رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه
۲۱ اسفند ۱۳۹۶

شهر گودین

لینک این مطلب کپی شد!

در تقسیمات سیاسی کشور ایران روستای گودین مرکز دهستان گودین از توابع بخش مرکزی شهرستان کنگاور از استان کرمانشاه می‌باشد و در منتهی الیه شرقی این استان در مجاورت استان همدان قرار گرفته است. به طوریکه از سه طرف در داخل استان همدان جای گرفته؛ از سمت شمال توسط شهرستان اسدآباد، از سمت جنوب توسط شهرستان نهاوند و از سمت مشرق توسط شهرستان تویسرکان محدود شده و تنها از سمت غرب است که با استان کرمانشاه ارتباط می‌یابد.

ناهمواری‌ها

دهستان گودین از نظر ویژگی‌های طبیعی و ناهمواری‌ها دارای دو چشم انداز متفاوت می‌باشد. دشت و کوه این دوچشم انداز را ساخته اند و بر همه ساختار منطقه چیرگی یافته اند.

دشت کنگاور

بخش اعظم مساحت دهستان گودین و اغلب روستاهای تابعه آن بر روی دشت همواری واقع گردیده اند که در منابع ملی از آن به عنوان دشت کنگاور نام برده می‌شود. البته در بین برخی از اهالی محل از آن با نام چال اوشار یاد می‌شود.

دشت کنگاور یک دشت ساختمانی است که در نتیجه تراکم رسوبات حاصل از فرسایش کوههای مجاور در داخل درّه گسلی و در طی چند میلیون سال به ویژه در دوره زمین‌شناسی کواترنر صاف و هموار گردیده است. این دشت همواری و حاصلخیزی خود را مدیون خرم رود است که در طول میلیون‌ها سال گذشته به طور متناوب بستر خود را از شرق به غرب تغییر داده است. این تغییر بستر سبب رسوبگذاری به صورت تناوبی از خاک و ماسه گردیده که در مراحل سیلابی و جریان عادی رود فراهم شده است. حفاری‌های آبشناسی که توسط سازمان آب استان در روی دشت صورت گرفته این تناوب را به خوبی آشکار ساخته است. همچنین این حفاری‌ها نشان داد که در برخی نقاط عمق رسوبگذاری در داخل دشت به ۲۰۰ متر نیز بالغ می‌گردد. همین مسئله وجود یک آبخوان آزاد با جریان مناسب آب در زیر سطح دشت را بخوبی آشکار می نماید.

دشت کنگاور مساحتی در حدود ۱۳۰ کیلومتر مربع دارد و توسط کوههای کم ارتفاع از اطراف محصور شده است. ارتفاع متوسط دشت ۱۴۵۰ از سطح دریا و در خروجی دشت ( منطقه آران) ۱۴۰۰ متر است . انتهای دشت را می‌توان ارتفاع ۱۵۰۰ متر در نظر گرفت زیرا پس از این ارتفاع شیب سطح بقدر افزایش می‌یابد که نمی‌تواند جزء دشت بحساب آید. شیب متوسط دشت ۸٫۲، در بخش سفلی ۹٫۱ در میانه ۳ و در بخش علیا ۵ درهزار در امتداد شبکه زهکشی (خرم رود) بدست آمده است. دشت کنگاور از سمت شمال شرقی با شیبی تند به دشت اسدآباد و از سمت جنوبغربی با تنگه‌ای باریک به دره گاماسیاب (خزل غربی) متصل است.
کوههای کم ارتفاع

چشم انداز نزدیک کوههای منطقه را مجموعه کوهستانی تشکیل می‌دهد که از نظر ریخت شناسی به واحد زمین ساخت موسوم به زون سنندج – سیرجان تعلق دارد. در برخی منابع صاحب نظران این مجموعه کوهستانی را تحت نام پیش کوههای داخلی زاگرس معرفی نموده اند. این مجموعه کوهستانی از نظر شکل، جنس، سن و ارتفاع با رشته کوههای زاگرس تفاوت‌های فراوانی دارد به طوریکه موجب چشم انداز کاملاً متفاوتی بین این دو رشته کوه شده است. در سطح منطقه کنگاور که در محدوده هر دو رشته کوه قرار دارد با مقایسه کوه امروله ( از رشته کوه زاگرس ) و کوه گودین ( از زون سنندج – سیرجان ) می‌توان این تفاوت را بخوبی مشاهده نمود.

جنس این کوهها از نوع سنگ‌های دگرگونی بوده و در اغلب موارد از سنگ لوح، شیست، آهک‌های دگرگون شده قرمز رنگ و در پاره‌ای موارد آندزیت تشکیل شده اند. از آنجا که فرایند مسئول کوهزائی این توده کوهستانی بسیار زودتر از کوهزائی زاگرس اتفاق افتاده به همین دلیل فراین فرسایش اثرات عمیق تری بر این کوهها گذاشته و ارتفاع آنها را بسیار کاسته، قله هار ار گنبدی شکل، دامنه‌ها و دره‌ها را بسیار فرسوده است. برای آشنائی بیشتر با کوههای دهستان گودین به اجمال ویژگی‌های برخی از آنها شرح داده می‌شود.
کوه گودین

این توده کوهستانی با متداد شمال – جنوب مرز شرقی دهستان گودین را تشکیل می‌دهد. این کوه در واقع مرز طبیعی بین استانهای کرمانشاه و همدان در شرق کنگاور است و در منابع منتشر شده از سازمان نقشه برداری کشوری به نام کوه گودین ثبت گردیده است. بلندترین قله آن با ارتفاع ۲۱۶۸ متر در نزدیکی روستای قارلق بوده و دومین قله آن در شرق روستای گودین در محل قَروُل خُونَه نامیده می‌شود و ارتفاعی برابر ۱۸۷۰ متر از سطح دریا دارد که با توجه به ارتفاع دشت با ۴۰۰ متر ارتفاع از سطح دشت عارضه‌ای کم ارتفاع محسوب می‌شود. کوه گودی توسط یک گسل عرضی از محدوده بین روستای قارلق و شورچه به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شده است. نیمه جنوبی بیشتر از سنگهای آتشفشانی بویژه آندزیت ترکیب یافته درحالیکه نیمه شمالی بیشتر از سنگ لوح و آهک متبلور قرمز رنگ تشکیل شده است.
لَرَه کوه

این توده کوهستانی با امتداد جنوب شرقی – شمال غربی مرز جنوبی دهستان گودین را تشکیل می‌دهد و بیشتر از آهک‌های متبلور دگرگون شده و سنگ‌های آذرین تشکیل شده و قلل آن ارتفاعی حدکثر ۱۹۸۶ متر تا ۱۹۴۵ دارند. روستاهائی چون فیروز آباد کوچک، فیروز آباد تپه و قارلق کوچک در دامنه‌های این کوه واقع اند. این کوه از سمت جنوب به دره گاماسیاب در خزل غربی منتهی می‌شود.
تپه ماهورها

در سمت شمال دهستان گودین ارتفاع کوهها به قدری کاسته شده که بیشتر شبیه تپه ظاهر شده اند این عوارض بوسیله دشت‌های کوچکی از یکدیگر جدا شده اند . روستاهای متعددی چون رحمت آباد، علی آباد پل شکسته، چشمه نوش، دهبالا در داخل این عوارض قرار دارند. دشت کنگاور توست این عوارض تپه ماهوری از دشت اسدآباد در شمال جدا می‌گردد.
آب و هوا

دو عنصر اصلی که کیفیت آب و هوائی هر منطقه را تعیین می‌کند یکی دما و دیگری بارش است این دو عنصر خود به طور محلی پیش از هر چیز متاثر از دو فاکتور ارتفاع و توده‌های هوائی می‌باشند. از نظر ارتفاع با توجه به آنچه در مبحث ناهمواریها مطرح شد، دهستان گودین جزء ایران مرکزی محسوب می‌شود. به همین دلیل از نظر ویژگی‌های دمائی و بارشی به ایران مرکزی شباهت بیشتری دارد تا به ناحیه کوهستانی استان کرمانشاه. اما ارتفاع منطقه ثابت است در حالیکه ویژگیهای جوی همه ساله دستخوش تغییرات قابل توجهی می‌شود، این مسئله ناشی از توده‌های هوائی گوناگونی است که در فصول مختلف بر منطقه حاکم شده و یا از آن گذر می نماید.

بررسی و اظهار نظر در مورد آب و هوای هر منطقه وابسته به طول زمان داده نگاری هواشناسی آن منطقه است، هر چه زمان داده نگاری طولانی تر باشد با اطمینان بیشتری در مورد آب و هوای آن منطقه می‌توان اظهار نظر نمود. با توجه به این نکته که ایستگاه هواشناسی کنگاور از سال ۱۳۶۷ شروع به فعالیت و ثبت داده‌های هواشناسی نموده لذا تنها یک دوره بیست ساله (۱۳۸۷ –۱۳۶۷) داده‌های هواشناسی در دسترس وجود دارد که البته از نظر آب و هواشناسی دوره چندان مطلوبی محسوب نمی‌شود. ایستگاه هواشناسی کنگاور در داخل دشت و در مجاورت روستای کارخانه از توابع دهستان گودین تاسیس شده و به همین دلیل داده‌های آن برای دهستان گودین از قابلیت اعتماد بالائی برخوردار است. بررسی داده‌های موجود و انجام محاسبات اقلیم‌شناسی نشان داد که آب و هوای کنگاور و بالتبع دهستان گودین بر اساس معیارهای طبقه بندی کوپن دانشمند سرشناس اقلیم‌شناسی دارای «آب و هوای معتدل با تابستان گرم و خشک و رژیم بارش زمستانه» می‌باشد و در ردّه اقلیمی Csa قرار می‌گیرد. در ذیل به طور خلاصه برخی ویژگی‌های اقلیمی دهستان گودین شرح داده می‌شود.

تغییرات دمای سالانه دهستان گودین چون سایر نقاط، تابع موقعیت ظاهری خورشید در آسمان است. بر این اساس پایین‌ترین دماها را در دی ماه که ارتفاع خورشید در آسمان کمترین است خواهیم یافت. بررسی داده‌های دمائی طی بیست سال گذشته نشان می‌دهد پایین‌ترین (حداقل مطلق) ۵٫۲۹ درجه سانتیگراد در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۶۷ ثبت شده است . چنین دمای پایینی که هرساله در دوره‌ای از زمستان با شدت و ضعف متفاوت روی می‌دهد ناشی از ریزش هوای سرد قطبی از سیبری به فلات مرکزی ایران و استقرار این توده هوا برای مدتی در منطقه می‌باشد. بالاترین دما (حداکثر مطلق ) ۶٫۴۱ درجه سانتیگراد در سایه و در تاریخ ۲/۴/۱۳۷۷ ثبت گردیده است . چنین دماهای بالائی نیز البته در تیرماه ناشی از نفوذ کم فشار حرارتی عرض‌های پایین بر روی منطقه می‌باشد البته زمان ماندگاری آن نیز خیلی طولانی نیست.

رسم نمودار دمای میانگین ماهانه در طول سال نشان می‌دهد که دمای منطقه به طور متوسط بین ۱- درجه سانتیگراد در دی ماه و ۲۷ درجه سانتیگراد در تیر ماه نوسان دارد. که خود به نوعی اعتدال دما با گرمای تابستانی را حکایت می نماید. فصل بهار در دهستان گودین کوتاه و گذرا است. گذر از زمستان به بهار در دوره کوتاهی رخ می‌دهد به طوری که می‌توان گفت فصل بهار در منطقه محدود به اردیبهشت ماه است و پس از آن بسرعت تابستان شروع می‌شود. اما فصل پاییز در این منطقه طولانی بوده و علاوه بر کل این فصل بخشی از شهریور را نیز در بر می‌گیرد.

از نظر بارش، آب و هوای منطقه دوفصل کاملاً متمایز دارد. یک فصل خشک و بدون باران منطبق بر فصل گرم سال و یک فصل بارانی و مرطوب منطبق بر فصل سرد سال. دهستان گودین نیز چون اغلب مناطق غربی، مرکزی ایران میدان تنازع دو الگوی جوی عمده است . غلبه هر یک از این الگوهای جوی در بخشی از سال شرایط خاصی را یجادمی نماید.

در اواسط پائییز بتدریج از زاویه تابش خورشید بر روی منطقه کاسته شده و خورشید به سوی نیمکره جنوبی متمایل می‌شود. این موضوع سبب می‌شود تا موج بادهای غربی به آرامی از عرض‌های جغرافیائی شمالی به سوی عرض‌های جنوبی گسترش یافته و منطقه کنگاور را نیز در سیطره نفوذ قرار دهند. با تسلط بادهای غربی برفراز آسمان منطقه، از سطح زمین کم فشارها و پرفشارها در دامنه موج‌های غربی به سمت شرق به حرکت در آمده و به تناوب توده‌های مختلفی چون؛ توده هوای مرطوب مدیترانه‌ای، توده هوای سودانی و توده هوای قطبی را به منطقه هدایت می نماید که در نتیجه با ایجاد شرایط جبهه زائی موجبات ریزش‌های جوی را فراهم می نماید. این وضعیت تا اواسط بهار ادامه می‌یابد تا در این زمان خورشید به تدریج به نیمکره شمالی متمیل شده روز به روز زاویه تابش خورشید عمود تر شده و هوای گرم بر منطقه مستولی می‌گردد. این شرایط با گسترش پرفشار جنب حاره از منطقه مدار راس السرطان ( روی خلیج فارس و دریای عمان) همراه می‌شود. قرار گرفتن این پرفشار بر فراز آسمان منطقه موجب فرو نشینی هوا از بالا به سطح زمین شده و مانع هر گونه صعود هوا، تشکیل ابر و بارندگی است. به همین دلیل در سراسر تابستان و نیمه اول پائیز و نیمه دوم بهار با عقب نشینی بادهای غربی به عرض‌های شمالی و پدید آمدن شرایط جبهه زدائی بارندگی‌های منطقه قطع می‌گردد.

اهمیت دو فصلی بودن بارش در این است که فصل سرد سال که فعالیت گیاهی متوقف شده و نیاز آبی منطقه به شدت کاهش می‌یابد بارندگی‌ها شروع شده و استمرار می‌یابد و بالعکس در فصل گرم که رشد گیاهان شروع شده و نیاز آبی در منطقه بشدت افزایش می‌یابد بارندگی‌ها قطع می‌گردد. در واقع تنها در فصل اردیبهشت و بخشی از آبان ماه امکان استفاده مستقیم از بارش‌ها وجود دارد و در سایر ایام باید آنها را ذخیره نمودکه البته این موضوع به شرایط خاصی نیاز دارد که در این مقوله جای بحث ندارد.

محاسبات صورت گرفته روی داده‌های بارش ایستگاه کنگاور در دوره (۱۳۸۷ – ۱۳۶۷) نشان می‌دهد که منطقه دشت کنگاور از ۴۰۲ میلیمتر بارش سالانه برخوردار است. این مطالعات نشان داد که مقدار بارش سالانه در دهستان گودین از سالی به سال دیگر تغییرات قابل توجهی دارد. آنگونه که آمار بارش نشان می‌دهد طی بیست سال گذشته کمترین بارش سالانه در سال ۱۹۹۰ برابر ۲۲۲ میلیمتر و بیشترین آن در دوره مذکور برابر ۲/۶۶۲ میلیمتر بوده است. محاسبه ضریب تغییرپذیری بارش نیز از بالا بودن ضریب تغییرپذیری بارش در سطح دهستان گودین حکایت دارد به طور که این ضریب رقم ۳۳ درصد را نشان می‌دهد. یعنی هر سال احتمال دارد بارش ۱۳۵ میلیمتر کمتر یا بیشتر از مقدار متوسط سالانه آن وقوع یابد. بالا بودن ضریب مذکور نشان می‌دهد کشت دیم در سطح منطقه نمی‌تواند با اطمینان بالائی انجام گیرد و دارای ریسک بالائی می‌باشد.

بارش‌ها در سطح دهستان گودین اغلب آرام و در بهار رگباری است. در فصل زمستان بارش‌ها بیشتر به صورت برف انجام می‌شود اما در دههٔ‌های اخیر ماندگاری برف به علت افزایش دما ی زمستانه کاهش یافته به همین دلیل ذخایر برفی ارتفاعات نسبت به گذشته در فصل زمستان کاهش یافته است. این مسئله را دو تن از دانشجویان اقلیم شناس دانشگاه رازی در پروژهٔ پایان نامه کارشناسی ارشد خود تایید نموده اند. این موضوع از این نظر حائز اهمیت است که درصد بارش جامد نسبت به بارش کل افزایش یافته است. درنتیجه میزان روانآب بالا رفته و رودخانه‌ها وچشمه‌ها در فصل گرم، به علت اتمام ذخایر برف کم آب شده و یا خشک می‌گردند.

از نظر توزیع فصلی نیز بیشترین بارندگی‌ها با ۹/۴۴ درصد مربوط به فصل زمستان است. فصل پاییز با ۳۶ درصد دومین سهم را از بارش‌ها داراست. بهار که فصل رویش و فعالیت گسترده کشاورزی است تنها ۶/۱۸ درصد از بارش سالانه را به خود اختصاص می‌دهد. بارش تابستانه هرچند برخی سالها رگبارهایی را شامل می‌شود ولی به قدری ناچیز است که قابل چشم پوشی می‌باشد. در بین ماههای سال نیز اسفند ماه و سپس آذر ماه به ترتیب با ۶/۷۰ و ۶/۶۰ میلیمتر به طور متوسط بیشترین بارش را به خود اختصاص داده اند.
منابع آب

منابع آب روستای گودین از گذشته تا امروز به طور کلی از سه منبع تامین می‌شده است که عبارتنداز؛ چاه و قنات، چشمه‌ها و آبهای سطحی. سهم تامین آب مورد نیاز از هر یک از منابع فوق الذکر به مرور زمان دچار تغییر شده است. در گذشته چشمه‌های کوچک کوهستانی نقش مهمی در تامین آب شرب اهالی داشتند، اما امروزه آنها نقش خود را به طور کامل از دست داده و جای خود را به چاه‌های عمیق و نیمه عمیق داده اند.

در گذشته آب مورد نیاز بخش کشاورزی نیز از سه منبع که عبارت بودند از؛ ۱ – چند رشته قنات ۲ – حق آبه از خرم رود ۳ – مازاد آب رود کوچکی به نام قره چای (شمس آباد) که سیاه کمر نیز نامیده می‌شد تامین می‌گردید. امروزه قنوات خشکیده اند، خرم رود با وجود احداث سد انحرافی و کانال آبرسانی به دلیل مهار آن در بالا دست فاقد آب می‌باشد و تنها در طول زمستان و برخی سالها در فروردین دارای آب است. کشاورزان حسین آباد و طاهرآباد نیز با احداث آب بند روی سیاه کمر آن را کاملاً مهار کرده و دیگر فاضلابی ندارد. به همین دلیل امروزه فعالیت کشاورزی در روستا و حتی تمام دهستان گودین تنها با تکیه بر پمپاژ اب از چاههای عمیق و نیمه عمیق صورت می‌گیرد.

امروزه کشاورزان با حفر هزاران حلقه چاه با نصب الکترو موتورها و موتور دیزل‌های پرقدرت بدون ملاحظه و حریصانه مشغول تاراج آب موجود در سفره زیر زمینی دشت می‌باشند. این مسئله همراه با افزایش سطح زیر کشت در اراضی مرتعی، دامنه‌ها و اراضی کم استعداد در کنار بکار گیری گونه‌های محصول غیر بومی چون ذرت، انتخاب بذر گونه‌های پر مصرف و توسعه کشت علوفه و استفاده از شیوه‌های سنتی آبیاری موجب اُفت شدید سطح ایستابی آبخوان دشت گردیده است. اعمال یاد شده ومدیریت نا کارآمد کشاورزی و آب در سطح شهرستان سبب شده بسیاری از چاههای نیمه عمیق خشک گردیده و مردم در یک مسابقه رقابتی جهت دست یازیدن به آبهای عمیق تر قرار گرفته اند.
منابع خاک

گروه خاکشناسی موسسه تحقیقات خاک و آب در سال ۱۳۵۶ مطالعاتی را برای شناخت ویژگی‌های خاک منطقه کنگاور و تویسرکان به انجام رسانید. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعات خاکهای موجود در اراضی دهستان گودین در پنج گروه زیر طبقه بندی شده اند:
خاک فلات‌های دامنه ای

این نوع خاک را در محدوده اراضی روستاهای شمالی دهستان مانند؛ چشمه نوش، رحمت آباد و علی آباد پل می‌توان دید. این خاک کم عمق و به رنگ قهوه‌ای تا قهوه‌ای تیره بوده و دارای بافت سنگین آهکی همراه با قطعات فراوان قلوه سنگ می‌باشد. این خاک به نام سری چشمه نوش نام گذاری شده و دارای دو افق A و C وعمقی معادل۵۵ سانتی متر می‌باشد، ترکیب شیمائی آن تا ۵۰ درصد کربنات کلسیم و واکنش شیمیائی(PH) کمی قلیایی دارد. این اراضی شیبی ۸ – ۵ درصد داشته و اغلب به صورت دیم کشت شده و آبیاری آن با آب چاه فرسایش خاک را همراه خواهد داشت.
خاکهای مخروط افکنه ای

این خاک را می‌توانیم در محدوده روستاهای قارق، شورچه و گودین در دامنه‌های کوه گودین مشاهده نماییم . اراضی واجد این خاک را در محل قیراژ می نامند. این سری ( سری قارلق ) جزء خاکهای قهوه‌ای بوده و عمق آن بسیار زیاد است زیرا از تراکم آبرفت‌های دامنه‌ای در جریان سیلاب‌های کوهستانی و در پایین دست مدخل دره‌ها تشکیل شده است. سنگ مادر این خاک را سنگهای آتشفشانی، دگرگونی و آهک‌های متبلور تشکیل می‌دهد، به همین دلیل کیفیت آن از قارلق به سمت گودین کاهش می‌یابد. در برخی نقاط چون اطراف روستای قارلق خاک رنگ قهوهای مایل به زرد دارد و در ساختمان آن رس فراوان دیده می‌شود در حالیکه در اطراف روستای گودین این خاک بیشتر تیره و خاکستری رنگ بوده و دارای ریگ فراوانی است .شیب اراضی واجد این خاک نیز ۸ – ۵ دصد بوده و اغلب به صورت دیم مورد بهره برداری قرار می‌گیرد، اما امروزه با بهره گیری از تکنولوژی نوین آب را به دامنه‌ها انتقال داده و در تولید محصولات جالیزی بکار گرفته می‌شوند.
آبرفتی دشت – دامنه ای

این خاکها نیز جزء خاکهای قهوه‌ای خیلی عمیق بوده و از نهشته‌های رسی و سیلتی حاصل از جریانهای سیلابی دامنه‌ای بر روی دشت سرها تشکیل شده است. این خاک که در محل فیروز آباد مورد مطالعه قرار گرفته، سری فیروزآباد نامیده شده است. افق A در این خاک تقریباً عمیق(۲۵ سانتی متر) بوده و علاوه بر مواد معدنی مقادیری هموس نیز دارا می‌باشد. اراضی واجد این نوع خاک شیبی بین ۵ – ۲ درصد داشته و به طور گسترده در اطراف روستاهای فیروز آباد کوچک و فیروزآباد تپه و قارقل کوچک و بزرگ دیده می‌شود و اغلب به صورت کشت آبی بهره برداری می‌شوند.
خاک‌های دشت آبرفتی رودخانه ای

این نوع خاک را در بستر سیلابی خرم رود در سطح دهستان گودین می‌توانیم مشاهده نماییم. خاک بیشتر اراضی روستاهای دهبالا، حسین آباد، طاهر آباد، گودین، کوچه، و علی آباد اول و دوم و بخشی از اراضی روستاهای خمیس آباد و کارخانه از این نوع می‌باشد. از آنجا که مطالعه این نوع خاک در اراضی حسین اباد انجام شده است، سری حسین اباد نام گذاری شده است. بافت خاک رسی سنگین بوده و در ترکیب آن علاوه بر رس در مناطق مختلف نسبت‌های متفاوتی از سیلت، لوم و شن و ماسه نیز دارا می‌باشد. این خاک نیز جزء خاکهای قهوه‌ای بوده و حاصل تراکم رسوبات سیلابی خرم رود می‌باشد به همین دلیل عمق افق A در آن بسیار زیاد است و فاقد افق C می‌باشد زیرا در نتیجه فرسایش سنگ مادر در ارتفاعات دور و نزدیک منطقه ( حتی الوند و امروله) پدید آمده و سپس به دشت منتقل گردیده است. ارضی واجد این خاک شیبی بین ۵ – ۲ در هزار دارد و در نتیجه فعالیت‌های کشاورزی علاوه بر مقادیر زیاد مواد معدنی مقدار هموس آن فراوان می‌باشد و غالباً به صورت کشت آبی مورد بهره برداری است.
خاکهای اراضی پست

این نوع خاک در وسعتی معادل ۳۱۰۰ هکتار از اراضی وسط دشت کنگاور را در محدوده روستاهای خمیس آباد، گودین، کارخانه و شورچه مشاهده می‌شود و به سری خمیس آباد نامیده شده است.اراضی واجد این نوع خاک کاملاً مسطح و فاقد شیب بوده و در گذشته تحت تاثیر آبهای زیر زمینی قرار داشته است. در فصل مرطوب آب زیر زمینی بالا آمده و سطح این اراضی را می پوشانده و چون فاقد شبکه زهکشی مناسب بود آب در آن باقی می ماند و در فصل خشک در نتیجه تبخیر آب از سطح خاک تبخیر شده و در نتیجه املاح در طول سالیان متعدد از عمق به سطح کشیده شده و در لایه بالئی خاک متمرکز گردیده است. در نتیجه فرآیند فوق الذکر خاک قلیائی و شور شده و در برخی نقاط بیش از ۵۰ درصد سدیم قابل تبادل دارد. این سری خاک به علت قلیائی بودن و پراکندگی اجزاء محلول در خاک در مقابل نفوذ آب غیر قابل نفوذ بوده و به صورت وارفته و پف کرده تظاهر می نماید. این قبیل خاکها از نظر کشاورزی بسیار نامرغوب بوده و بازدهی خیلی کمی دارد.

این اراضی در در سطح دهستان گودین در گذشته لم یزرع رها شده بود و به عنوان مرتع مورد چرای دام کشاورزان قرار می‌گرفت. طی دهه‌های گذشته این اراضی در محدوده روستاهای گودین و شورچه توسط سپاه پاسداران تصرف و بین برخی از بسیجیان توزیع گردید. امروزه این اراضی با حفر چندین حلقه چاه عمیق مورد کشت و زرع قرار می گیرید و به دلیل شرحی که داده شد چندان عایداتی را نصیب بهره برداران خود نمی‌کند، جزء هدر دادن مقادیر مُتنابهی از آبهای زیر زمینی تاکنون بازده اقتصادی نداشته است.

شرط احیای چنین اراضی سرمایه گذاری فراوان جهت تغییر بافت و ترکیب خاک از طریق ایجاد شبکه‌های زهکشی گسترده وبرای خارج کردن مواد محلول سدیمی و قلیائی و وارد نمودن میلیون‌ها تن مواد معدنی مفید و عناصر کلئیدی به خاک و استفاده از کشت‌های شور پسند می‌باشد.
مردم

ساکنان دهستان و روستای گودین مانند غالب هموطنان خود از نژاد آریائی می‌باشند که هزاره‌های قبل از میلاد از سرزمین‌های شمالی مهاجرت کرده و در فلات ایران ساکن شده اند.موقعیت جغرافیائی گودین و قرار داشتن این دهستان در مسیر حرکت کاروانهای مهاجر ماد و پارس بین همدان و پارس، احتمال امتزاج این اقوام و سکونت در این مناطق را افزایش می‌دهد.از آنجا که تاکنون هیچ مطالعه‌ای در خصوص نژادشناسی ساکنان منطقه انجام نشده، لذا هیچ منبع مکتوبی که با استفاده از آن بتوان این موضوع را به تفصیل شرح داد در دسترس نمی‌باشد.

ساکنان روستاهای تابعه دهستان گودین غالباً به لهجه‌های محلی از گویش لری از شاخه‌های زبان فارسی تکلم می نمایند. تحول این گویش نیز مانند تحول زبان پارسی در طول تاریخ و متاثر از مهاجرت‌ها، لشکر کشی‌ها و تغییرات ذاتی روی داده است. گویش لری در هر روستا با لهجه خاص خود انجام می‌گیرد و از یک روستا به روستای دیگر تفاوت دارد. علاوه بر گویش لرُی، زبان کردی با گویش لکی در بین اهالی برخی روستاهای واقع در شمال دهستان مانند؛ رحمت آباد و علی آباد پل و جنوب دهستان مانند؛ روستاهای فیروز آباد کوچک و تپه رایج است. گویشی از زبان ترکی نیز توسط اهالی بخشی از ساکنان روستای قارلق مورد تکلم قرار دارد. ساکنان روستای گودین با لهجه لری تا اندازه‌ای شبیه گویش ساکنان شهر ملایر تکلم می نمایند.

دین اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی در تار و پود و جان ساکنان دهستان و روستای گودین ریشه دوانده است. این مذهب ساکنان گودین را شیفته نموده به گونه‌ای که از گذشته تا به امروز پایبندی آنها به شرع مقدس و تدین آنان در سطح منطقه و ناحیه زبان زد بوده است. پایبندی این ملت به شرح مقدس و اصول مذهب شیعه در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و حوادٍ پس از آن به خوبی در رفتار آنان انعکاس یافته است، شاهد این مدعا تعداد شهدا و جانبازانی است که در راه سرافرازی سرزمین ایران تقدیم داشته اند.
جمعیت

دهستان گودین مشتمل بر ۱۷ روستا است که در مجموع ۱۲۷۹۷ نفر جمعیت را بر اساس سر شماری سال ۱۳۸۵ در خود جای داده اند. این روستاها به ترتیب جمعیت عبارتند از: گودین، قارلق، کارخانه، طاهرآباد، شورچه، رحمت آباد، کوچه، خمیس آباد، حسین آباد، رستم آباد، علی آباداول، چشمه نوش، قارلق کوچک(اسلام آباد)، علی آباد پل، علی آباد دوم، ده بالا، حاجی آباد دو، عزیز آباد. در جدول زیر وضعیت جمعیت این روستاها بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ از نظر تعداد خانوار ساکن، تعداد جمعیت، تعداد زنان و مردان، درصد و تعداد جمعیت باسواد به تفکیک زن و مرد درج گردیده است. همچنین نمودار زیر جمعیت این روستاها را با هم مقایسه می نماید.

بررسی و مقایسه جمعیت روستاهای دهستان گودین با سالهای گذشته رشد منفی جمعیت را در آنها آشکار می سازد. این رشد منفی در روستاهای مختلف شدت و ضعف یکسانی ندارد. چنانکه از مقایسه جمعیت روستاها در سال ۱۳۶۵ با سال ۱۳۸۵ در جدول ۱ ملاحظه می‌شود اغلب آنها( بجز روستاهای قارلق بزرگ، حاجی آباد و عزیز آباد) طی بیست سال گذشته با کاهش جمعیت مواجه بوده اند. این موضوع علاوه بر آنکه به دلیل برنامه‌های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده بوده بیشتر ناشی از مهاجرت از روستاها به مرکز شهرستان و سایر شهرهای کشور اتفاق افتاده است. اگر تعداد زنان را با تعداد مردان هر یک از روستاها با هم مقایسه نماییم مشاهده می‌شود که تعداد زنان بیشتر از مردان است .به عنوان نمونه از کل جمعیت ۳۲۰۰ نفری جمعیت روستای گودین ۷/۴۸ درصد را مردان و ۳/۵۱ درصد را زنان تشکیل می‌دهند. و این نیز دقیقاً ناشی از عدم وجود بازار کار و اشتغال در سطح روستاها و مهاجرت مردان به دنبال یافتن کار به سایر نقاط است.

از نظر درصد جمعیت باسواد از جمعیت کل دهستان گودین ۵/۷۴ درصد با سواد می‌باشند. البته این نسبت در روستاهای کوچک کمتر و در روستاهای بزرگ بیشتر است. آمارها نشان می‌دهد در روستای گودین ۴/۷۸ درصد جمعیت باسواد می‌باشند که وضعیت مطلوب تری را نسبت به میانگین شهرستان کنگاور با ۴/۷۵ درصد و حتی شهر کنگاور به عنوان مرکز شهرستان با۷/۷۷ درصد دارد.
اشتغال

وضعیت اشتغال در سطح دهستان گودین در مقایسه با سایر نقاط روستائی شهرستان از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. این موضوع را می‌توان از مقایسه روند روستا گریزی روستاهای شهرستان مقایسه نمود زیرا با وجود آنکه بسیاری از روستاهای شهرستان از جمعیت تخلیه شده و در مرکز شهرستان اقامت گزیده اند، بیشتر روستاهای تابعه دهستان گودین جمعیت پایدارتری داشته اند. این موضوع بیشتر ناشی از وضعیت مطلوبتر اشتغال و درآمد در این روستاها می‌باشد.

اما با وجود وضعیت اشتغال بهتر به علت پایین بودن کیفیت اشتغال و یا فصلی بودن اشتغال غالباً سطح درآمد متوسط خانوارهای روستائی بسیار کمتر از متوسط درآمد خانوارهای شهری است. این موضوع موجب پایین بودن سطح زندگی، عدم برخورداری از مولفه‌های استاندارد تغذیه و بهداشت و درمان، عدم برخورداری از تفریحات و تحصیلات، قدرت خرید کم و نداشتن پس انداز، فقدان سرمایه گذاری، پایین بودن امید به زندگی و در نهایت عدم احساس خوشبختی در بین گروه کثیری از روستائیان شده است.

کشاورزی؛ اصلی‌ترین و فراگیرترین زمینه شغلی در بین ساکنان روستای گودین و دیگر روستاهای دهستان فعالیت‌های کشاورزی است. سالم بودن این فعالیت کمک زیادی در حفظ نشاط و پایداری روحی و روانی مردم روستا کرده است. اما متاسفانه دلایلی چون کوچک بودن قطعات اراضی کشاورزی، عدم توجه دولیت به این بخش و حذف بسیاری از یارانه‌ها موجب شده خانواده‌های کشاورز از درآمد مطلوبی برخوردار نباشند.

در سطح اراضی کشاورزی محصولاتی چون؛ گندم و جو، علوفه، ذرت، آفتابگردان، دانه روغنی کلزا، چغندرقند، محصولات جالیزی و تولیدات باغی بویژه انگور کشت می‌شود و به بازارهای منطقه عرضه می‌گردد.

پس از کشاورزی، فعالیت تولید آجر در کوره‌های آجر پزی دومین زمینه شغلی را به خود اختصاص می‌دهد.این نوع فعالیت به طور عمده در روستاهائی چون گودین، شورچه، قارلق، کوچه، حسین آباد و طاهر آباد به دلیل خاک عمیق رس رونق دارد و علاوه بر ایجاد شغل و درآمد برای ساکنان محل موجب مهاجرت کارگران فصلی بویژه از کردستان به این روستاها شده است.کوره‌های آجرپزی را بر حسب نوع فعالیت و حجم عملیات می‌توان در دو گروه دسته بندی نمود؛
کوره‌های آجرپزی سنتی

در این شکل از فعالیت، کار تولید آجر به صورت خرده مالکی و با سرمایه اندک به صورت دستی انجام می‌گیرد و غالب کارگران فعال درآن خویش فرما هستند. میزان اشتغال در هر واحد کم و به دلیل بالا بودن هزینه تولید و پایین بودن حجم تولید سود ناچیزی عاید صاحبان خود می نماید. از جمله مشل آفرینی این دسته از کوره‌های آجرپزی نداشتن انبار سوخت غیر قابل نفوذ و سرپوشیده است. به همین دلیل کوره داران نفت را در مخازن (چاله ها) سر باز تخلیه می‌کنند و پس از پایان کار پخت قسمتی از نفت داخل مخزن به علت ورود خاک و آشغال غیر قابل مصرف باقیمانده و کوره دار برای تخلیه نفت بعدی چاله را آتش می‌زند تا آن را پاکسازی نماید به همین دلیل همه روزه شاهد ستون‌های دود غلیظ هستیم که از سوختن این مخازن به هوا می‌رود. این موضوع شاید بیش از فعالیت کوره ایجاد آلودگی می نماید، لذا درست این است که مسئولین نفت را به کوره‌ای تحویل دهند که مخزن استاندارد داشته باشد تا بخش عمده‌ای از آلودگی هوا کاسته شود.
کوره‌های آجرپزی نیمه صنعتی

این کارگاهها که در محل به کوره ملی معروفند در سطح دهستان از زمانهای گذشته پا گرفته و سیاست‌های جاری به دنبال گسترش آن و جایگزینی آن به جای کوره‌های سنتی است. این نوع فعالیت به سرمایه نسبتاً زیادی برای ایجاد زیر ساخت‌ها و خرید تجهیزات نیاز دارد، اما به علت تولید بالا و هزینه کم تولید درآمد زیادی را برای صاحبان خود فراهم می نماید.

فعالیت کوره داری با وجود آنکه در ایجاد اشتغال، تولید درآمد و جلوگیری از مهاجرت نقش بسیار ارزنده‌ای در سطح دهستان و روستای گودین دارد، اما متاسفانه به دلیل آلوده نمودن شدید هوای منطقه و تخریب خاک با ارزش کشاورزی با انتقادات بسیاری طی دهه‌های گذشته همراه بوده است. البته این انتقادات بجا و وارد بوده ولی نحوه مواجه با مسئله درست و بر مبنای مطالعات نبوده است و راهکار مناسب جایگزین ارائه نکرده و لذا موفقیتی هم نداشته است.

اگر بخواهیم اشتغال را با توجه به جمعیت تقسیم بندی کنیم: ۱.کشاورزی و دامداری ترکیبی به صورت سنتی ۲.کوره‌های آجرپزی سنتی ونیمه صنعتی ۳.حمل و نقل بار ۴.خرده فروشی ۵.مشاغل دولتی ۶.دیگر مشاغل

از نظر درآمدوسرمایه در گردش کوره‌های آجرپزی گودین که قطب تولید آجر در غرب کشور محسوب میشوند سالانه میلیاردها تومان تولید ثروت نموده و سهم زیادی در اشتغال زایی دهستان و شهرستان دارا می باشند.
تاریخ

در مورد سابقه سکونت در محل روستای گودین و اینکه مردم دقیقاً از چه زمانی در این روستا سکونت داشته اند هیچ منبع مکتوب و موثقی در دسترس نیست. آنچه در مورد سابقه سکونت در روستای گودین زمزمه شده وشنیده می‌شود فقط داستان‌ها و اظهاراتی است که افراد ریش سفید از پدران خود شنیده و یا بعضاً دیده و به یاد دارند.

از قدیمی‌ترین نشانه‌های سکونت در محل فعلی روستای گودین خرابه‌های یک قلعه قدیمی بود که در محل به « قُلا گَپ » و به معنی قلعه بزرگ هنوز هم شهرت دارد. این قلعه دارای یک دیوار گلی به ارتفاع بیش از سه متر بود که از سمت جنوب دارای یک دروازه بوده است. چهار برج در چهر گوشه قلعه با ارتفاعی بیش از پنج متر ساخته بودند تا از داخل آن در مواقع ضروری و یا هجوم راهزن‌ها و مهاجمین از قلعه دفاع نمایند. در داخل این قلعه چند عمارت که با چینه و خشت گلی در دو طبقه ساخته شده بود وجود داشت. خرابه‌های این عمارت‌ها و دیوار و برج قلعه تا قبل از انقلاب وجود داشت، گرچه در برخی مناطق ویران شده بود اما بقایای آن بطور مشهودی قابل رویت بود. بعد از انقلاب بخشی از دیوار قلعه و دو برج آن در نتیجه جهاد سازندگی اهالی روستا و به منظور تسطیح و تعریض معابر تخریب و محو گردید، سپس بقایای آن طی سالهای بعد به طور کلی نابود و پاکسازی گردید و منازل جدید جایگزین آن شد و امروز هیچ نشانه‌ای از آن وجود ندارد.

روستای فعلی گودین در مجاور آن قلعه و به سمت شرق به طرف دامنه کوه بتریج گسترش یافته بود و به چند محله تقسیم می‌شد. ساکنان این محله‌ها در گذشته ضمن اتحاد و یکپارچگی دارای رقابت هائی نیز با هم بوده اند. برخی از این محله‌ها عبارت بودند از: قُلا گَپ، محله محمود، محله چاله و محله شیرزاد.

بالاتر از روستای گودین در دامنه کوه و در مدخل درّه‌ای به نام درّه محمود آثار و بقایای یک روستای قدیمی وجود دارد. هر چند آثار ساختمانی این روستا در نتیجه گذشت زمان و فعالیت دیمکاری تسطیح شده و محو گردیده، اما آثار زندگی در آنجا مشهود است به طوری که گهگاه آثار دیوار و یا مدخل یک طویله در آنجا نمایان می‌شود. درّه‌ای که روستای قدیمی در مدخل آن جای گرفته چند چشمه کوچک داشت و آب آن تا پایین جاری بود و در استخری گلی برکه‌ای را تشکیل می‌داد. بخشی از آب این چشمه‌ها توسط یک رشته لوله سفالی به قلعه قدیمی انتقال داده شده بود.

ساکنین قدیمی گودین این روستا را دهبالا می خواندند و داستانی در بین آناننقل بود به این مضمون که؛ ساکنان دهبالا به دلایلی که آشکار نیست روستا را رها کرده و در قسمت پایین کوه که گود تر از دامنه کوه بود مهاجرت نموده و ساکن شدند. به همین دلیل روستای جدید خود را گودین که کلمه‌ای مرکب از گود «صفت مکانی» + ین «پسوند نسبی» می‌باشد و به معنی محل گود است نام نهادند (در زبان فارسی متضاد کلمه گودین واژه برزین یعنی محل برجسته مفهوم پیدا می نماید). البته این تعبیر از جمله مشهورترین تعابیر بین اهالی در خصوص وجه تسمیه گودین است و هیچ استناد مکتوب و مستندی بر آن وسایر تعابیر دیگر مستدل نیست.
گودین تپه

روستای گودین شهرت خود را در تاریخ بیشتر مرهون تپه باستانی است که در فاصله یک کیلومتری روستا قرار گرفته است. این تپه نام خود را از روستای گودین گرفته و گودین تپه خوانده می‌شود.

کاوشهای باستانی در گودین تپه نخستین بار در سال ۱۹۶۷ توسط یک هیئت ایرانی – کانادایی به سرپرستی پورفسر یانگ انجام گرفت و پس از آن در چندین مرحله ادامه یافت تا اینکه با شروع انقلاب ایران (۱۳۵۷) متوقف گردید. این هیئت نتایج حاصل از مطالعات اولیه خود را در مجله «بررسی‌های تاریخی» شماره ۱۵ در مرداد ۱۳۴۷ منتشر نمود. در این گزارش آمده است، با توجه به طبقه بندی آثار سفالی، سنگی و استخوانی بدست آمده از خفاری‌های صورت گرفته در گودین تپه می‌توان تاریخ استقرار انسان را در آنجا به هفت دوره تقسیم نمود. در زیر به چکیده‌ای از این گزارش هیجده صفحه‌ای می پردازیم.
دوره هفتم (۵٫۵۰۰ – ۵٫۰۰۰ ق.م)

علامت مشخصه آن سفال ساده ایست که با ابزار آلاتی مشابه ابزار آلات مناطق غربی ایران نظیر حاجی فیروز، کردان و علی کش ساخته شده است. از این دوره علاوه بر اشیاء سفالی یک سنگ چخماق با لبه‌های موازی نیز بدست آمده است.
دوره ششم (۵٫۰۰۰ – ۳٫۵۰۰ ق.م)

حفاری آن در مساحتی به ابعاد چهر در چها متر انجام شده و آثار سفالی ساده بدست آمده از آن همزمانی این دوره را با طبقه پنجم تپه گیان قابل مقایسه است . صنعت سفالگری این دوره تا دوره چهارم گسستی ندارد.
دوره پنجم (۳٫۵۰۰ -۳٫۰۰۰ ق.م)

آثار مکشوفه این دوره عبارت از هنر سفالسازی است که با اشیاء دوره اوروک در بین النهرین قابل مقایسه است.
دوره چهارم (۲٫۷۰۰ – ۲٫۰۰۰ ق.م)

صنعت سفال دوره چهارم گودین با صنعت سفال دوره اول و دوم برنز دقیقاً قابل قیاس است. ابزار خاکستری رنگی که تاکنون در این حفاری پیدا شده در ایران فقط با ابزار و ادوات بدست آمده در یانیک تپه در نزدیک تبریز مطابقت دارد.
دوره سوم (۲٫۰۰۰ – ۱٫۶۰۰ ق.م)

سفال‌های رنگی بدست آمده در این دوره با آثار سفالی رنگی بدست آمده از گیان تپه همزمان می‌باشد. از حفریاتی که در محل گورستان (باستانی)گودین تپه انجام شد اشیاء مدفون انسانی و غیر انسانی بدست آمده قدمت آن‌ها را به دوره اول آهن منسوب می نماید.
دوره دوم (از سده هشتم تا سده چهرم ق.م)

آثار ساختمانی بدست آمده از این دوره تا حدی به ساختمان‌ها و برج وقلعه‌های ابتدای دوره اسلامی شباهت دارد. دوره مادها در طبقه ۲ گودین تپه شامل یک دژ نظامی است که احتمالا مخصوص یکی از حاکمان محلی ماد در این منطقه بوده. دژ بر روی قلعه قدیمی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد ساخته شده است. دژ قدیمی تر توسط زلزله فرو ریخته و دژ مادی بر روی آن ساخته شده است. دیوارهای دژ از خشت ساخته شده و دارای برجهای دیدبانی است. درون دژ تعدادی اتاق آشپزخانه آخور تالار ستوندار و واحدهای دیگر معماری به دست آمده است. درون تالار ستوندار در قسمت شمالی یک آتش دان خشتی وجود داشته و دور تالار سکوهایی برای نشستن ساخته بودند. این تالار ستوندار مقدمه ای بر ساخت تالارهای مشابه نوشیجان و بناهای هخامنشی است. البته خود از تالار ستون دار حسنلو الگو گرفته است
دوره اول

نیز مربوط به دوره اسلامی است که قشری‌ترین لایه را درگودین تپه به خود اختصاص داده است.

از آثار مکشوفه در محل دژ و گورستان باستانی تپه می‌توان به یک مجسمه و یک جام پایه دار اشاره کرد که جهت بررسی‌های تکمیلی به خارج از کشور ارسال شده است. همچنین کشف مهمی که در این ناحیه صورت گرفته گور چهار دیواری بزرگ سنگی به ابعاد سه در سه و نیم متر بودکه سه طرف گور مزبور از دیوارهای سنگی بزرگ عمودی ساخته شده بود و طرف چهارم آن کاملاً باز بوده است. قسمتی از سقف که باقی مانده بود از یک تخته سنگ بزرگ ساخته شده که به صورت افقی روی دیوارها قرار داده شده بود. دو جسد انسان با مقدار زیادی اشیاء مدفون شده از داخل گور بدست آمد و یک سفال بزرگ خرد شده در آن قرار داشت. در بیرون محوطه قبر اسکلت یک اسب بدست آمد. این آثار با اوایل دوران سوم قابل مقایسه می‌باشند.
ساختمان دژ

تقریباً در تمام تپه دژ در منطقه کم عمق و سطحی و کمی دور تر از شهر آثاری بدست آمد که احتمالاً متعلق به دوران سوم بوده است. در امتداد شمالی دژ دو بنای بزرگ مربوط به دوره سوم بدست آمد. مجموعه این دو بنا عبارت از اطاق هائی باریک و مربوط به هم، چند تنور و اجاق که از لحاظ مواد ساختمانی و نوع کار خوب ساخته شده بودند. با وجودیکه دیوارهای بنا ظاهراً بوسیله زلزله منهدم و فرو ریخته بودند ولی مصالح ساختمانی موجود مبین قدرت ساختمانی آن دوره می‌باشد. هچنین چند ظرف با نوک بلند و تیز دست آمده که ضمن اینکه جنس و رنگ سفالها نخودی رنگ است روی آنها منقوش می‌باشد. بعلاوه چند ظرف با دستگیره‌های دوطرفه و چند ساغر پایه دار نیز از چند گور بدس آمده است.

کاوش‌های ممتد و بیشتر در عمق عمودی دیوار انجام گرفته که مربوط به سده هفتم قبل از میلاد(دوره دوم) می‌باشد. دیواری به طول ۶۵ قابل رویت بود که قسمت جلو آن از آجر ساخته شده بود و عرضی متغیر بین ۳ تا ۴ متر داشت. در فاصله کمی از پشت دیوار دو برج دیده می‌شود که به اطاق ساخته شده از خشت خام منتهی مشدند. در محوطه قسمت جنوبی برج غربی یک اتاق و یک آشپز خانه با یک تنور نان و یک اجاق و نیز یک آخور بچشم می‌خورد. در امتداد غربی این اتاق یک تالار بزرگ پذیرائی تقریباً به ابعاد ۲۴ متر طول وجود دارد داخل این تالار ۵ در ۶ ردیف ستونهای چوبی وجود داشته است و تکه هائی از پایه‌های ستون‌ها بدست آمده است. در قسمت جنوبی تالار سکوهائی به عنوان نیمکت در سراسر سه دیوار ساخته شده بود و در قسمت شمالی تالار نیز یک محل مانند تخت مخصوص نشستن شخصی ساخته شده بود و یک آتشدان آجری بالاتر از سطح زمین و در مقابل تخت ساخته شده بود. آزمایشات و بررسی‌های بعدی آشکار ساخت که این عمارت بر روی یک تپه کچک ساخته شده بوده و احتمالاً مربوط به یک پادگان نظامی و یایکی از شاهزادگان و بزرگان مادی در درّه کنگاور بوده است. تالار ستون دار مذکور را پیشرو تالارهای آپادانا، پاسارگاد و تخت جمشید می‌دانند. یک اثر بسیار جالب برنزی در بقایای آشپزخانه و دو تکه سفال متعلق به دوران سوم آهن می‌باشد نیز در کاوش‌ها بست آمده است. همچنین یک نقش برجسته بزرگ آشوری متعلق به سارگون دوم پادشاه آشور که او را درحال استراحت نشان می‌دهد و یک کتیبه در دامن تا خورده او دیده می‌شود نیز در کاوش‌های اطراف گودین تپه بست آمده است.

گودین 2 شهر گودین

           
 

نظر کاربران :

  • کر لر

    درود فراوان برشما: لری خود یکی از زبانهای ایرانی است که تعداد زیادی گویش دارد ، اینکه گفته شود یکی از گویش های زبان فارسی است ،درست نیست.

    ۲۴ اسفند, ۱۳۹۹ پاسخ دادن
  • سید محمد حسینی

    این منطقه آب های زیر زمینی بسیاری داره ولی کم کم به مراتب کم شده, ولی به طور کلی علت خاصی رو برای کم شدن این آب ها بیان نکردن

    ۶ اسفند, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • الهام حاجی زاده

    متاسقانه شهر گودین هم با کم ابی دست و پنجه نرم میکنه و کشاورزاش بجای مراعات این موضوع اقدام به حفر چاهای عمیق کردن که باعث خشک شدن آب های زیر زمینی شده.بجز تپه مشهورش که به اسم خود شهر هست چیز خاصی نداره

    ۹ بهمن, ۱۳۹۷ پاسخ دادن
  • نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *