جستجوی شهر به شهر :
رزرو هتل رزرو هتل های شهر وان ترکیه

سفرنامه کاشان (خانه عباسیان)

تاریخ بروزرسانی :
۱۰ اسفند ۱۳۹۷

وقتی پای در جاده می گذاریم، دل آکنده از شوق و جاده لبریز از سفر می شود. سفر یک شروع است، یک تحول، یک دگرگونی دلچسب.

قصد سفر کردم و به سوی کاشان حرکت.

کاشان، شهر سفالها، شهر خاطرات دور اجداد و نیاکان،شهر خانه های به یادگار مانده از گذشته های دور. شهری که تپه های سیلک را در خود جا داده است از روزگار کهن. شهر سهراب.شهر عرقیات خوشبو.شهری که امیرکبیر، مرد بزرگ تاریخ ، در آنجا آرمیده است. وشهر پر رمز و راز زیرزمینی نوش آباد و…و…و…..

جاذبه های بسیار زیادی را در کاشان دیدم ولی در این مجال فقط می خواهم از یکی از خانه های قدیمی آنجا بنویسم.به کوچه ای رسیدم پر از حرم آفتاب ،پر از گرما و پر از خانه های قدیمی که از سالها قبل به یادگار مانده و خالی از سکنه اند ، ولی وقتی راهروها و اتاق هایشان را می گردی ، گویی خاطرات آنجا با تو حرف می زنند. وقتی چشمها را می بندی،انگار صدای خنده کودکان که دور حوض حیاط می دوند و بازی می کنند و یا همهمه زنان با آن لباسهای محلی و زیبا را می شنوی.خانه عباسیان معماری با شکوهی دارد.از همان آثار معماری است که سازنده اش برای هر وجب آن بنا نقشه و برنامه و هدفی داشته است و جلوه های بدیع و زیبای معماری ایرانی را به رخ می کشد.

سقف هایی بلند و خیال انگیز، راهروهایی پر رمز و راز، حیاطی باصفا پر از حوض و درخت که می شود در آن گرمای کویری بنشینی و از خنکای آن لذت ببری.روزگاری در اینخانه برو و بیایی بوده است وپراز زندگی ولی امروز خالی و پر از سکوت.وقتی به مطبخ آن جا رفتم گویی همین چند ساعت پیش در آنجا غذا پخته اند . واقعا بویی از گذشته در آنجا مانده بود و رد پای پخت وپز را می شد تنفس کرد و چشید….

به راستی این خانه چه قدر باشکوه و با عظمت است. اتاق های تو در تو،اتاق های آینه،کلاه فرنگی، بادگیرها، بخش بیرونی، بخش اندرونی، حوضخانه،حیاط ،سرداب، رخشویخانه، عبادتگاه. حتی برای خدمه هم مکانی در نظر گرفته اند تا در آنجا بیاسایند و به اهل خانه خدمت کنند. پس از گذشت ساعاتی لذت بردن ازآنهمه زیبایی که به راستی می توان گفت زیبایی اندیشه و تفکر معماری بوده است که آن خانه را با آن سبک و سیاق و خرد به یادگار گذاشته است از خانه بیرون آمدم و خود را به گرمای کوچه پس کوچه های گرم و سوزان کاشان سپردم و به سمت خیابان راه افتادم و به جایی رسیدم که خیابانی روبروی باغ فین بود و در هر دو طرف خیابان پر بود از فروشگاههایی که عرقیات گیاهی مختلفی داشتد و چه قدر جذاب بود بوییدن این همه رایحه خوش. انگار که وارد سرزمینی می شدی که هر بو و طعمش تو را می برد به سمت و سویی. سمت و سوی طراوت و زندگی.

واقعا پس از آن گرما و خستگی با خوردن یک لیوان از آن عرقیات و شربت های گوارا، نیرویی تازه درون انسان جاری می شود .خلاصه شهر کاشان شهری است با قدمت زیاد و پر از رمز و راز و زیبایی که دیدنش واقعا با ارزش است و سفری است پر بار که جاذبه هایش چشم هر بیننده ای را خیره می کند.

این آخرین منزل سفرمن بود و پس از آن باید رهسپار جاده می شدم و دل می کندم از آنهمه زیبایی. سفر هر لحظه اش شیرین و جذاب است حتی وقتی باز می گردی احساس می کنی کوله باری داری پر از خاطرات رنگ به رنگ که می شود از هر رنگ آن قصه ای ساخت و داستانی نوشت. دل به غروب جاده سپردم و در راه برگشت خاطرات سفرم را مرور می کردم و رفته بودم به سالهای خیلی دور و قدیمی….

 

abbasian سفرنامه کاشان (خانه عباسیان)

به این مطلب چه امتیازی می دهید؟
[امتیاز: 1 میانگین: 5]
           
برو بالا
 

نظر کاربران :

  • حسن حسینی جم

    خیلی جالب بود
    ممنون از خانم نامی صابر به خاطر نگاه زیباشون

    ۲۸ آذر, ۱۳۹۸ پاسخ دادن
    • آذین نامی صابر

      ممنون از شما که مطالعه فرمودین

      ۷ شهریور, ۱۳۹۹

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    تخت جمشید روستای کندوان زیبایی های گیلان سد شاه عباسی طبس اماکن دیدنی یزد