موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان یزد در مرکز ایران بین عرضهای جغرافیایی ۲۹ درجه و ۴۸ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۳۰ دقیقهٔ شمالی و طول جغرافیایی ۵۲ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۵۶ درجه و ۳۰ دقیقهٔ شرقی از نصفالنهار مبدأ قرار گرفته است. این استان از شمال و غرب به استان اصفهان، از شمال شرقی به استان خراسان، از جنوب غربی به استان فارس و از جنوب شرقی به استان کرمان محدود میشود و به دلیل دور بودنش از سر حدات مرزی ایران، در طول تاریخ از بحرانها و فشارهای فرهنگی و نژادی مصون مانده است.
استان یزد در حدود ۱۵۶۷۲ کیلومترمربع وسعت دارد که تقریباً ۴/۳۷ درصد از وسعت کل خاک کشور را در بر میگیرد. طبق آخرین تقسیمات کشوری این استان، دارای ۷ شهرستان، ۱۵ شهر، ۱۴ بخش و ۳۸ دهستان است و شهرستانهای آن شامل : ابرکوه، اردکان، بافق، تفت، مهریز، میبد و یزد است.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان یزد در قلمرو سلسله جبال مرکزی ایران واقع شده و از پستی و بلندی و چالهها و کفههای کویری متعدد تشکیل شده است. این ناهمواریها عمدتاً به پنج گروه کوهها و تپههای پایکوه، دشتها و جلگهها، بیابانها، مناطق شور و کویرها و تپههای ماسهای تقسیم میشوند.
در سطح استان یزد، دو رشته کوه متمایز از هم وجود دارد. یکی بخشی از کوههایی است که در جهت شمال غربی – جنوب شرقی از مرکز ایران عبور میکنند و به کوههای مرکزی ایران معروف هستند و دومی شامل رشتهکوههایی است که در مناطق مرکزی، شمالی و شرقی استان قرار دارند.
رشتهکوه شیرکوه، مانند دیواری، قسمتهای مرکزی استان یزد را از بخش غربی استان (چالهٔ ابرقو) جدا میکند. این ارتفاعات که همواره از برف و یخ پوشیده شدهاند، در ادامه حیات شهرهای بزرگ یزد، تفت و مهریز نقش مهم و اساسی دارند. از ارتفاعات دیگر استان یزد، به کوه خرانق در مرکز استان یزد نیز میتوان اشاره کرد.
خشکی اقلیمی استان یزد، دو علت اساسی و عمده دارد : یکی این که روی کمربند خشک جهانی قرار دارد و دیگر آنکه از دریاهای آزاد عمان و خلیجفارس و دریاچههای داخلی و بادهای رطوبتزای دریایی دور است. عامل مهم اعتدال نسبی آب و هوای یزد، که قابلیت زیست نسبتاً مناسبی به آن بخشیده است، ارتفاعاتی است که بیشتر به صورت موضعی مؤثراند و این امر باعث شده است مناطقی که در ارتفاعات بیش از ۲۵۰۰ متر قرار دارند از اعتدال و رطوبت بیشتری نسبت به دشتهای یزد و اردکان برخوردار باشند.
در بررسی مربوط به یک دورهٔ هشت ساله (۱۹۹۲-۱۹۸۴)، متوسط دمای هوا برابر ۱۸/۹ درجهٔ سانتیگراد گزارش شده است. حداکثر مطلق دما در تیرماه برابر ۴۳ درجهٔ سانتیگراد و حداقل آن در دی ماه برابر ۷/۲- درجهٔ سانتیگراد گزارش شده و اختلاف درجهٔ حرارت سالانهٔ حوالی یزد ۵۰ درجهٔ سانتیگراد است. به استثنای منطقهٔ کوهستانی شیرکوه، سایر نقاط استان یزد اقلیم گرم و خشک و بیابانی دارد که از مغرب و جنوب غربی به سمت شمال شرقی و شرق خشکتر میشود.
به این ترتیب، آب و هوای استان یزد به علت قرار گرفتن در کمربند خشک جهانی، دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است. در ایام تابستان، ییلاقهای شیرکوه پناهگاه مردم گرمازدهٔ این استان است.
جغرافیای تاریخی استان
سرزمین یزد، صاحب یکی از شکوهمندترین و درخشانترین میراثهای فرهنگ و تمدن کهن ادوار مختلف تاریخی ایران است. تاریخ سکونت انسان در این خطه، از هزارهٔ سوم پیش از میلاد فراتر رفته است، به طوری که در عهد پیشدادیان، طایفههای در حال کوچ از بلخ به پارس، این سرزمین را یزدان نامیدند و از آن زمان به بعد، یزد محل عبادت شد. از مهمترین مراکز اسکان اولیه در این سرزمین، به مهرپادین (مهریز)، فهرشان، پهره (فهرج)، خورمیش، ارد (اردکان)، شواز، قلاع موبدان (میبد)، طرنج، عقدا و اشکدز میتوان اشاره کرد. شهر یزد به عنوان محلی پاک و مقدس در رأس همهٔ این آبادیها قرار داشته است.
یزد به معنای پاک و مقدس و یزدگرد به معنی داده خدایی است. شهر یزد نیز به مفهوم شهر خدا و سرزمین مقدس است. در دورهٔ اسلامی، شهر یزد را دارالعباده مینامیدند. اهمیت دینی شهر یزد تا پیش از اسلام به حدی بود که از اطراف و اکناف به ویژه در ایام بهار برای عبادت به این مکان سفر میکردند.
یزد نگین کویر است و اولین بار نام آن در کنار اسم «چیترتخمه» یکی از همرزمان داریوش آورده شد. مورخان یونانی، شهر کهن و باستانی یزد را «ایساتیس» میخواندند. بعدها بر ویرانههای «ایساتیس»، «کثه» بهوجود آمد. این شهر، هستهٔ اولیهٔ شهر کنونی و مرکز حکومتی و اقتصادی در قرون اسلامی بوده است. جغرافیدانان بعد از اسلام، نام یزد را همراه نام «کثه» ذکر کردهاند.
ابتدا ولایت یزد جزو «کورهٔ اصطخر» (استخر) مربوط به ایالت پارس بوده و بزرگترین ناحیهٔ این کوره به حساب میآمده است.
شهر باستانی یزد در کنار آبراه سگزه و منتهیالیه مسیر آب تفت در تقاطع راههای باستانی ری – کرمان و پارس – خراسان قرار داشته است. این ناحیه همواره در دورهٔ هخامنشیان از راههای معتبر، مؤسسههای راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است. راهداری در یزد قدیم چنان اهمیتی داشت که خاندان آلمظفر از منصب راهداری ناحیهٔ میبد به پادشاهی رسیدند.
تحولات تاریخی ناحیهٔ یزد را میتوان در چند دوره مشخص کرد:
دورهٔ پیش از اسلام
از تحولات تاریخی منطقهٔ یزد در دورهٔ پیش از اسلام اطلاعاتی دقیق در دست نیست، ولی میتوان به کشتار پیروان کیش مهرپرستی توسط اردشیر بابکان و به قدرت رسیدن مزدکیان در اواخر دورهٔ ساسانیان که از مهمترین حوادث تاریخی این منطقه است، اشاره کرد.
در عصر هخامنشیان و ساسانیان، برای جلوگیری از هجوم اقوام چادرنشین به یزد، ناگزیر اقدام به احداث دژها، راهدار خانهها و چاپار خانههای متعدد نمودند که علاوه بر عملکرد نظامی و تجاری از آنها به عنوان رباط و بارانداز کاروانها نیز استفاده میشد. در این دوره زراعت، دامداری، نساجی و صنایع دستی در یزد رواج داشت و بازارهایی مناسب برای مبادلهٔ کالا نیز به وجود آمده بود که از مهمترین آنها میتوان به مراکز خرانق، ندوشن و عقدا اشاره کرد.
از معروفترین دژهای این دورهٔ یزد میتوان به ساغند، تورانپشت، اشکدز، بهاباد، انارک و اردان، اشاره کرد. همچنین دژهای شهرهای میبد، فهرج، ابرقو، انار، هرات و مروست را نیز میتوان نام برد.
شهر «ایساتیس» که بنای آن را به اسکندر نسبت میدهند در زمان هخامنشیان نیز وجود داشته است؛ ولی اسکندر به نام «کثه» تغییر داد که در زبان یونانی به معنی زندان است و این جا محل نگهداری و اسارتگاه اسیران جنگی شد. شهر «کثه» در زمان ساسانیان هم آباد و پابرجا بوده است. شهر یزد در این دوره دارای سه قسمت کهنه دژ، شارستان، بیرون شهر (ربض) بوده است.
اوایل دورهٔ اسلامی
یزد در زمان عثمان به دست پسرش سعید فتح شد و دو قبیله از اعراب فاتح در آن اسکان یافتند. تا پایان دورهٔ امویان، شهر یزد به دست اعراب اداره میشد. اعراب انواع مالیات و خراجی را که از مردم میگرفتند به مرکز خلافت میفرستادند. در زمان عباسیان، محمد زمجی از طرف ابومسلم، عهدهدار حکومت یزد شد و در روزگار آلبویه تا زمان عضدالدوله، یزد تابع حکومت ایالت پارس بود.
از قرن دوم تا چهارم هجری، همزمان با احیای دولتهای ایرانی که باعث شد امنیت و آرامشی نسبی در سرزمین ایران ایجاد شود، نیروهای تولیدی منطقهٔ یزد از رشد و اعتلایی مناسب برخوردار شدند و احداث و حفر قنات و نهر آبیاری که منجر به توسعهٔ اراضی کشاورزی و باغها شد، رواج یافت.
از یزد زمان صفاریان، سامانیان و غزنویان اطلاعات تاریخی اندکی باقی مانده است. اما در قرنهای چهارم و پنجم، شهر یزد به تدریج آباد و بزرگ شد و قلمرو اصلی شهر از حدود شارستان به ربضها گسترش یافت و نام شهر «کثه» به تمامی ولایات یزد اطلاق شد.
دوران طلایی و شکوفایی یزد در زمان آلبویه و اتابکان بود. در این دوره مسجدها، مدارس، کتابخانهها و یک حصار جدید با چهار دروازه بر گرد شارستان یزد احداث شد. بنای مدرسهٔ دو منار و آرامگاه علاءالدین کالنجار از بناهای مهم این زمان هستند که اولی به نام زندان اسکندر و دومی به نام دوازده امام مشهور است. روستای گرد فرامرز نیز از جمله روستاهایی است که در این دوره آباد شد.
اتابکان در سالهای ۵۳۶ تا ۷۱۸ هجری با وجود نابسامانی و هجوم طوایف بیگانه به کرمان، اصفهان و فارس، به آرامی حکومت کردند. در این دوره، یزد در مسیر جنوبی جادهٔ ابریشم قرار داشت و منسوجات مختلفی که مواد اولیهٔ آنها از نقاطی مانند استرآباد، گیلان و مرو میآمد تولید میشد. دوری از سرحدات، استقرار حکومت آلبویه در اصفهان و فارس، رونق مبادلات بازرگانی و قرار گرفتن یزد بر سر راههای تجاری و کاروانرو نواحی مرکزی و جنوبی ایران، موجبات رشد و تکامل شهرنشینی این منطقه را در این دوره فراهم آورد. در زمان حملهٔ مغول که با آن، عصر سیاهی و شداید ایرانیها آغاز شد، نواحی یزد نیز تحت تأثیرات منفی آن قرار گرفت. در پایان قرن هفتم بر اثر سیاستهای مالیاتی ایلخانان مغول، کشاورزی منطقه رو به رکود گذاشت و شهرها نیز از بازارهای اطراف محروم شدند، ولی یزد به علت موقعیت خاص ارتباطی از نظر بازرگانی همچنان رونق داشت.
آلمظفر یکی از قدرتمندترین خاندانهای ناحیهٔ یزد بودند. در زمان آنها، محلههایی جدید در داخل شهر یزد احداث و هفت دروازه نیز گرد شهر ساخته شد. تعمیر قلعه میبد، احداث یک بارو و حفر یک خندق نیز برای آن از اقدامات آنان بود. به این ترتیب، آلمظفر به بسط قدرت خود اهتمام ورزیدند و بعد از سرکوبی نکودریان و اعراب فولادی، ایج و فارس را از دست شبانکارگان و آلاینجو به در آوردند. آنها حتی بر کرمان و عراق نیز دست یافتند. آل مظفر آثار زیادی از خود بر جای گذاشتند که مهمترین آنها مسجد جامع فعلی یزد، خانقاه سید رکنالدین، میدان وقتالساعه، رصدخانه، مدرسهٔ مظفریه، منار مسجد مهرپادین و منار مسجد جامع ندوشن هستند. همچنین نزدیک به ۱۳ پارچه آبادی در حومهٔ یزد احداث کردند و به مرمت قناتها و آبادیهای ویران شده همت گماشتند. شاه یحیی از مشهورترین امرای آلمظفر، بر آبادی و رونق یزد و میبد بسیار افزود. وی حدود ۳۰ سال (۷۶۰ تا ۷۹۵ هجری) در قدرت بود.
آرامش اجتماعی، رونق تجارت، رشد نیروهای تولیدی روستاها و شهرها از ویژگیهای این دوران است. یزد در این دوران از مراکز مهم علمی و از کانونهای عمدهٔ فرهنگی و هنری ایران به شمار میرفت، و هنرهای معماری، کاشیکاری و نساجی آن در نهایت اوج و شکوفایی بود. هر یک از وزراء و بزرگان این خاندان نیز بناها و تأسیساتی در یزد برپا کردند.
در سال ۷۹۵ هجری، امیرتیمور تمام افراد آلمظفر را از کوچک و بزرگ به قتل رساند و به فرمان وی، قلعهٔ میبد به کلی ویران شد.
– دوران تیموری:
دوران تیموری (۹۱۱-۷۷۱ هجری) دورهٔ اختلال و پریشانی در جنوب ایران بود، به طوری که اصفهان و شیراز صدمهٔ زیاد دیدند و یزد نیز از این نابسامانی رنج فراوان برد. قیام امیرمحمد پسر ابوسعید طبسی علیه تیموریان (۷۹۸ هجری) منجر به محاصرهٔ چهارماههٔ یزد از سوی تیموریان شد و اوضاع شهر یزد کاملاً به هم ریخت و نابسامانی و پریشانی و قحطی همه جا را فرا گرفت، به طوری که مردم از سر اجبار و ناچاری هر نوع حیوانی را ذبح میکردند و میخوردند. نزدیک به سی هزار نفر بر اثر گرسنگی از بین رفتند. در روزگار شاهرخ تیموری، خرابیها ترمیم شد و در حدود هزار واحد مسکونی، تجاری، مدرسه، حمام و کاروانسرا تعمیر شدند. تیموریان، دور شهر بارو و خندق و دروازههای جدید ایجاد کردند. امیر جلالالدین چخماق در کنار دروازهٔ مهریجرد در محلهٔ ذهوک مجموعهای شامل مسجد، خانقاه، کاروانسرا، حمام و آبانبار، قنادخانه و بازار بنا کرد که قسمتی از آن هنوز در میدان مرکزی شهر پابرجا است. مسجد میرچخماق به نام مسجد جمعهٔ یزد که در مقابل مسجد جامع آلکاکویه و آلمظفر در کنار میدان امیر چخماق قرار دارد، یکی از مظاهر شکوهمند معماری و از دیدنیهای ارزشمند یزد است.
شاهرخ تیموری به ایجاد محیطی مناسب برای رونق تجارت و صنعت و رشد نیروهای تولیدی و امنیت راهها تأکید داشت. درآمد امیران تیموری نیز بیشتر از همان بازارها و کاروانسراها تأمین میشد و کارکرد عمدهٔ شهر، تولید منسوجات و تجارت بود.
ناحیهٔ یزد از سال ۹۰۴ تا ۹۱۰ هجری دچار نابسامانی و اغتشاش شد. در زمان صفویه، یزد به عنوان یک مرکز تجاری و تولیدی دارای اهمیتی خاص شد و در زمینه مبادلات بازرگانی رشد کرد. در این دوره راه پایتخت (قزوین) از طریق سمنان و جندق به اردکان و یزد میپیوست و کالاهای مناطق شمالی و جنوبی کشور از این طریق مبادله میشد. همچنین راه شاهی اصفهان به یزد و کرمان بعد از پایتخت شدن اصفهان، ساخته شد و رباطهایی زیبا و بزرگ چون رباط میان راه عقدا و سرو تعمیر شد و رباط زیبای قلعهٔ خرگوش در کنار بیابان گاوخونی ساخته شد. یک راه تجاری دیگر در این دوره راه کاروان روی قدیمی یزد به کاشان بود که از طریق عقدا به نائین، اردستان، زواره، ابوزیدآباد و کاشان میگذشت و بسیار پر رفت و آمد بود.
در زمان شاهعباس، برای ایجاد امکانات رفاهی و تأمین امنیت کاروانهای راه یزد به انار، رباطهای «زینالدین» و «شمس» احداث شدند و رباط کرمانشاه نیز تعمیر شد. به این ترتیب، یزد در زمان شاهاسماعیل تا دوره سلطان محمد خدابنده، یکی از ولایات خاننشین ایران به شمار میرفت.
شاه تهماسب در فرمانی به سال ۹۶۹ هجری که هنوز بر دالان مسجد جامع یزد نصب است، نسبت به مالیات دریافتی عصر تیموری و آققویونلوها از کالاهای تجاری و غیرتجاری، تخفیفی قائل شد.
با اقدامات شاهعباس، ناحیهٔ یزد دوباره رونق گرفت و آباد شد. مخصوصاً صنایع نساجی آن نیز رشد کرد. در این زمان، پارچههای عالی، قالیچههای یزدی و بازارهای با رونق و پر جنب و جوش آن، نظر مسافران خارجی را نیز جلب میکرد. علاوه بر این، ناحیهٔ یزد در این زمان، یکی از مراکز تولید انگور و بادام در ایران به شمار میرفت.
– دوران صفویه:
در زمان صفویه شهرها و آبادیهای یزد مانند دوران قبل به کار صنایع دستی، تولید منسوجات، پرورش کرم ابریشم، زراعت غله، پنبه و تولید انواع میوهٔ سردرختی مشهور بود. در این عصر، یزد از نظر معماری، به ویژه هنر کاشیکاری، مانند عصر تیموریان و آلمظفر و اتابکان سرآمد بود و معماران و هنرمندان نامی آن به خلق آثار هنری مهمی پرداختند.
از مهمترین آثار تاریخی دوران صفویه میتوان به مدرسهٔ شفیعیه در محلهٔ سردیک کنار میدان خزانه، حمام، آبانبار، ضرابخانه و رباط خوش طرح و زیبای زینالدین اشاره کرد که تمامی آنها از آثار باارزش هنرمندان آن زمان یزد به ویژه استاد محمد بن محمد هستند.
در جریان هجوم افاغنه، صنعت و تجارت یزد لطمات فراوان دید.
محمد تقی خان و فرزندانش در یزد مجموعهای از بازارها، کاروانسراها و عمارتها را بنا نهادند که مهمترین آنها، باغ دولتآباد و عمارت جنتآباد با بادگیر بلند و زیبای آن است. میدان و بازارخان یزد نیز از دیگر کارها و آثار این خانواده هستند. در این زمان، شهر یزد گسترش یافت و در خارج از حصار شهر نیز شهری دیگر بنا شد و بسیاری از بازرگانان که به هند رفته بودند با برقراری امنیت و آرامش به زادگاه بازگشتند.
– دوران قاجار:
در دوران قاجار، تجارت ابریشم مورد تشویق قرار گرفت، به طوری که در اوایل حکومت آغامحمدخان در حدود ۱۸۰۰ کارگاه و ۶۰ هزار کارگر ابریشمباف در یزد وجود داشت. انتقال آرام حکومت از زندیه به قاجاریه باعث شد این خطه، از آسیبهای جنگهای داخلی در امان بماند. در این زمان شهر یزد به شهر امانتداران معروف شده بود، زیرا اموال بازرگانان به شدت حفاظت میشد و درستی و امانتداری ساکنان این ناحیه، سلامت انواع کالاهای بازرگانی را تضمین میکرد.
اوضاع ایران و ناحیهٔ یزد از زمان سلطنت فتحعلیشاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲ هـ.ق) دستخوش نابسامانی و عرصهٔ رقابت و چپاول اولاد و نوادگان و شاهزادگان قاجاریه شد. در پایان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، یزد جزو حوزهٔ نفوذ تجاری انگلیسیها درآمد و کمپانی هند شرقی در این ناحیه فعالیتی وسیع را آغاز کرد. از این زمان به بعد، زمینهٔ صدور مواد خام از ناحیهٔ یزد و ورود کالاهای ساخته شده خارجی فراهم آمد و همراه با گسترش تجارت خارجی امر بانکداری و صرافی نیز در این ناحیه رشد کرد.
مقارن با پایان دورهٔ قاجار و شروع جنگ اول جهانی، مانند سایر نقاط کشور، ناحیهٔ یزد نیز رو به نابسامانی رفت، اما تجارت همچنان رونق داشت و انواع کالاهای وارداتی هندی و اروپایی با مواد خام این ناحیه مبادله میشد.
– دوران پهلوی:
در دورهٔ پهلوی اوّل و دوّم تغییراتی در کالبد فضایی شهر یزد روی داد از آن جمله خیابانها، بلوارها و میدانهایی در همان دوره در یزد ساخته شد، که به هیچ وجه با بافت قدیم و تحولات کالبدی گذشتهٔ این شهر هماهنگ نشده بود و لذا ساخت فضایی و معماری شهر را به طور روشنی مخدوش نمود.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵، جمعیت استان ۷۶۹۷۵۰ نفر بوده است که از این تعداد ۷۵/۱۵ درصد در نقاط شهری و ۲۴/۸۵ درصد در نقاط روستایی سکونت داشتهاند. در آبانماه همین سال، از کل جمعیت استان ۹۳۶۳۸۵ نفر مرد و ۸۳۳۳۶۴ نفر زن بودهاند که در نتیجه نسبت جنسی جمعیت استان ۱۰۰ نفر زن در مقابل ۱۰۶ مرد بوده است. نسبتهای مذکور در نقاط شهری برای اطفال کمتر از یک سال ۱۰۲ و برای بزرگسالان ۹۵ و در نقاط روستایی به ترتیب ۱۰۵ و ۱۰۶ بوده است.
براساس همین سرشماری ۹۹/۲۵ درصد از جمعیت استان مسلمانان هستند. این نسبت در نقاط شهری ۹۹/۱ درصد و در نقاط روستایی ۹۹/۷ درصد میباشد.
در فاصلهٔ سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ حدود ۷۵۴۹۴ نفر از دیگر استانها به استان یزد مهاجرت نموده و یا در داخل آن جابجا شدهاند. محل اقامت قبلی ۴۳/۵۳ درصد از مهاجران، سایر استانها، ۲۱/۶۸ درصد شهرستانهای دیگر همین استان و ۳۰/۵۱ درصد در شهرستان محل سرشماری بوده است. محل اقامت بقیهٔ افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده است. این وضعیت نشان میدهد که طی سالهای ۶۵ تا ۷۵ حدود ۲۱/۹۹ درصد مهاجران از روستا به شهر، ۵۲/۸۴ درصد از شهر به شهر، ۶/۸۰ درصد از روستا به روستا و ۱۴/۱۰ درصد از شهر به روستا مهاجرت کردهاند بیشترین تعداد مهاجران وارد شده به استان و یا جابهجا شده در داخل آن با ۲۰/۵۷ درصد مربوط به کمتر از یک سال قبل از سرشماری و کمترین تعداد آنان با ۲ درصد مربوط به ۹ سال قبل از سرشماری بوده است.
براساس سرشماری عمومی آبانماه ۱۳۷۵ از ۳۷۰۶۶۲ نفر جمعیت بالای ۶ سال استان، ۸۳/۶۴ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۱۴-۶ سال برابر ۹۶/۵۶ درصد و در گروه سنی ۱۵ سال و بیشتر ۷۷/۹۴ درصد بوده است. در بین افراد لازمالتعلیم (۱۴-۶ سال) نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۶/۶۴ درصد و و در نقاط روستایی ۹۶/۲۹ درصد بوده است. در این استان نسبت باسوادی در بین مردان ۸۷/۳۱ درصد و در بین زنان ۷۹/۷۵ درصد بوده است. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب ۸۹/۵۸ درصد و ۸۲/۵۳ درصد و در نقاط روستایی ۸۰/۳۷ درصد و ۷۱/۴۴ درصد بوده است.
طبق همین سرشماری از جمعیت ۲۴-۶ سال استان ۷۰/۳۷ درصد در حال تحصیل بودهاند. این نسبت در نقاط شهری ۷۳/۱۲ درصد و در نقاط روستایی ۶۲/۱ درصد بوده است. در این استان ۹۴/۴۵ درصد از کودکان، ۸۹/۶۲ درصد از نوجوانان و ۴۱/۶۵ درصد از جوانان به تحصیل اشتغال دارند. در آبانماه ۱۳۷۵ حدود ۳۹ درصد از جمعیت ده سال و بالاتر این استان را افراد شاغل و افراد بیکار (جویای کار) تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۳۶/۲۸ درصد و درنقاط روستایی ۴۷/۴۳ درصد بوده است. از جمعیت فعال این استان ۷۹/۵۴ درصد را مردان و ۲۰/۴۶ درصد را زنان تشکیل میدادهاند. بیشترین میزان فعالیت مربوط به گروه سنی ۳۹-۳۵ سال با ۶۳/۴۸ درصد و کمترین میزان مربوط به گروه سنی ۱۴-۱۰ سال با ۴/۹۳ درصد بوده است. در همین سال از شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر استان ۱۴/۲۷ درصد در گروههای عمده «کشاورزی، شکار و جنگلداری و ماهیگیری»، ۱۰/۱ درصد در گروه «عمدهفروشی و خردهفروشی»، ۳۰/۷۳ درصد در گروه عمده «صنعت» و ۴۴/۹۲ درصد نیز در سایر گروههای فعالیتهای اقتصادی به کار اشتغال داشتهاند. توزیع نسبی شاغلان ۱۰ ساله و بالاتر برحسب گروههای عمدهٔ فعالیت، نشان میدهد که هم در نقاط شهری و هم در نقاط روستایی گروه عمدهٔ «صنعت (ساخت)» بیشترین تعداد افراد شاغل را به خود اختصاص داده است.
به خاطر شرایط اقلیمی استان، وضعیت اقتصادی آن به ویژه در بخش کشاورزی زیاد مطلوب نیست و امکان بهرهبرداری از آبهای سطحی در کشاورزی بسیار اندک است. شرایط خاص جغرافیایی منطقه نظیر میزان اندک نزولات جوی، حرکت ماسههای روان، پدیدهٔ کویرزایی، اراضی وسیع خشک و بیابانی، مراتع فقیر، کمبود منابع تأمینکننده آب و … موجب شده است که ۲۸ درصد وسعت استان فاقد هرگونه بهرهدهی اقتصادی باشد. از این گذشته، مناطق نیمه مساعد کشاورزی (۲۰۰ هزار هکتار) نیز با عوامل بازدارندهٔ توسعهٔ این بخش مواجه است. مهمترین مناطق کشاورزی استان دشتهای یزد، اردکان، بهادران، بهاباد، هرات، مروست، چاهک و ابرکوه است که محصولات کشاورزی آنها، انار، پسته، بادام، غلات، آفتابگردان، کنجد، انگور، پنبه، چغندرقند، و نباتات علوفهای است.
فقر پوشش گیاهی، مهمترین مسأله در تنگناهای منابع طبیعی استان به شمار میرود. براین اساس، دامداری متحرک و نیمهمتحرک جایگاه وسیعی در استان ندارد. در سالهای اخیر، تلفیق زراعت با دامداری همراه با پرواربندی موجب افزایش محصولات دامی استان شده است. پرورش طیور نیز در سالهای اخیر توسعهٔ زیادی یافته که تا حدودی نیاز منطقه را تأمین میکند و نیز پرورش زنبور عسل به شیوهٔ نوین رو به توسعه است.
اگرچه استان یزد از شرایط اقلیمی مناسب برای کشاورزی پر رونق برخوردار نیست، ولی تشکیلات زمینشناختی آن ذخایر بسیار عظیم معدنی را در دل خود جای داده است. این استان را میتوان منطقهٔ معدنی نامید. پوشش گیاهی کم و بیرونزدگی سنگها نیز شرایط مناسبی برای شناخت معادن فراهم آورده است. معادن فعال و مهم استان مانند آهن، چغارت، مرمر بورق، ماسهسنگ متکسانه، سرب و روی کوشک، نقشی مهم و سازنده در تحولات اقتصادی و عمرانی استان و کشور دارند. مهمترین معادن استان، آهن، اورانیوم، سرب و روی، انواع سنگهای ساختمانی، مس، گچ، نمک، خاک چینی (کائولن) خاک سرخ و بنتوفیت (گل سرشوی) است. در میان معادن یاد شده، معادن سنگ آهن و اورانیوم از اهمیت خاصی برخوردارند.
صنایع استان نیز در رشتههای ریسندگی، بافندگی، مصالح ساختمانی و فلزی از رونق بیشتری برخوردار است. مهمترین صنایع استان عبارتند از صنایع نساجی و انواع مصالح ساختمانی، فرآوردههای نایلونی، ملامین و پلاستیکسازی، صنایع غذایی، شیمیایی، فلزی، موکت و فرش، لوازم بهداشتی، سیم و کابل، رنگسازی، صنایع برق و الکترونیک، کولر و یخچالسازی، مونتاژ رادیو و تلویزیون، کابلهای نوری، چینی و کاشیسازی، لاستیکسازی و ساخت ماشینهای نساجی. صنایع نساجی استان به خاطر قدمت آن، دارای اهمیت زیادی است. بافتههای یزدی در سراسر ایران و حتی در خارج از ایران طرفداران و مشتریان فراوان دارد. این صنعت مانند غالب صنایع به تدریج ماشینی شدهاند. از جمله دستگاههای بافندگی سنتی (شعربافی) به ماشینهای بافندگی مدرن تبدیل شدهاند. این صنایع به دلیل وجود کارگران ماهر و ورزیده، به سرعت در حال توسعه و پیشرفت است و رونق صنعت بافندگی یزد باعث رونق صنایع جنبی دیگر، مانند پنبهپاککنی، پشمشویی، ریسندگی و رنگرزی شده است. امروزه بافتههای پنبهای و پشمی (پارچه، پتو، مخمل) و ابریشم و الیاف مصنوعی استان یزد قابل مقایسه و رقابت با منسوجات مشابه خارجی است. علاوه بر آن، بافتههای سنتی یزد، چون قالی، دستمال، شال، ترمه، روکش (شمد) و چادرشب از اهمیتی قابل توجه برخوردار است و مشتریان بسیار دارند.
نظر کاربران :
استاني با قنات ها و بادگير هايي كه ديدني و زيبا هستن و البته مردمان مهربان و ايين هاي زيبا و قديمي
شهري تميز با مردماني منضبط و سختكوش و مهربان و جاهاي تاريخي و طبيعي بي نظير
من بهار يزد را پيشنهاد مي كنم
قنات های زیرزمینی استان یزد در ایران و جهان بی نظیر است .