ پست بودن این منطقه چون گندم بریان فقط ۴۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و هر چه مناطق پست تر باشند هوای گرمتری دارند.
ولی!…ولی چرا شهر اهواز که با ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا یعنی ۳۸۲ متر از گندم بریان پائین تر است هوایش فقط به۴۶ یا ماکزیمم ۵۰ درجه می رسد ؟!…و همینطورچرا شهرهای بندری سواحل خلیج فارس که هم سطح آبهای آزاد هستند مانند گندم بریان حرارت هوای غیر متعارفی پیدا نمی کنند ؟!
آیا چگونگی ارتفاع مناطق از سطح دریا در دمای محیط آن منطقه تأثیر گذار است؟! و یا در پشت این قضیه یک اصل فیزیکی مهمی نهفته است ؟!
زمین و سیارات و حتی قمرها علاوه بر دو نیروی متضاد جاذبه و دافعه دارای نیروی مهم جاذبه الکتریکی هم هستند و در سیاره زمین این نیروی جاذبه الکتریکی باعث جذب و بلعیدن الکتریسیته سطح خود می شود و عمل جذب هم توسط رسانائی پوسته جامد زمین انجام می شود حال هر چه پوسته جامد زمینی رسانا تر باشد ،زمین آن منطقه مقاومت الکتریکی کمتری داردو شدید تر ابرها را به خود جذب و بار الکتریکی آنها را تخلیه و بارندگی های شدید بوجود می آورد بالعکس هر چه پوسته زمین منطقه ای عایق تر باشد ، زمین آن منطقه مقاومت الکتریکی بالاتری دارد و به علت عدم توان جذب ابرها ، بارندگی کمتری را دارد.
مهمترین مکانیزم جاذبه الکتریکی یا چگونگی مقاومت الکتریکی پوسته زمین هر منطقه ای ، تعیین کننده میزان بارندگی ها و دمای هوای آن منطقه است.
میدانیم زمین میلیاردها سال در فضای منظومه شمسی بی وقفه در معرض تابش نور گرمابخش و به دور خورشید در چرخش است و روزانه مقدار عظیمی از حرارت خورشید را دریافت می کند حال سوال این است چرا سطح زمین به نقطه ذوب و یا آب دریاها و اقیانوسهای آن به نقطه جوش نمی رسد و همواره دمای هوای این سیاره متعادل زیست نباتی و جانوری بوده است؟!
شاید بعضی از متخصصین حرارت جذب شده از خورشید را به عنوان انرژی نگاه کنند و بگویند که این انرژی در سطح زمین صرف کار از قبیل تبخیر آب دریاها ، جریان باد ، فرسایش و غیره شده است ولی این جواب اصلاً منطقی نیست چرا که حرارت دریافت شده از خورشید آنقدر زیاد است که با این استدلال توجیه نمی شود.
در اینجا نظر فیزیکدانان را به این اصل مهم جلب می کنم که گرما وحرارت در قالب انرژی ، سفسطه است و انرژی ، هویت واقعی گرما نیست .باید گرما را از قالب انرژی بیرون آوریم و با نگاه ماده و یکی از ذرات جهان به آن بنگریم و بعد بپذیریم که ذرات گرما قابل تبدیل به ذرات الکترون « الکتریسیته » هستند.
سطح پوسته زمین « همچنین سطح سیارات و قمرها » در برابر حرارت و همچنین تابش گرمای خورشید خاصیت ترموکوپلی دارد و ذرات گرما را به ذرات الکترون « الکتریسیته » تبدیل می کند .
ذرات گرمای تابشی خورشید پس از برخورد با سطح زمین به الکتریسیته تبدیل شده و این الکتریسیته بوجود آمده توسط جاذبه الکتریکی زمین و از طریق رسانائی پوسته زمین جذب درون زمین می شود حالا هر چه پوسته زمین هر منطقه ای که بخاطر نوع ساختاری خود مقاومت الکتریکی کمتری داشته باشد گرمای بیشتری را به صورت الکتریسیته می بلعد و وقتی که ذرات گرما بدین طریق از محیط بیرون روند لاجرم برودت وسردی« محیط عاری از ذرات گرما » جایگزین می گردد به همین علت است که زمین مناطق سردسیر مقاومت الکتریکی بسیار پائینی دارند.
مصرف فلز سُرب پیشینه تاریخی دارد وپیشینیان از این فلز که به آسانی به نقطه ذوب می رسیده است درآب بندی کف آب انبارها استفاده می کردند .
در تابستانهای گرم کویری ،آب انبارهائی که این فلز در کف آنها تعبیه شده بود دارای آب بسیار سرد و گوارائی بودند « مانند آب انبار گنجعلی خان در کرمان »
فلز سرب ، ترموکوپل تبدیل ذرات گرمای آب به ذرات الکتریسیته و سپس انتقال این ذرات الکتریسیته به اِرت زمین بوده است و وقتی که ذرات گرمای آب بدین طریق از محیط خارج می شدند ، سرما و برودت بر محیط آب انبارحاکم می شده است.
علت گرمای بیش از حد کلوتهای شهداد و بطور کل بیابانهای لوت بخاطر عدم جاذبه الکتریکی پوسته زمین این مناطق است بطوریکه مقاومت الکتریکی آنقدر بالاست که توان تبدیل پذیری ذرات گرما به الکتریسیته وجود ندارد در نتیجه ذرات گرما در سطح چنین مناطقی انباشته می گردد و هوای منطقه را به شدت داغ می کند .
بنابراین پوسته زمین منطقه گندم بریان فاقد جاذبه الکتریکی و دارای مقاومت الکتریکی بسیار بالائی می باشد و همین موضوع باعث انباشتگی ذرات گرما در این منطقه است مضاف بر اینکه سطح بسیار گسترده سنگهای آتشفشانی سیاه و تیره رنگ بازالتی آنجا که باعث جذب بیشتر ذرات گرمای تابشی خورشید می شود مزید بر علت شدت یافتن گرمای آن منطقه است.
در منطقه کلوتهای شهداد و مخصوصاً گندم بریان ، حفر چاه اِرت به هر عمقی مفهوم ندارد چون پوسته زمین آنجا فاقد جاذبه الکتریکی ست به همین سبب و به همین خاطر عدم جاذبه الکتریکی ، ابرها جذب این مناطق نمی شوند و بارشی بر این مناطق ندارند .
متخصصین توانیر به خوبی می دانند که مقاومت الکتریکی زمین های کویری بسیار بالاست یعنی این زمین ها فاقد جاذبه الکتریکی هستند و زمینی که فاقد جاذبه الکتریکی باشد ، زنده نیست و مُرده است .در زمین های مرده کویری حیات شکل نمی گیرد . بارندگی نمی شود زیرا بارندگی نیازمند جاذبه الکتریکی زمین منطقه است .گیاه نمی روید چون فتوسنتز وابسته به جاذبه الکتریکی خاک زمین متصل به ریشه است . حیوان دوام نمی اورد چرا که ترشح غدد و همه اعمال فیزیولوژی اندامش در گرو جاذبه الکتریکی زمین زیستگاهش است .
در خصوص حیات در منطقه داغ گندم بریان لازم به ذکر است که یکی از خصوصیات فیزیولوژی جانوران و گیاهان ، تطابق وخو گرفتن با محیط و تغییر گونه است بنابراین نمی توانیم بطور قطع و یقین حیات را در منطقه سوزان گندم بریان نفی کنیم . داغی باعث نابودی همه جانوران ذره بینی و میکروسکوپی حتی بعضی از حیوانات نمی شود و بعضی از آنها تا حرارتهای مشابه گرمای گندم بریان زنده می مانند و به فعالیت خود ادامه می دهند کما اینکه اخیراً در یکی از دهانه های آتشفشانهای گندم بریان ، نوعی مارمولک مشاهده شده است.
در نفی حیات در منطقه داغ گندم بریان گفته شده است :
«در سال ۱۳۶۵ گوساله ای در این منطقه مُرده بود و پس از گذشت ۱۵ سال از این قضیه ، لاشه این حیوان بدون اینکه در اثر فعالیت میکرواورگانیسم ها متلاشی شود خشک شده اما سالم باقی مانده بود » و بر این اساس این منطقه داغ را از لحاظ عدم حیات وعدم فعالیت میکروارگانیسمها و فساد ناپذیری تشبیه کرده اند به سطح کره ماه.
در رد اینگونه نگاه باید بگویم آنچه باعث عدم فعالیت میکرو ارگانیسمها و عدم تجزیه وعدم فساد لاشه این گوساله در طی این ۱۵ سال شده است فقط داغی شدید هوای این منطقه است و این داغی باعث تبخیر سریع آب درون لاشه حیوان بوده است و مُسلم است میکروارگانیسمها فقط در محیط های خیس و آبکی قادر به فعالیت هستندو وقتی که گوشت سریع تبخیر و خشک شود ، میکروارگانیسمها دیگر قادر به تجزیه و فساد در گوشت خشک شده نیستند که یکی از راههای نگهداری انواع گوشتها هم خشک کردن ، نمک سود کردن و دودی کردن آنهاست.
اگر در سال ۱۳۶۵ و هنگام مرگ گوساله و برای جلوگیری از تبخیر آب لاشه این حیوان ، لاشه اش را در پلاستیک ضخیمی گذاشته بودند ، اندامش سریعاً فاسد و تجزیه می شد.
احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی ۲ »
با سلام به شما دوست بزرگوار
از مطالب ایراد شده حضرتعالی بسیار خرسندم اگه باز هم اطلاعاتی داشتید به ایمیل بنده ارسال بفرمائید بنده و دوستانم در مورخ ۹۴/۸/۲۹ برای اولین بار به این منطقه سفر کردیم شاید باورتون نشه اگه کفر نباشه برای من حکم کعبه و جمال خداوند رو داشت ما از زاهدان به اونجا رفتیم و شب هم جاتون خالی اونجا خوابیدیم هر چند خنک بود ولی پیاده روی در شب داخل زیبایی های خلقت مسحور کننده بود وخدارو خیلی عجیب حس میکردیم . تصمیم گرفتیم بزودی و مجدد به این منطقه رهسپار بشیم و به عمق کلوتها پیاده روی کنیم . انشاا… asramvm110@yahoo.com
از اطلاعات مفید و ارزنده شما بسیار تشکر میکنم……
خیلی ممنونم بابت اطلاعاتتتون
خیلی مفید برام
در اهرام ثلاثه مصر از این وژگی فکر کنم استفاده شده
بسیار عالی است ممنون
بسیار عالی است با این مطالب من بیست میشم ممنون از آذربایجان غربی