آرامگاه کوروش کبیر ، مهم ترین اثر مجموعه ی پاسارگاد؛ که در دوره ای به « مشهد مادر مقدس » شهرت داشت. از سال ۱۸۲۰ به بعد به عنوان آرامگاه کوروش، شناسایی شد. بنای آرامگاه، میان باغ های سلطنتی قرار داشت و از سنگ های عظیم که درازای بعضی از آنها به هفت متر میرسد، بنا شده است.
فهرست
تاریخچه مقبره
به گفته منابع تاریخی، آرامگاه کوروش بزرگ پیش از مرگ، به دستور خود وی ساخته شد. در آن زمان، مقبره در میان باغی بزرگ و فضایی زیبا و سرسبز بنا شده بود و در دوره شاهان این سلسله، جزو بناهای مقدس و مهم شناخته میشد. به گفته منابع تاریخی، افرادی که برای محافظت از آرامگاه در نظر گرفته شده بودند، از قشر روحانیون زرتشتی بودند و برای آنها حقوقی چون خوراک، شراب روزانه، یک گوسفند و یک اسب برای قربانی در محضر کوروش در هر ماه، در نظر گرفته بودند.
کوروش در ۵۲۹ پیش از میلاد در آرامگاه خود در پاسارگاد دفن شد . اسکندر هنگام عبور از ایران ، بر سر مزار کوروش رفت و دید که دَرِ آرامگاه را باز کرده اموالش را غارت کرده اند. وی برآشفت و عامل آن را که شخصی به نام پولیماک بود، کشت و چون کتیبه ها را که به خط ایرانی از قول کوروش بر سنگ حک کرده بودند خواند، دستور داد تا متن یونانی آن را نیز در زیر متن ایرانی حک کنند .
توصیف آریستوبولوس
آریستوبولوس به عنوان شاهد عینی توصیفی از آرامگاه دارد که آریّان رومی آن را نقل کرده است و همین روایت است که باعث تشخیص آرامگاه کوروش شده است . به دلیل اهمیت درجه اول این روایت عین آن را می آوریم : «در پارس ، آرامگاه کوروش در میان بوستان شاهی واقع بود. در همه جانب این بنا باغی پُر از درختان گوناگون درست کرده بودند که توسط نهرهایی سیراب می شد و از انبوه سبزه پُر بود. خود بنا از دو قسمت تشکیل می شد. قسمت زیرین را با تخته سنگهای مکعبی تراشیده به صورت (سکّویی ) مکعبی برآورده بودند. بالای آن اطاقی ساخته شده بود که از سنگ بود و سقفی نیکو داشت و درِ آن چنان کوچک بود که مردی میانه اندام بسختی می توانست به درون آن وارد شود.
جایگاه تابوت کوروش
در آن اطاق تابوتی زرین گذارده بودند که کالبد کوروش در آن نهفته شده بود، و کَتی (تختی ، نیم تختی ) کنار تابوت نهاده بودند که پایه هایش از زر ناب بود و روکشی از پارچه بافت بابل داشت و زیر آن قالیهایی انداخته بودند، سرخ رنگ . بر فراز این نیم تخت هم یک پیراهن و دیگر جامه های بافت بابل گذاشته بودند. شلوارهای مادی ] = شلوار چرمین با زیورهای رنگارنگ و جامه های ارغوانی رنگ آنجاگذارده بودند (بعضی از آنها به رنگهای دیگر هم بود) و نیز شمشیرهایی و گوشوارهای زرین گوهرنشان هم بود ] کونتوس کورتیوس سپری و کمانی سکایی را هم افزوده است و استرابو از پیاله های گرانبهایی که در آنجا دیده بوده اند، یاد می کند . یک میز نیز در میانه اطاق بود.
تابوتی که کالبد کوروش را نگه داشته بود، درحد میانی این نیم تخت جای داشت . ساختمان کوچکی در نزدیکی آرامگاه و در میانه باغ ساخته بودند. این ساختمان برای مغانی بود که آرامگاه کوروش را نگهبانی می کردند و این شغل را از زمان کمبوجیه ، پسر کوروش ، پشت به پشت در خاندان خود نگه می داشتند. از کیسه شاهی هر روز یک گوسفند به علاوه مقدار معینی آرد و باده به این موبدان داده می شد و نیز هر ماه یک اسپ نزدشان می فرستادند تا برای کوروش قربانی کنند. آرامگاه کتیبه ای داشت با خط فارسی ] = پارسی باستان [ ، که بر روی آن چنین نگاشته شده بود: «ای مرد! من کوروشم ، پسر کمبوجیه ، که شاهنشاهی پارسی را بنیان گذارد و شاه آسیا بود. پس بر این بنای یادبود من رشک مبر»
معماری آرامگاه
آرامگاه از تخته سنگهای آهکی سفید مایل به زردی ساخته شده است و دو قسمت دارد: سکّوی سنگی توپُر با شش پله ، و اتاقی با سقف شیب دار بر فراز پله ششم . مقدار زمینی که زیر این بناست ، ۱۵۶ مترمربع (۱۲*۱۳ متر) است . ارتفاع بنای سنگی آرامگاه ۱۱ متر است . پله اول ۱۷۰ سانتیمتر بلندی دارد و پله های دوم و سوم هر کدام یک متر، و سه پله دیگر هر کدام ۵۵ سانتیمتر. پهنای هر پله حدود نیم متر است . اتاق ۵ر۳ متر طول و ۱۰ر۲ متر ارتفاع دارد. در سمت مغرب این اتاق ، دری سنگی به ابعاد یک متر در ۳ر۱ متر وجود داشته است .
درون دو تخته سنگ بزرگی که سقف آرامگاه را می سازد تهی است ، و این امر برخی را به این تصور انداخته است که شاید قبر اصلی کوروش و زنش در همین حفره درون سقف بوده است (سامی ، ۱۳۷۵ ش ، ص ۴۵ـ۴۷؛ نیز رجوع کنید به فرصت شیرازی ، ص ۲۲۹). آرامگاه کوروش در ایران تنها یک نمونه تقریباً مشابه دارد و آن «گوردختر» در بُزپَر (بزپار) در صد کیلومتری جنوب غربی کازرون است که از دوره آخر هخامنشی است و احتمالاً آرامگاه کوروش جوان ، پسر داریوش دوم ، بوده است ( رجوع کنید به شهبازی ، ۱۳۵۰ ش ، ص ۹۲ـ۹۹؛ ایرانیکا ، ذیل r” ¦ “Bozpa ).
در دوره اتابکانِ فارس (مظفریان ) پیرامون آرامگاه ، مسجدی ساخته بودند و در دیوار جنوب غربیِ اتاقِ آرامگاه ، محرابی کَنده و آیاتی از سوره فتح به خط ثلث نقر کرده بودند. راه شاهی در دوره هخامنشی از شمال به جلگه مرغاب وارد می شده و از روی رودخانه پلوار می گذشته و از کنار آرامگاه به تنگ بلاغی می رسیده است.
رازهای آرامگاه کوروش بزرگ
آرامگاه کوروش بزرگ از سنگ سفید مرمر ساخته شده است. این سنگها را از کوه سیوند به آن مکان آورده و شکل تخته سنگهایی صاف به آنها دادهاند. تختهسنگهای بنا ۶ سکو را تشکیل میدادند و اتاقی روی سکوها ساخته شده بود.
آنچه انسان را به تعجب وا میدارد این است که چگونه تکه سنگهای بزرگ تراشخورده، با دقت و ظرافت و بدون استفاده از ملاط به هم وصل شدهاند؟ با وجود اینکه سنگها با ملاط به هم وصل نشدهاند، چگونه این سنگهای بزرگ بعد از گذشت سالها، گزند زیادی به مقبره وارد نکردهاند؟ جالب است بدانید که سنگهای بزرگ در هنگام ساخت بنا، با بستهای فلزی به هم وصل شدهاند؛ اما این روزها اثری از بستها نیست. اگر در هنگام بازدید از آرامگاه، دقت بیشتری کنید، جای سوراخهایی که از طریق آن، سنگها را به هم وصل کردهاند، روی بنا بهجای مانده است.
باستانشناسان با قطع یک انجیر که روی آرامگاه روییده بود. متوجه یک حفره در داخل بنا شدند که به درون شیروانی بنا نیز راه داشت. باستانشناسان کاوشهای خود را روی آرامگاه ادامه دادند و زیر شیروانی به فضایی خالی دست یافتند و آن را محل دفن کوروش هخامنشی اعلام کردند. بعدها برخی این نظریه را رد کردند. هنوز هم بهطور قطعی مشخص نیست که کوروش در کدام قسمت از بنا به خاک سپرده شده است.
معماری آرامگاه کوروش بزرگ
ساختمان آرامگاه کوروش ۲۵۰۰ سال با وجود عوامل مخرب طبیعی و غیر طبیعی هنوز در دشت پاسارگاد باقی مانده است. سبک معماری این بنای تاریخی ارزشمند برگرفته از معماری یونانی آسیای صغیر، میان رودی، مصری، عیلامی و ایرانی اصیل است. این ساختمان از سکو هایی تشکیل شده و بنای اصلی روی آن ساخته شده است. در واقع ساختار کلی آرامگاه کوروش از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول بنا که پایه مقبره است و سکویی ساخته شده از ۶ پله است. بخش دوم مقبره اتاق کوچکی با سقف شیروانی بر فراز پله ششم است.
ارتفاع کلی بنا کمی بیش از ۱۱ متر است. ارتفاع اتاقک آرامگاه بیش از ۲ متر است و دیوار های آن ۱.۵ متر ضخامت دارند. سنگهای تراشیده شده در چهار ردیف که به زیبایی بر روی یکد یگر قرار گرفته اند. دو قطعه سنگ بسیار سنگین در کف آرامگاه قرار دارد، همچنین پوشش سقف آرامگاه نیز سنگی است و بر روی آن یک سنگ هرمی قرار دارد. سنگ بنای این آرامگاه از سنگ های آهکی سفید رنگی که به زردی متمایل است ساخته شده است. احتمال می رود این سنگ ها از معدن سیوند که در فاصله ۳۰ کیلومتری پاسارگاد قرار دارد، تامین شده اند.
نکته جالب در مورد معماری این بنا این است که هیچ گونه ملاتی در ساخت آن به کار نرفته است. آن چه در این بنا جلب توجه می کند این است که همه قسمت های بیرونی آرامگاه در هفت طبقه و روی یکدیگر ساخته شده است. احتمالا طراح، این نوع طراحی را به دلیل قداست عدد هفت اجرا کرده است. این آرامگاه یک بار در سال ۱۳۵۰ شمسی و بار دیگر بین سال های ۱۳۸۰-۱۳۸۷ شمسی مرمت و باز سازی شده است.
کتیبه آرامگاه کوروش کبیر
طبق گفته منابع تاریخی، کتیبهای در مقبره کوروش به خط میخی قرار داشت. آریان که از مورخان یونانی بود در کتاب خود کتیبهای با این محتوا را مربوط به آرامگاه کوروش دانستهاست:
ای مرد! من کورش هستم، پسر کمبوجیه، من شاهنشاهی پارسیان را بنیان گذاشتم. من بر آسیا فرمان راندم، اینک بر من رشک مبر.
مشخص نیست که این کتیبه که در آرامگاه کوروش بوده است، واقعیت دارد یا نه؛ اما این طرز بیان، در هیچ یک از کتیبههای دوره هخامنشی دیده نشده است و نحوه بیان آن شباهت بسیاری به کتیبههای یونانی دارد. آریان و استرابون مورخان یونانی، مدعی هستند که داخل مقبره کوروش را به چشم دیدهاند و توصیفاتی از آن را بیان کردهاند. هر دوی آنها به وجود تابوتی از طلا در آرامگاه اشاره میکنند. در حال حاضر، تنها یک کتیبه کامل در پاسارگاد وجود دارد که آن هم بر دیواره کاخها حک شده است. این کتیبهها دو سطر دارند و به زبان فارسی باستان، عیلامی و اکدی و با خط میخی نوشته شدهاند.
کاشف مقبره کوروش کبیر
در دوره اسلامی کارکرد دقیق و اصلی بنا برای افراد مشخص نبود و از طرف دیگر مردم ساخت بناهای باعظمت سنگی را خارج از قوه بشریت میدانستند و ساخت آرامگاه کوروش را به سلیمان نسبت میدادند که طبق عقاید اسلامی، دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است. به همین دلیل آرامگاه کوروش بزرگ را هم از بناهای سلیمان میشمردند و آن را به مادر او منسوب میکردند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند.یان استرایس جهانگرد هلندی که در قرن هفدهم میلادی از پاسارگاد بازدید کرد، از مشهد مادر سلیمان بهعنوان زیارتگاه نام برد و گفت که مخصوص زنان بود و در سفرنامه خود نوشت:
مومنههایی… سه بار قبر را به پیشانی میساییدند و همان تعداد بار میبوسیدند، ذکر کوتاهی زیر لب میگفتند و میرفتند.
جیمز موریه
«جیمز موریه»، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی، نخستین نظریهپردازی بود که آرامگاه را متعلق به کوروش کبیر دانست. وی در سال ۱۸۰۹ میلادی، این فرضیه را مطرح کرد که بنایی که در دوران اسلامی بهعنوان یک آرامگاه زیارتی شناخته میشد، شاید آرامگاه کوروش کبیر باشد؛ لیکن خود این احتمال را رد کرد و فرض را بر این گذاشت که آرامگاه کوروش، جایی در اطراف فسا قرار دارد.
پس از او، پژوهشگر آلمانی «گئورگ فریدریش گروتفند» با بررسی سفرنامه موریه و شناسایی نام کوروش در کتیبه مرغاب، احتمال داد که دشت مرغاب همان پاسارگاد است. به گفته کارشناسان، دشت مرغاب بیش از ۲۵۵۰ سال پیش از این، باغی بزرگ و رویایی بود و نگهبانان و خدم و حشم بسیاری از آرامگاه کوروش محافظت میکردند.
در سال ۱۸۱۸ میلادی، سر رابرت کر پورتر (Sir Robert Ker Porter) نویسنده، نقاش، جهانگرد و دیپلمات انگلیسی از پاسارگارد دیدن کرد. دریافت که این بنا، دقیقا همان آرامگاه کوروش بزرگ است که نویسندگان اروپای باستان از آن نام برده بودند. وی را نخستین کسی میدانند که (با تطبیق نوشتههاى بیستون و پاسارگاد) با یقین اذعان کرد مقبرهای که با عنوان قبر مادر سلیمان نبی در میان مردم شناخته میشود، آرامگاه کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی است.
رابرت کر پورتر
شخص رابرت کر پورتر در خانوادهای اهل هنر و فرهنگ به دنیا آمد. داستاننویسان مشهور، «آنا ماریا پورتر» و «جین پورتر» خواهران او بودند. او پس از سفر به روسیه در سال ۱۸۰۴ میلادی، بهعنوان نقاش درباری تزار «الکساندر اول» انتخاب شد و با شاهزادهای روس ازدواج کرد. سپس از سوی آکادمی هنرهای زیبای روسیه به رابرت ماموریت دادند تا از تخت جمشید و سایر مکانهای ایران نقاشی کند. عمده شهرت این هنرمند نیز از همین سفر طولانی مدت به ایران و نقاشی از پاسارگاد به دست آمد.
پورتر در ۱۸۱۷ میلادی از طریق قفقاز وارد ایران شد و با عبور از تهران و اصفهان، به تخت جمشید و پاسارگاد رسید و نقاشی تاریخی خود را از آرامگاه کوروش کبیر کشید. آرامگاهی که تا به آن روز همچنان ناشناخته مانده بود. نقاشی از پرتره فتحعلی شاه قاجار از دیگر آثار مهم پورتر در ایران به حساب میآید که برای این اثر، نشان شیر و خورشید را به او اعطا کردند.
بیماری و پس از آن مرگ، به رابرت کر پورتر اجازه نداد تحقیقاتش در این زمینه را کامل کند. اما منابع تاریخی بسیاری، او را کاشف اصلی مقبره کوروش کبیر میدانند. سفرنامهای تحت عنوان «سفرنامه کر پورتر» از این جهانگرد نقاش بهجای مانده که شامل نقاشیهای او از آثار باستانی است.
کلودیوس جیمز ریچ
«کلودیوس جیمز ریچ»، سفرنامهنویس و ایرانشناس فرانسوی نیز پیش از مرگ خود در ۱۸۲۱ میلادی، بر نظریه جیمز موریه و رابرت پورتر صحه گذاشت. جیمز ریچ پس از دیدار با سر رابرت پورتر و اطلاع از نگارهها و یافتههای باستانی او، در ۱۸۲۰ میلادی به ایران سفر کرد. برداشتهای روزانه خود را در کتاب خاطراتش به رشته تحریر درآورد و در نهایت، یک سال بعد در شیراز درگذشت. در حالی که همچنان عدهای بودند که دیدگاه کر پورتر را درباره آرامگاه کوروش قبول نداشتند. ریچ در تایید گفتههای او در کتابش نوشت:
به عقیده من این بنا باید آرامگاه برترین، درخشانترین و جذابترین فرمانروای مشرق زمین یعنی کوروش باشد.
در آثار کلاسیک فارسی، اشاره به این بنا موجز، ناچیز و پراکنده است. فارس نامه ابن بلخی، از قدیمیترین آثار فارسی به شمار میرود که به این بنا اشاره میکند:
مرغزار کالان نزدیکی گور مادر سلیمان است؛ طول آن چهار فرسنگ اما عرض ندارد مگر اندکی. گور مادر سلیمان از سنگ بهشکل خانهای چهارسو کردهاند که هیچکس در آن خانه نتواند نگریدن.
نحوه قرار گرفتن پیکر کوروش بزرگ در آرامگاه
درباره نحوه قرار گرفتن پیکر کوروش در آرامگاه او در پاسارگاد، نظرات مختلفی داده شد. آریانوس در گزارش خود به تابوت طلایی در داخل اتاق مقبره کوروش اشاره میکند که پیکر او را در آن قرار داده بودند. برخی باستانشناسان چون «علی سامی» نیز بر این عقیده بودند که پیکر کوروش در محوطه بین سقف داخلی و شیروانی قرار داشته است.
عکسهایی که از آرامگاه کوروش در زمانهای مختلف و از میان نقاشیهای سیاحان و سفرنامهنویسان به دست آمده نشان میدهد که فضای اطراف بنای مقبره کوروش در ابتدا چنین خالی نبوده است. مشاهده تصاویر موجود در سفرنامهها نشان میدهند که پیش از این در اطراف آرامگاه، ستونهایی وجود داشتند که به احتمال زیاد مربوط به دیگر بناهای اطراف مقبره کوروش بودهاند.
به گفته منابع در دوره حکومت اتابکان سعد بر شیراز، به گمان اینکه مقبره کوروش، همان آرامگاه مادر سلیمان است. در اطراف مقبره، مسجدی ساخته شد که در دورههای بعد از بین رفت. ممکن است ستونهایی که در نقاشیهای سیاحان دیده میشوند. ستونهای بازمانده از مسجد باشند. در دوره پهلوی این ستونها از اطراف مقبره کوروش برداشته شدند و مقبره کوروش، تنها بنای دشت مرغاب شد.
مرمت آرامگاه کوروش
آرامگاه کوروش در دوره معاصر چند بار مرمت شده است. این آرامگاه ابتدا یک بار در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و در دوره پادشاهای محمدرضا پهلوی به سرپرستی علی سامی بازسازی شد که در آن زمان رئیس موسسه باستانشناسی تخت جمشید بود. در این دوره، معماران سیمان را برای مرمت بنا به کار بردند و بعد از مرمت، از مقبره کوروش و فضای اطراف آن، برای برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی استفاده کردند. مرمت بنای مقبره کوروش با گذشت زمان، آسیب دید و از بین رفت. بعد از آن، در فاصله بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ هجری خورشیدی، دوباره بنا تعمیر شد. این بار از شیوههای جدید و لیزر برای مرمت بنای آرامگاه کوروش استفاده شد تا در برابر بارشهای باران و برف، مقاومتر باشد.
نحوه دسترسی
برای رفتن به آرامگاه کوروش ابتدا به شیراز رفته و به جاده شیراز-اصفهان وارد شوید. با عبور از سعادتشهر و رسیدن به جاده فرعی، ۲۰ کیلومتر را طی کنید تا به روستای مادر سلیمان برسید. بعد از رسیدن به این روستا، با طی کردن چهار کیلومتر به پاسارگاد میرسید. مسیر شما از ابتدای ورود به جاده شیراز –اصفهان تا رسیدن به پاسارگاد در حدود ۱۳۲ کیلومتر است.
نظر کاربران :
ارامگاه یکی از بزرگترین و معروفترین شاهان دنیا که منشور حقوق بشر اون در تمام دنیا به عنوان اولین منشور مدون حقوق بشر ثبت شده
خیلی ها آرامگاه کوروش رو با تخت جمشید اشتباه میگیرند،باید گفت که تخت جمشید در مرودشت در ۴۵ کیلومتری شیراز و مقبره کوروش در پاسارگاد ۱۲۰ کیلومتری شیراز قرار داره
آرامگاه کوروش کبیر، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد قرار دارد.